eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
3.5هزار ویدیو
30 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا شده ست که کفر از مناره سر بزند یکی بیاید و این (لات) را تبر بزند به گفت وگوی پریدن قفس نمی شکند مگر خیال در آنسوی میله پر بزند به اسم صلح به خاک مقدس آتش زد که شعله طمعش را به خشک و تر بزند سرم به سنگ که خورد از تو هم شکسته ترم نیامد آنکه به این سرشکسته سر بزند چنین که بی کس و تنهاست خانه ام، به خودم_ سپرده ام که هر از چندگاه در بزند بخواب! با همه ی خوف و اضطراب بخواب مگر به خواب ببینی شبی سحر بزند بگو که روح افاقه نکرد، کاش اینبار کمی شراب در آب و گل بشر بزند ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥 💚🍀 افشین سرشو برگردوند و به فرمان نگاه کرد.با خودش گفت *حالا که فاطمه منو نمیخواد،خدای فاطمه هم منو نمیخواد،چرا من خودمو سبک کنم.بیخیال همه شون،میرم دنبال زندگی خودم.! تو فکر بود که دختره گفت: _اگه جای خوبی سراغ نداری راه بیفت، من میبرمت یه جای توپ. ماشین روشن کرد و حرکت کرد. دختر حرف میزد ولی افشین اصلامتوجه نبود چی میگه.گفت: _یه آهنگ بذار. افشین متوجه حرفش نشد. خودش ضبط ماشین روشن کرد.صدای بلند موسیقی تندی تو ماشین پیچید. افشین جا خورد،ترمز کرد و سریع قطعش کرد. دختر گفت: _چته؟!! چرا اینجوری میکنی؟!! چی زدی؟!! افشین یاد اون موقعی که فاطمه مداحی گذاشت و بعدش آهنگ بدی پخش شد، افتاد. یاد حرف فاطمه که خدا و حواسش بهش هست.تو دلش گفت *خدایا میشه حواست به منم باشه؟ من فاطمه رو میخوام،اینو نمیخوام ... اگه فاطمه رو میخوای باید مثل فاطمه باشی ... خب چکار کنم؟ ... حداقل اینو پیاده کن ... اگه پیاده ش کنم و فاطمه هم نباشه چی؟ ... تو یه قدم بردار که به خدا و فاطمه نشان بدی واقعا میخوایش .. با اخم به دختره گفت: _برو پایین. دختره با تعجب گفت: _دیوانه ای؟!! -آره،برو تا تو هم دیوانه نشدی. دختر پیاده شد و رفت. با خودش گفت: *اینو ردش کردی رفت.ولی فاطمه از کجا میفهمه که تو بخاطرش این کارو کردی؟ اشتباه کردی. بی هدف رانندگی میکرد. صدای اذان اومد.سمت صدا رفت.به مسجدی رسید. تو ماشین نشسته بود، و به آدمهایی که به مسجد میرفتن،نگاه میکرد.یکی به شیشه ماشینش میزد. شیشه رو پایین داد. -سلام افشین جان حاج آقا موسوی بود. با تعجب گفت: _سلام..شما؟!!..اینجا؟!! حاج آقا با همون لبخند همیشگی گفت: _من باید این سوال رو بپرسم.گفته بودم که تو مسجد نزدیک مؤسسه نماز میخونم.مگه نیومدی اینجا منو ببینی؟! افشین خیلی تعجب کرد. -نه..یعنی..من از اینجاها رد میشدم، صدای اذان شنیدم اومدم. -خب چه بهتر..بعد نماز باهم حرف میزنیم.وقت داری دیگه؟ با مکث گفت: _آره..باشه. باهم داخل مسجد رفتن. نماز خواندن بلد نبود.حاج آقا رفت جلو که نماز رو شروع کنه.افشین هم یه گوشه نشست و به بقیه نگاه میکرد. یاد نماز خواندن فاطمه افتاد.. یاد سوالهایی که هنوز جواب هاشو پیدا نکرده بود. متوجه گذر زمان نبود. حاج آقا کنارش نشست و آروم گفت: _افشین جان حالت خوبه؟ افشین با مکث نگاهش کرد.. ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من می دانم هیچ گاه برای تبدیل شدن به آن چه که مدنظرم هست دیر نیست به رشد خود ادامه میدم به آموختن ادامه میدم و هر شب خودم را برای فردای جدید آماده می کنم . . .! 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون در پناه‌ خدا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صبح است بیا دلی به دریا بزنیم در گوش سپیده لب به نجوا بزنیم صبح است بیا برای مستانه شدن بر غصه و غم دست به حاشا بزنیم صبحتون پر امید و شاد یکشنبه تون سراسر عشق و نیکبختی 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز خیر وخوبی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
لحظه های زندگی... - لحظه های زندگی....mp3
4.95M
صبح 1 بهمن با صدای ادیت 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلت گر به راه خطا مایلست ترا دشمن اندر جهان خود دلست یکم بهمن ماه زادروز فردوسی بزرگ (روز آموزگار ایرانی) سخن‌سرای نامی و سراینده‌ی شاهنامه حماسه‌ی ملی ایران بر تمام ایرانیان و پارسی زبانان سراسر جهان خجسته باد🌹 +یونسکو شاهنامه‌ی فردوسی را یکی از سه اثر برجسته‌ی جهان معرفی کرده است. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
طعنه و زخم زبان را کن تحمل مرد باش زیر پُتک و داخل کوره شود آهن زره! ✅️‌ عضو‌ کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دو عاشقیم، دو مست خراب! نوبت کیست؟! برای غرق شدن در شراب نوبت کیست؟! سؤال کرد کسی: عاشقید؟! خندیدیم! چه فرق داشت که وقت جواب، نوبت کیست دو عاشقیم و به‌جز عشق، انتخابی نیست مهم که نیست در این انتخاب نوبت کیست! شب است و ماه منی، پس مهم نخواهد بود اگر که سر بزند آفتاب نوبت کیست دو عاشقیم، دو دیوانه، لُختِ لختِ لخت... بگو به لرزش این تختخواب نوبت کیست! جهنمیم! دو آتش، دو مار پیچیده مشخص است که روز عذاب نوبت کیست تن من و تو، خیابان خوب «آزادی‌» ست رها از این‌که پس از «انقلاب»، نوبت کیست مرا بغل کن از این زندگی! که عشق و عذاب به نوبت است... در این آسیاب نوبت کیست؟! دو عاشقیم، دو مست خراب... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بس "دلم" را زیرو رو کردم!! با یاد تو بس روبرو کردم.. در خلوت چشمان تو ماندم! هر گوشه‌ای را جستجو کردم... سر می‌رود از تو خیال من! ای آرزوی بی مثال من... بی تو همش با غم گلاویزم! یک قهوه‌ی تلخ است فال من... درد تو در این سینه‌ام جاری است! هر روز من یک روز تکراری است.. زخمی که از تو در درونم هست! آخر زمینم می‌زند کاری است... ✅️‌ عضو کانال ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از صدای گذر آب چنان فهمیدم: تندتر از آب روان، عمر گران میگذرد . زندگی را نفسی، ارزش غم خوردن نیست؟ آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست ... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
793517824_449732403.mp3
8.4M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙 🎼‌ قاف‌ 🌹