eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
674 دنبال‌کننده
2هزار عکس
282 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
آرزوی لبخند یک دختر و آرزوی لبخند که نیست یک مرد پر از کوه دماوند که نیست یک مادر گریان که به دختر می‌گفت: بابای تو زنده است... هر چند که نیست @shaeranehowzavi
🍃 بگو پرنده‌ی دریا کجا و خاک کجا جهان ِ بی در و پیکر کجا، پلاک کجا یکی دو پاره‌ی پیراهن ِ غبار رسید رسید عطر تو در کوچه و بهار رسید فدای آن رخ خندانت ای بهار‌ترین تو داستان جهانی، تو آبروی زمین برادر منی ای قد بلند خاکی پوش نیفت روی زمین و نخواب بی‌آغوش بگو بمیرد خواهر برای پیکر تو برای بوی تن ِ لاله لاله پر پر تو بگو بیاید خواهر به صحنه‌ی سَحَرت مگر دوباره بگیرد هوای دور و برت شلمچه صحنه‌ی خون بود و خانه‌ی من شد زمینِ سوخته شد لاله زار ِ چیدن شد شلمچه بود، طلاییه بود میمک بود فرشته بود یقین بود رَستن از شک بود فدای آن قد و بالای چون سپیدارت بگو بیاید خواهر دمی به دیدارت نشسته بر لب هر کوچه نام زیبایت ترانه‌ی خوشِ لبخنده‌ی شکوفایت تویی یقین ِ مداوم به ماجرای نجات همین که نام تو آمد بلند شد صلوات @shaeranehowzavi
شوق رهایی چه می‌خوانی «کجایید ای شهیدان خدایی» را؟ که من از یاد بردم در قفس، شوق رهایی را به کوی عافیت بیهوده می‌گردم، نمی‌یابم در این وادی، «بلاجویان دشت کربلایی» را ز پا افتادم و کاری ز دستم برنمی‌آید که خوبان می‌خرند از اهل دل، بی‌دست و پایی را چنان شمعی که شد خشت مزارش، اشک تنهایی به آتش می‌کشم تا صبح تو، شام جدایی را تو می‌آیی و مردم با نگاهت انس می‌گیرند خدا آن روز معنا می‌کند مردم‌گرایی را تو می‌آیی و می‌بینم شهیدان باز می‌آیند و آوینی روایت می‌کند فتح نهایی را تو روح روضه‌خوانی را دمیدی در رگ شعرم پر از شور حماسی می‌کنی نوحه‌سُرایی را @shaeranehowzavi
کرامت بهار آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از شهید، کاروانی از بهار ای بهار مهربان، در مسیر کاروان گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! @shaeranehowzavi
دیروز تو پر حماسه، مانا و سعید امروز شد اینگونه زمستان تو عید یک عمر شهید زندگی کردی تا، شد عاقبتت به خیر و نام تو شهید @shaeranehowzavi
حسرت پرواز مرا بنویس باران، تا ببارم یکی از داغداران... تا ببارم برایم خاطراتی زخم خورده بگو از کوچ یاران، تا ببارم به دور از این خلایق می‌فرستم پیِ یاران عاشق می‌فرستم دل خود را برای گریه کردن به گلزار شقایق می‌فرستم چرا دست از جنون برداشتم؟ کاش... پرستو بودم و پر داشتم، کاش... به جای دل، هزاران لالۀ سرخ میان سینه پرپر داشتم کاش کتاب روزگارم را ببندم؟ دو چشم بی‌قرارم را ببندم؟ پرستوها چرا فرصت ندادند که من هم کوله‌بارم را ببندم؟ غمی آن شب چراغم داد و رد شد خبر از مرگ باغم داد و رد شد نسیمی آمد از کوی شهیدان هزاران لاله داغم داد و رد شد ...ولی من لایق این غم نبودم دچار بارشی نم‌نم نبودم پرستوها به رفتن دل سپردند به قدر یک پرستو هم نبودم کجا گل‌های پرپر می‌فروشند؟ شهادت را مکرّر می‌فروشند؟ دلم در حسرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می‌فروشند؟ پرستو! حرف من ناگفته مانده‌ست دلم با خاطری آشفته مانده‌ست شفاعت کن مرا، وقتی رسیدی بگو این‌جا گلی نشکفته مانده‌ست @shaeranehowzavi