🍃🌹
می رود همراه خود صدقافله جان می برد
تا مِنای عشـق ، هفتاد و دو قربان می برد
تشنه بودن حرف اول می زند در این سفر
تشنـه کامان را بسویِ بحرِ عرفان می برد
دل به دریامی زند دل می بُرَد از شهر خویش
کشتیِ دلدادگان را سویِ تـوفان می برد
تا وفـاداری کنـد بر عهـد و پیمانِ اَلَسـت
جامِ لبـریز از وفا بر عهد و پیمان می برد
عاشقی یعنی که سر ، بازی برای وصل یار
سـر برای باختـن تا وصـلِ جانان می برد
سر فقط نه ، بلکه او هرآنچه دارد با خلوص
می گذارد برطَبَـق با عشق وایمان می برد
باغبـانِ گلشـنِ این کاروان ، همـراهِ خود
باغی از آلاله هاو یاس و ریحان می برد
او بـرای قحطیِ آب و سکوتِ ابرها
چشمه های اشک را درسوگِ باران می برد
شاه با"هَلْ مِنْ مُعین"سربازخواهدبی گمان
غنچهٔ شـش ماهه را سربازِ میدان می برد
می شـود همـراه شد ، با کاروان عاشقی
کاروان کربـلا ، عاشـق ، فـراوان می برد
حک شود باید به دل ، "یا لَیتَنا کُنّـا مَعَک"
یاورِ مهدی به راه عشقِ او جـان می برد
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#بیست_وهشتم_رجب
#خروج_کاروان_ازمدینه
#امام_حسین_علیه_السلام
💠 @shaeranehowzavi
#امام_حسین_علیه_السلام 🌹🍃❤️
گر چه از عشق فقط لاف زدن را بلدیم
گر چه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم
گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم
جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم
روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم
سجده ی شکر بر آریم که دیوانه شدیم
از همان روز که حُسنش به تجلّی دم زد
از همان دم که دمش طعنه به جام جم زد
از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
بنده ی عشقم و مجنون حسین بن علی
در رگم نیست به جز خون حسین بن علی
آسمان با طپش ماه تماشا دارد
قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد
روح در جسم که باشد همه جا جا دارد
عشق با نام حسین است که معنی دارد
تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین
شب میلاد حسین است شب عشق همین
او رسیده که به داد دل غافل برسد
کشتی گمشده ی عشق به ساحل برسد
کاروانی که به ره مانده به منزل برسد
نمک سفره ی ما نُقل محافل برسد
به همان کس که به میزان خدا هست محک
هر کجا سفره ی عشق است حسین است نمک
شب شور است که شیرین و غزل خوان شده ام
خیس از بارش احسان فراوان شده ام
جان رها کرده و دل بسته ی جانان شده ام
مست جام رجب و تشنه ی شعبان شده ام
که شب سوم این ماه حبیب آمده است
باز از باغ خدا نفحه ی سیب آمده است
او همان است که احسان قدیمش خوانند
در مدینه همه آقای کریمش خوانند
صاحب جام بلایای عظیمش خوانند
پنجمین دشمن شیطان رجیمش خوانند
از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
غم عشق است که آتش زده بر بنیادم
تا که در راه محبت بدهد بر بادم
من ملک بودم و فردوس نه آمد یادم
که من از روز ازل اهل حسین آبادم
منم آن رود که جز جانب دریا نروم
بر دری غیر در خانه ی مولا نروم
ما که بر صاحب این عشق ارادت داریم
ما که انگیزه ی بر گشت به فطرت داریم
یک نفس تا به خدا بُعد مسافت داریم
باز هم در سرمان شور زیارت داریم
هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله
هر که دارد هوس کرب بلا بسم الله
کربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد
آسمان دود زمین در نظرم می سوزد
گوییا معجر بانوی حرم می سوزد
دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد
خیمه در خیمه دل اهل حرم شعله ور است
آتش سینه ی زینب ز همه بیشتر است
#محسن_عربخالقی
💠 @shaeranehowzavi
چنان که می برد عطش،ز طفل تشنه تاب را
ندیدن ضریح تو ز من گرفته خواب را
نمی رسد شمیم تو به دشمنت وگرنه او
به کعبه پیش عطر تو،نمی زند گلاب را
دو پادشاه و یک زمین؟به این نگاه حق بده
که در کنار گنبدت نبیند آفتاب را
غنیمتیست بودنت برای سرزمینمان
نگین به ارزش خودش بها دهد رکاب را
بهشت در ورودی حریم تو نشسته است
بیا و لحظه ای ببر ز چشم ها حجاب را
چه خواهم از نگاه تو،کنار بارگاه تو
تویی که قبل هر سوال داده ای جواب را
هزار غصه هست و من به امر"فابک للحسین"
برای گریه های خود بهانه کردم"آب"را
نوشتم آب سوختم،شبیه قلب مادری
که دیده است هر قدم برابرش سراب را
نوشتم آب آه آب،امید میشود عذاب
که ذره ذره آب کرده قامت رباب را
به جنگ کفر میرود حسین معجزه به دست
پیمبرانه میرسد که رو کند کتاب را
و تیرهای حرمله چرا هدر نمیرود؟
بگو به باد لا اقل که کم کند شتاب را
دو گام سمت لشگر و دو گام سمت خیمه ها
تحیُّر اینچنین به او رسانده اضطراب را
رباب بود و سلسله،حرامیان و هلهله
و شعر لال میشود،که مجلس شراب را.....
بساط روضه جمع شد،شفا گرفت کودکی
و مادری که آمده است وا کند طناب را....
#عباس_جواهری_رفیع
#شب_زیارتی
#امام_حسین_علیه_السلام
@shaeranehowzavi