🍃🌹
نشستم با دلی لبریز و با دستان خالی
دوباره زل زدم بر بُتّه های روی قالی
گذشتم از حصار روزهای سخت بی تو
سفر کردم به سمتت با پر و بالی خیالی
به دستم ظرفی از آرامش و لبخند دادی
چشیدم نور را از کاسه ای سبز و سفالی
عجب رویای خوبی بود بودن در کنارت
تنفس کردن عطر عبایت این حوالی
پریدم ناگهان از خواب، ای رویای صادق!
و دیدم منتظر هستند در شهرم، اهالی
تو می آیی و جان میگیرد از نور جمالت
تمام روزهای سرد تقویم جلالی
دوباره بر لب هر پنجره لبخند تازه...
دوباره عطر نرگس در دل گلدان خالی...
#عاطفه_خرمی
#شعر_انتظار
#غزل_مهدوی
💠 @shaeranehowzavi
بغض شیراز🌹
من آن پاییز شیرازم که در خود قصه ها دارم
پر از بغضم، پر از سوزم ،پر از رازم، عزادارم
هوا سردست و اخبار زمین و آسمانها داغ
خبرها میرسد از اتفاقات مهیب باغ
گلوله برگها را یک به یک روی زمین انداخت
جهان بار بزرگی روی دوش "آرتین" انداخت
در ختان کهن را در حرم ناگاه سوزاندند
به نام "زندگی" ، هر غنچه را در راه سوزاندند
زیارتنامه میخواندند یا گرم دعا بودند...
میان رکعت اول... نمیدانم کجا بودند...؟؟
فقط میدانم آغوش خدا آن لحظه هاپر شد
تمام صحن از بال کبوترهای ما پرشد
صدای گریه ای آمد، صدای کودکی تنهاست
صدای گریه کودک صدای غرش دریاست
بهم می ریزد این دریا، به پا میخیزد آن طوفان
بساط شوم زاغان میشود درباغ ما ویران
حرم فردا شهادت میدهد این بغض سنگین را
شکستن را، دریدن را، غروب سرد خونین را
جهان حال غریبی دارد احوالش تماشایی است
ببین اینجا سر مفهوم آرامش چه دعوایی است
#عاطفه_خرمی
#شاهچراغ
#شهادت
#شاعران_آئینی
💠 @shaeranehowzavi
🍃 شاعران حوزوی 🍃
اختتامیه دومین کنگره ملی شعر بزرگداشت شهید مصطفی نوروزی با حضور؛ حجتالاسلام دکتر ناصر رفیعی همراه
سلام و احترام🌹
با تبریک فراوان خدمت خانم عاطفه خرمی بابت برگزیدهشدن شعرشون در این فراخوان🌹🍃
من آن پاییز شیرازم که در خود قصه ها دارم
پر از بغضم، پر از سوزم ،پر از رازم، عزادارم
هوا سردست و اخبار زمین و آسمانها داغ
خبرها میرسد از اتفاقات مهیب باغ
گلوله برگها را یک به یک روی زمین انداخت
جهان بار بزرگی روی دوش "آرتین" انداخت
در ختان کهن را در حرم ناگاه سوزاندند
به نام "زندگی" ، هر غنچه را در راه سوزاندند
زیارتنامه میخواندند یا گرم دعا بودند...
میان رکعت اول... نمیدانم کجا بودند...؟؟
فقط میدانم آغوش خدا آن لحظه هاپر شد
تمام صحن از بال کبوترهای ما پرشد
صدای گریه ای آمد، صدای کودکی تنهاست
صدای گریه کودک صدای غرش دریاست
بهم می ریزد این دریا، به پا میخیزد آن طوفان
بساط شوم زاغان میشود درباغ ما ویران
حرم فردا شهادت میدهد این بغض سنگین را
شکستن را، دریدن را، غروب سرد خونین را
جهان حال غریبی دارد احوالش تماشایی است
ببین اینجا سر مفهوم آرامش چه دعوایی است
#عاطفه_خرمی
💠 @shaeranehowzavi
🍃 شاعران حوزوی 🍃
اختتامیه دومین کنگره ملی شعر بزرگداشت شهید مصطفی نوروزی با حضور؛ حجتالاسلام دکتر ناصر رفیعی همراه
#شعر_برگزیده:🌹
ای سرو از تبار کدامین صنوبری؟!
یا امتداد نسل کدامین پیمبری؟!
در چشم مهربان تو خشمی مقدس است
با چشمهای جمع نقیضین، محشری
هرچند کوه محکمی از سنگ وآهنی
از جنس یاسهای همیشه معطری
آتش گرفته ای که بماند جهان ما
ای شمع! در سیاهی دنیا منوّری
ارث است و از مدینه به بغداد میرسد
حالا میان شعله ببین مثل مادری!
