eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
624 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
190 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏.🌿🌹 🌸صلوات خاصه امام رضا (ع) 💠 💠 @shaeranehowzavi
🔰 تا بام عشق دوست ▪️درددلی با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه🍃🌹 شکر خدا که غفلتم از تو مدام نیست شکری علی الدّوام که کار کلام نیست ته‌ماندۀ پیالۀ خوبان غنیمت است آن بنده را که لذت شُرب مدام نیست ای آن‌که شهد وصل تو شیرین‌تر از حیات ایّام تلخ هجر تو هرگز به کام نیست ساقی بیا که چشم تو ظرف شراب ماست پیش نگاه دوست نیازی به جام نیست در چارسوی قلب من ای یوسفت اسیر جز من یزید عشق تو را ازدحام نیست حالی خوش است حال من آن دم که با توام گرچه ز بخت تیره‌ام آن را دوام نیست باید که پله پله خودم را رها کنم تا بام عشق دوست جز این نردبام نیست باید که پاک، پخته شد از داغ صبر و شکر در شهر عشق، سازه‌ای از خشت خام نیست آری به غیر قلب مُطلّای عاشقان جایی برای جلوۀ آن نقره‌فام نیست درمان چشم و دست و دل تنگ این شریر جز در رُخ گشادۀ خیر الانام نیست فتوی به منع باده چو می‌داد مدّعی گفتم بنوش تا که ببینی حرام نیست 💠 💠 @shaeranehowzavi
🇮🇷 ای نام تو ترانه و شعر و سرود من ای پرچم مقدّس تو تار و پود من ای سرو اعتدالِ نه شرقی نه غربی‌ات افکنده سایه بر همه بود و نبود من پشت تو ایستاده و پایت نشسته‌ام معنای واقعی قیام و قعود من! هر صبح و ظهر و شام به سوی تو می‌پرد پروانۀ سلام و دعا و درود من با اجنبی نگفته‌ام از شِکوِه‌های خود ای محرم همیشۀ گفت و شنود من عشق است شرق و غرب و شمال و جنوب تو الوند من، خلیج من، ای زنده‌رود من ای آسمان و دشت تو یادآور بهشت شوق علی‌الدوام فراز و فرود من! رخصت بده شهید سرافرازی‌ات شوم نذر وجود توست تمام وجود من @Aftabgardan_ha 💠 💠 @shaeranehowzavi
با اینکه تشنه سوی بیابان رسیده‌ایم امّا در این کویر به باران رسیده‌ایم از نسخه‌ی نگاه تو یا ایها الطبیب بیمار بوده‌ایم و به درمان رسیده‌ایم در خانقاه و مسجد و بتخانه و کنشت با چشم تو به عرصه‌ی ایمان رسیده‌ایم عادت نداشتیم به این لطف بی کران ما سائلان تازه به دوران رسیده‌ایم لطف تو بوده شامل ما ریزه خوارها چون مورها به مُلک سلیمان رسیده‌ایم افتاده بوده‌ایم به پای تو بی ثمر ما کال‌ها به وقت زمستان رسیده‌ایم دارد جهان به نقطه‌ی آغاز می‌رسد حالا که ما به نقطه‌ی پایان رسیده‌ایم ▪ تا آسمان تلألؤ نورت رسیده‌است آقا بیا که وقت ظهورت رسیده‌است 🔸 💠 💠 @shaeranehowzavi
🌹 جناب "عمران بهروج" شاعر خوب اجتماعی و آئینی کشور با مجموعه غزلی به نام "ماه شب پانزده" در عرصه‌ی شعر و شاعری قدم برداشته‌اند. از جمله رتبه‌های شعری ایشان؛ یک شعر حسینی در کنگره‌ی ملی اربعین در تبریز و شعری هم در کنگره‌ی ملی دفاع قدس در شیراز خوشحالیم که با حضورشان در این سکوی انتشار، از اشعار خوب این شاعر بزرگوار بهره‌مند می‌شویم. @emranbehrooj 💠 💠 @shaeranehowzavi
شعر برگزیده‌ی کنگره‌ی ملی دفاع مقدس، شیراز ۱۴۰۰🍃🌹 عریان‌تر از کویر، به طوفان رسیده‌ایم عاشق‌تر از نسیم، به باران رسیده‌ایم اسبابِ زحمتیم و نداریم چاره‌ای دستانِ سائلیم و به دامان رسیده‌ایم از ما نخواه، ما که رهایت نمی‌کنیم از ما نرنج، تازه به دوران رسیده‌ایم! سرسبزیِ بهار به کالی گذشت و رفت افسوس می خوریم زمستان رسیده‌ایم شیرین نبوده طعمِ عباداتِمان که ما از تلخی گناه به ایمان رسیده‌ایم بیهوده نیست این همه سُرخیم و آبدار با قطره‌های خون شهیدان رسیده‌ایم! ما تکه‌تکه‌های شما را که یافتیم تسبیح کرده‌ایم و به ایران رسیده‌ایم! 💠 💠 @shaeranehowzavi
