به شاعرحماسه ها و دردها قیصرامین پور
ذهن مرا سه شنبه بهم زد ولی چه زود
مرگ تو را سه شنبه رقم زد ولی چه زود
با دسته گل شبی به ملاقات تو رسید
تا صبح دور تخت قدم زد ولی چه زود
چشمش به چشم های تو افتاد و ناگهان
دستی به شانه ات ز کرم زد ولی چه زود
هر چند ماندگار ترینی عزیز شعر
ناباورانه حرف عدم زد ولی چه زود
می خواست شعرهای تو را نا تمام ، مرگ
یک ضربدر به روی قلم ولی چه زود
حالا نبودن تو که نه ! ۰۰۰۰ بودن تو را
یک سنگ قبر ساده رقم زد ولی چه زود
****
گفتی چقدر زود زمانه سری به تو
باید قبول کرد که کم زد ۰۰۰
#اسماعیل_سکاک
#سالروز_قیصر_امینپور
@shaeranehowzavi