🔹آرزوی وصل🔹
جز آرزوی وصل تو یکدم نمیکنم
یکدم ز سینه مهر تو را کم نمیکنم
ای آن که سربلند مرا آفریدهای
جز پیش آستان تو سَر، خَم نمیکنم
گر در ازای عشق، غم عالمم دهی
با عالمی معاوضه این غم نمیکنم
جز راه پاک دوست یقیناً نمیروم
جز انتخاب عشق مسلم نمیکنم
چون آتش فراق تو را آزمودهام
خوف از عذاب سخت جهنم نمیکنم...
آن شمع خامُشم که به شبهای بیکسی
حتی هوای گریه نمنم نمیکنم
داروی درد هجر حبیب است، بس کنید
من از طبیب خواهش مرهم نمیکنم
حیران از این تغافل خویشم که زادِ راه
گاهِ سفر شدهست و فراهم نمیکنم
#سیدحسن_حسینی
💠 @shaeranehowzavi
از نعرهٔ ما گوش فلک کر باید
در دل، ما را زَهرهٔ حیدر باید
تا زهر به کام غاصب قدس کنیم
یک بار دگر نبرد خیبر باید
#سیدحسن_حسینی
@shaeranehowzavi
💠 شاعران مضطر
پلک صبوری میگشایی
و چشم حماسهها
روشن میشود
کدام سرانگشت پنهانی
زخمه به تار صوتی تو میزند
که آهنگ خشم صبورت
عیش مغروران را
منغّص میکند
میدانیم
تو نایب آن حنجرۀ مشبّکی
که به تاراج زوبین رفت
و دلت
مهمانسرای داغهای رشید است
ای زن!
قرآن بخوان
تا مردانگی بمانَد
قرآن بخوان
به نیابت کل آن سی جزء
که با سرانگشت نیزه
ورق خورد
قرآن بخوان
و تجوید تازه را
به تاریخ بیاموز
و ما را
به روایت پانزدهم
معرفی کن
قرآن بخوان
تا طبل هلهله
از های و هوی بیفتد
خیزران،
عاجزتر از آن است
که عصای دستِ
شکستهای بزک شده باشد
::
شاعران بیچاره
شاعران درمانده
شاعران مضطر
با نام تو چه کردند؟
::
تاریخ ِ زن
آبرو میگیرد
وقتی پلک صبوری میگشایی
و نام حماسیات
بر پیشانی دو جبهۀ نورانی میدرخشد:
زینب!
📝 #سیدحسن_حسینی
🔹سهلانگاری یا کممعرفتی یا قافیهاندیشی شاعران یا هر نام دیگری که برای آن بگذاریم، باعث شده تا از دیرباز بعضی واژهها و تصاویر و تشبیههای نارسا و یا مخدوش به ادبیات مذهبی راه پیدا کنند و تا سالها و قرنها بر این ادبیات سایه بیندازند و شعرای دیگر نیز به رسم عادت از این واژهها و تعابیر در شعر خود استفاده کنند.
این واژهها و تعابیر باعث شدهاند که گاه تصاویری که از شخصیتهای بزرگ دینی در ادبیات میبینیم تصاویری کدر و غیرمنطبق با شأن حقیقی این ذوات نورانی باشد.
به عنوان مثال هر چند بیماری امام زینالعابدین(علیهالسلام) در کربلا یک واقعیت تاریخی است، اما اینکه به بهانۀ این واقعیت در همه جا تصویر شخصی بیمار و عاجز و ناتوان از ایشان ارائه شود، دیگر ربطی به واقعیت تاریخی ندارد و منجر به نادیده گرفتن شؤون والای امامت خواهد شد. همچنین مضطر و بیچاره و درمانده خواندن عقیلۀ بنیهاشم(سلاماللهعلیها).
🔸مسلّم است که مبارزه با چنین آسیبهایی در ادبیات دینی، اول از همه به عهدۀ خود شاعران است. یعنی شاعر هم شعر خود را از چنین تعابیری پیراسته کند و هم اعتراض خود را با زبان هنر و شعر اعلام کند. زندهیاد سیدحسن حسینی در این شعر سپید با زیبایی این هر دو کار را توامان انجام داده است. اول اینکه با زبان فاخر خود تصویر باشکوه و باصلابتی از حضرت زینب(سلاماللهعلیها) ارائه داده و آن حضرت را با احترام و عظمت مورد خطاب قرار داده. دوم اینکه در همین شعر و در همین خطاب، شعرا را مورد سرزنش قرار داده و با زبانی تعریضی و گزنده تمام آنچه را که شعرا در گذشته به عقیلۀ بنیهاشم(سلاماللهعلیها) نسبت دادهاند به خود شعرا نسبت داده:
شاعران بیچاره
شاعران درمانده
شاعران مضطر
با نام تو چه کردند؟
یعنی اگر شعرا شما را بیچاره و درمانده و مضطر خواندهاند، از بیچارگی و درماندگی خودشان بوده وگرنه نام باشکوه شما از تمام این اوصاف مبراست.
✍🏻 #حسن_بیاتانی
📗 #چهل_شعر_چهل_نکته
🌐 shereheyat.ir
@shaeranehowzavi
هلا، روز و شب فانی چشم تو
دلم شد چراغانی چشم تو
به مهمان شراب عطش میدهد
شگفت است مهمانی چشم تو
بنا را بر اصل خماری نهاد
ز روز ازل بانی چشم تو
پر از مثنویهای رندانه است
شب شعر عرفانی چشم تو
تویی قطب روحانی جان من
منم سالک فانی چشم تو
دلم نیمهشبها قدم میزند
در آفاق بارانی چشم تو
شفا میدهد آشکارا به دل
اشارات پنهانی چشم تو
هلا توشهٔ راه دریادلان
مفاهیم طوفانی چشم تو
مرا جذب آیین آیینه کرد
کرامات نورانی چشم تو
از این پس مرید نگاه توام
به آیات قرآنی چشم تو
#سیدحسن_حسینی
@shaeranehowzavi