✏️دل من یاد تو را یک نظر از دل نَبَرد جان من هر چه به جز توست، زِ خاطر برده... ✍️ 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 اگر از بامِ دلم روی بگردانی چه؟ دشمنی شاد کنی، دوست بگریانی چه؟ ‌‌ گفتی: ای جان دلم! می‌شود از جان دل کند؟ آه! دل کندن اگر بود به آسانی چه؟ ‌‌ غنچه پنداشت که او جان درخت است، ولی جای آن غنچه اگر میوه تو بنشانی چه؟ ‌‌‌ می‌شوم پاپیِ تو، حرف دلت را بزنی گفتی: ای آدم بی مشغله! می‌دانی چه؟ ‌‌ پاسبان خواست کسی داخل زندان بشود تو خودت قاضی خود باش، به زندانی چه؟ ‌‌ نزد دیوانه چرا فلسفه‌بافی کردی؟ عاشقان را چه به همراه شدن با نیچه؟ ‌‌ آخرش حرف دلت را زدی و دور شدی پاپتی را به سراپرده‌ی اعیانی چه؟ ‌‌ 💠 💠 @shaeranehowzavi
. «وقتی موجی می شوند!»🍃🌹 ...حتی نمی دانند که کیستند و نام شان چیست و آنجا چه می کنند؛ اینان که هویت من هویت تو هویت میهن در عظمت نام شان است. بی هوا می گریند بی دلیل می خندند بی هدف می روند با شعف باز می گردند و در دایره ای به تنگی بودن تکرار می شوند. پرنده نیستند اما حسرت پرنده شدن یک دم رهای شان نکرده است؛ در قفس اوهام خویش بال بال می زنند؛ می افتند بر می خیزند می زنند می شکنند و از درد، سر به دیوار می کوبند. فریادشان بی صداست در گذشته مانده اند؛ نه آرزویی که به دنبالش بدوند و نه امیدی که به جایی برسند؛ در مشت زندگی مچاله اند و با سرنوشت، دست به گریبان؛ نه مرگ را پس می زنند و نه زندگی را پیش می خوانند. خسته اند از زمانه ای که زبان سکوت شان را نمی فهمد و سخن گنگ شان را دست کم می گیرد. دریغا با تمام آشنایی بیگانه اند با من با تو با خود با جهانی که «جانباز اعصاب و روان» سرش نمی شود! 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 دارد بهشت آرزوی دیدن تو را مشتاق تر به معجزه ،فهمیدن تو را آخر تو کیستی که همه مات مانده‌اند درمانده اند قدرت سنجیدن تو را ان چشمه های جاری تحت النهارها تشنه شدند نغمه ی باریدن تو را رقص سماع عشق به هر ،هو ،هوای تو عارف چشیده است درخشیدن تو را دنیا زمین خشک ِترک خورده و ..خدا منت نهاد کوثر ِ روییدن تو را خورشید استعاره ی خامیست از طلوع شاعر سرود ،،مطلع تابیدن تورا چشم انتظار توست خداوند کوه طور فرقی نمیکند ،ارنی یا ،لَن تو را لرزیده است عرش خدا چونکه دیده است در پشت درب ِفاجعه ،،لرزیدن تو را دانسته اند روح نبی،، جان مرتضی است با قصد امدند قسم چیدن تو را 💠 💠 @shaeranehowzavi
🇮🇷 دست‌هایم به روی تو باز است، تا زمانی که عمر امان بدهد چه نیازی به اینکه ‌نامحرم، به تو آغوش رایگان بدهد پارۀ جان و ساقۀ تُردَم، قد بکش، گل بده، بهاری باش نکند پاسخ سؤالت را، رنگ و وارنگی خزان بدهد سر سجاده، زیر چادر من، خانه‌ات را دوباره برپا کن خانۀ عشق و اعتقادت را، نتواند کسی تکان بدهد درد دل کن همیشه می‌شنوم، غم اگر داشتی خریدارم نگذاری تمسخر دستی، اشک‌های تو را نشان بدهد خانه و خانواده‌ات اینجاست، ما تو را عاشقانه می‌خواهیم نکند نور چشم این خانه، دل خود را به این و آن بدهد خانه با قلب‌های ما گرم است، سر سفره کنار هم‌ شادیم نفروشی کرامت خود را، بی‌طمع کی غریبه نان بدهد؟ خانه یعنی وطن عزیز دلم، وطن آغوش مادر است آری! عاقل آخر نمی‌تواند که خانه را دست دشمنان بدهد 💠 💠 @shaeranehowzavi