eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
618 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
180 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
☘☘☘☘ بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم دل شکستۀ من! ای شکسته بال خودم بخوان به لهجۀ اشک و بخوان به لحن سکوت چقدر خسته‌ام از لحن قیل و قال خودم اگر رسید صدایت به شور عشق بگو مرا رها نکند لحظه‌ای به حال خودم شب معاشقه قرآن به سر بگیر و بخوان که رزق گریه بگیرم برای سال خودم قرار بود من و تو به آسمان برسیم مرا ببخش که این‌گونه خود وبال خودم شبی به لطف علی می‌رسم به صحن نجف تمام عمر، خوشم با همین خیال خودم @shaeranehowzavi
تقدیم به همه شهدای امر به معروف از دیروز تا امروز... گره خورده است با اندیشه ی آلاله ها غیرت و پیچیده است در دنیا ،که ایرانی است با غیرت دو خار مهلک چشمان دشمن بوده تا امروز دو رکن نهضت ایران اسلامی ، «حیا، غیرت» به خون خویش می غلتد وطن اما نمی میرد میان ذره های پیکرش باقیست تا غیرت به زور فتنه و کشف حجاب و هشتک و آشوب نمی گردد جدا از باور و قاموس ما غیرت در این آشفته بازار حیا،بار دگر بخشید میان پیکر تردید، جانی تازه را غیرت کسی از جنس «اِبدام» و «خلیلی» بود، «الداغی» شهید راه ناموس و جدال دشنه با غیرت @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ ریخت خون سرخت اِی از تبار سروهای روسپید! تا که قبل نام تو گل کند شهید در هجوم تیرگی غیرتت چراغ شد رفتن تو داغ روی داغ شد در زمانه‌ای که شهر پر شده‌ست از حضور مردهای بی وجود نام تو ولی ستود جایگاه مردهای مرد را تو به صبح برده‌ای توبه‌ی  شب سیاهِ سرد را از تبار کدامین اراده‌ای که‌این چنین سر به دار دادیُ تن به ذلت نداده‌ای مُهر زنده بودن است خون پاک تو کنون دشت لاله کرده سبزوار را مادرت شکست قلب سنگی مزار را 💠 @shaeranehowzavi
▪️برای سیدالشهداء علیه‌السلام آن‌گاه در میانه‌ی میدان شروع شد با ذوالجناح آمد و جولان شروع شد کشتی شکست‌خورده‌ی طوفان موج‌ها بادی وزید و عرصه‌ی طوفان شروع شد آن‌گاه رفت یکه و تنها به رزمگاه پس جنبشی ز خون شهیدان شروع شد جوشید خون ز خط اناجیل با زبور در قتلگاه ناله‌ی قرآن شروع شد آمد کمیت و روضه‌ی دعبل گرفت پا با شعر محتشم دم عمان شروع شد هم نوحه خواند جن و ملک، آدمی گریست هم اشک‌های خونی مرغان شروع شد جوشید روضه‌های تو مانند خون و بعد با اشک‌های مردم ایران شروع شد آن روزها ز کفر زمین تیره بود و تار بر نیزه نور خواندی و ایمان شروع شد زینب به پای خاست... قیام بزرگ تو وقتی رسیده بود به پایان شروع شد... @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ دست و پای کوچکش این سو و آن سو می شود مادرم با خنده هایش باز جادو می شود آن نگاه بغض آلودش خدایا دیدنی است! با صدای گریه اش انگار جوجو می شود غیر مادر با کسی این روز و شب ها کوک نیست هر کسی در چشم او مانند لولو می شود خنده اش خوشمزه است و گریه اش خوشمزه تر طعم این موجود کوچک مثل آلو می شود روز و شب گهواره اش را می دهد مادر تکان دارد او گرد و تپل تر مثل گردو می شود جست و خیزی دارد او گاهی، که حیران می شوم موقع بازی شبیه بچه آهو می شود از همان وقتی که پا در خانه دنیا گذاشت خانه ما غرق در شور و هیاهو می شود از همان اول که آمد، جای من را هم گرفت مادر من، گاه تنها مادر او می شود با تمام غر زدنها عاشقش هستم ولی دست من دارد برایش کم کمک رو می شود کاش در هر خانه ای باشد شبیهش چند تا هر کسی با دیدنش غرق تکاپو می شود حرفهای من خیالات تمام بچه هاست پیش مادر فرق بین چشم و ابرو، می شود؟ فرش زیر پای مادر شد بهشت جاودان چون خدا هم شادمان از خلقت او می شود @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ سه شنبه ی نه بهمن، کمی زمستان بود هوای سرد،دلش گرم نور ایوان بود تو آمدی و هوا غرق شور باران بود قدم قدم قدمت برکت فراوان بود بزرگتر شدی و مادرم نگاهت کرد چه بافه ها که از ان گیسوی سیاهت کرد! چقدر بوسه برآن روی مثل ماهت کرد! و مهر مادریش بهر تو نمایان بود شبیه فصل دویدن ،شبیه یک اهو ویا زمان رسیدن به من به تو یا او و خنده ای که چنان باغ های آلبالو و من رسیدم و آلوچه ای که خندان بود برای شادیمان دخترانه ای کوچک! قرار،بین من و تو بهانه شد بی شک! به لطف جشن تولد برای این کودک! وقلک حلبی مست عطر سوهان بود گرفته اند همه از غمم نشانی تو وهفت سالگیم،فصل نوجوانی تو چقدر ساده گذر کرد هم زمانی تو زمان ازتو گذشتن،چقدر ویران بود! چه می شد این همه دنیا به ما حسود نبود؟ نبود فاصله ای بینمان،نبود، نبود برای پر زدن از اشیانه زود نبود؟ گذشتن از تو مگر،خواهر من!آسان بود؟ دوباره کاش صدایم کنی مرا؛زهرا! به جمکران،به حرم،یا به هر کجا زهرا! به جشن نیمه ی شعبان، بیابیا زهرا! طلوع شنبه در آغاز ماه شعبان بود گرفته بود زمین و زمان غم وی را به یاد فاطمه بردم، تمام لی لی را و گریه کرد غمش خنده ای پیاپی را نبودی وچقدرگریه در خیابان بود 💠 @shaeranehowzavi
این شهر اگر پر شود از یاغی ها از گله ی گرگ ها و الباقی ها هر گز تو گمان مبر که خاموش شود حتی به دمی غیرت الداغی ها مائیم و شکوه غیرت الداغی شوق شرف و صلابت الداغی فصلی دگر آغاز شد از قصه عشق با واقعه ی شهادت الداغی @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ نگاهش لرزه می انداخت در دلهای بدخواهان برای مصطفی او داشت عمری حکم پشتیبان شبیه ابر رحمت بر سر اسلام نو پا بود در آن گرمای دهشت، سایه می بخشید، یا باران نفس تا داشت گرد خاتم پیغمبران گردید برای دفع شرهای ابوجهل و ابوسفیان میان شعب با قلبش ،و با شمشیر خود در بدر چه زیبا جانفشانی کرد زیر سایه ی قرآن همانند علی «شیر خدا»نامیده شد از بس به پا می کرد با شمشیر ،طوفان در دل میدان علمدار رشید لشکر اسلام و پیغمبر نشان شد قلب پاکش در اُحد با نیزه ی شیطان علم افتاد و در یک گوشه ی میدان هیاهو شد تنش شد مُثله و یک گوشه از کرب و بلا رو شد تنی صد چاک و غرق جستجو در نیزه ها خواهر به دنبال گل گم کرده اما فرق، سر تا سر عبا بر پیکر صد پاره جای بوریا دارد سری بر تن ،خلاف خامس آل عبا دارد نه سمت قتلگه پیداست شمر و خنجری اینجا نه می آید صدای گریه های مادری اینجا نه می تازد کسی با اسب روی پیکری اینجا نه از تن می رود، انگشت با انگشتری اینجا نه می سوزد به دست ملحدان بال و پری اینجا نه می ماند به جای خیمه ها خاکستری اینجا نخواهد رفت در بند و اسارت خواهری اینجا نه از روی قساوت می رود بر نی سری اینجا فقط هند است و دستش پاره هایی ازجگر دارد کسی که کینه های بدر ،از قرص قمر دارد چه برکت می کند شعری که در پایان ابیاتش به سمت روضه ی ارباب خوبی ها گذر دارد @shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
▫️یک‌شنبه‌های مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی (این هفته ویژه بانوان نویسنده) 🎙با حضور و مشاوره استاد جواد محدثی 🔻فرصتی برای تبادل نظر درباره مهارت‌های یادداشت‌نویسی تحقیقی و اندیشه‌ای نخستین گعده👇 📆 زمان: یک‌شنبه هفدهم اردیبهشت، ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰ 🏢 مکان: خیابان هنرستان، بعد از خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسه شناخت با همکاری 🖌 پایگاه اندیشه‌ای فکرت 🖌 تحریریه عصر زنان 🖌 تحریریه بانو مجتهده امین جهت ثبت نام و حضور در گعده نویسندگان از آیدی‌های زیر اقدام بفرمایید: 🆔 @Es_shafiee 🆔 @danial_basir @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹درس بندگی🔹 نام گرامی‌اش اگر عبدالعظیم بود عبد خدای بود و مقامش عظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می‌برد از نسل خاندان امامی کریم بود عطر حدیث آل رسول از لبش چکید در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود تنها نبود پیک خوش‌الحان باغ عشق پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود آموخت درس بندگی از اهل‌بیت نور محبوب پیشگاه خدای علیم بود غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ‌کس در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب دست نوازشی به سر هر یتیم بود گل‌سیرتان عشق به مدحش سروده‌اند اخلاق او لطیف‌تر از هر نسیم بود پیوسته او به منزل مقصود می‌رسید زیرا صراط زندگی‌اش مستقیم بود هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز در سایۀ امید و ولایت مقیم بود پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا هر کس که زائر حرم این کریم بود هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت این بوستان عشق، بهشتی‌شمیم بود عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود علیه‌السلام 💠 @shaeranehowzavi
هدایت شده از ورامین پرس
🔸فراخوان مسابقه شعر نیمه خرداد 🔹در شصتمین سالگرد نهضت قیام پانزده خرداد از آثار شصت شاعر انقلاب با موضوع قیام ۱۵ خرداد ؛این یوم الله اکبر همراه با جوایزی تقدیر و تجلیل به عمل می آید • فرصت ارسال: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ • به نشانی : D.15khordadpishva@gmail.com 🔸شماره ایتا ، بله و روبیکا 09393090408 • اختتامیه: پنجشنبه یازدهم خرداد • 🔸جوایز: 🥇نفر اول یکصد میلیون ریال 🥈نفر دوم هشتاد میلیون ریال 🥉نفر سوم پنجاه میلیون ریال به همراه تقدیر و اهدای جوایز ویژه به 60 شاعر ورامین پرس در ایتا👇👇👇 @vara_minpres اخبار قرچک در ایتا👇👇👇 @Gharchak_pres