تکبیر فتح مسجد القصی ست برلبت
یک عمر گرم گفتن الله اکبری
ای سرو سربلند که افتاده ای به خاک
اکنون تو از زمین و زمان هم فراتری
رفتی ولی پس از تو هزاران تو زنده شد
تو زنده مانده ای و مسیحای دیگری
#عاطفه_خرمی
💠 @shaeranehowzavi
🍃 شاعران حوزوی 🍃
اختتامیه دومین کنگره ملی شعر بزرگداشت شهید مصطفی نوروزی با حضور؛ حجتالاسلام دکتر ناصر رفیعی همراه
#شعر_برگزیده🌹
خبر رسیده دوباره شهید آوردند
چقدر لاله سرخ و سپید آوردند
کنار این همه قحطی، میان این همه غم
خبررسیده که موج امید آوردند
پر از شکوفه شده این جهان خالی باز
که بعد از آن همه اسفند، عیدآوردند
قسم به دامن پاک زنان این صحرا
قسم به عشق که نسلی جدید آوردند
اگرچه خود غزلی عاشقانه و نابند
ولی حماسه و قدرت پدید آوردند
زنان خون جگر خورده پای این بستان
که میوه دل خودرا نوید آوردند
به رغم آنهمه آفت که باغمان دیده ست
چقدر خوب که نسلی شهید آوردند
#عاطفه_خرّمی
💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
رسیده زود چرا موعد رسیدن تو
چه سوزناک و چه سرد است فصل چیدن تو
میان معرکه، دور از دیار و اهل خودت
چقدر تلخ و غریب است پر کشیدن تو
ببین بشارت عشق ست و روشناییِ صبح!
به رغم اینهمه شب، لحظه دمیدن تو
چگونه شرح دهم، ای شهید آرامش!
بهای امنیتم شد به خون تپیدن تو!
چه آتشی زده خونت به صفحههای خبر!
به سمت سرخ خطر ها به سر دویدن تو
قبول باشد و ماجور ای برادر من!
میان حجله، غریبانه آرمیدن تو
به مادرت چه بگویم جوان ِغرق به خون
خدا کند که نیاید فقط به دیدن تو
#عاطفه_خرّمی
#شهید_امنیت
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
سفر بخیر و سلامت! خدا به همراهت
کشانده ای دل یک شهر را به همراهت
چه کرده ای تو در آن سالهای اندک عمر
که هست اینهمه دست دعا به همراهت
عبای ساده تو سایه سار مردم بود
برو که سایه آل عبا به همراهت
تو جمع ظاهر و باطن! تو جمع اضدادی
که خنده روی لبت، دردها به همراهت
چه با شکوهی و آرام روی شانه شهر
نگاههای پر از بهت ما به همراهت
تمام آنچه فرستاده ای تو قبل از مرگ
میان وحشتِ روز جزا به همراهت
سحر رها شدی از بندها، کبوتر وار !
سفر بخیر و سلامت! خدا به همراهت...
#عاطفه_خرمی
#توسل
#بانوی_آبوآینه
💠 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹
به تماشای تو برخاسته ای مرد جهان
متوقف شده انگار همان لحظه، زمان
برکه ای بودو به یُمن قدمت دریا شد
آبرو داده عبورتو به هر ریگ روان
عالم آن روز شنید از لب نورانی حق
خطبه ای نو، ز بلندای جهازشتران
دستهای تو گره خورد به دستان خدا
رفت بالاتر از ادراک فلان بن فلان
حسد افتاد چو آتش به دل و جان شیوخ
چون که دیدند تو را شاه جهان، مرد جوان!
راز اکمال نبوت فقط ایمان به تو بود
تو همان راز بزرگی که شد آن روز عيان
بعد از آن روز، همان عید، همان عید سعید
نامت از مأذنه جاری است به هنگام اذان
چارده قرن تو را سینه به سینه خواندیم
ضربان در ضربان در ضربان در ضربان
سر سجاده و در وقت سحر میگوییم
ای خدا منتقم آل علی را برسان
#عاطفه_خرّمی
#غدیری_ام
#مدح_امیرالمومنین
@shaeranehowzavi
در سکوتی آن طرفتر از هیاهوها تو هستی!
ما که عمری گم شدیم اینجا، ولی پیدا تو هستی!
در هجوم خشکسالی، روح دنیا هم تَرَک خورد
ای جواب تشنگیهای جهان، دریا تو هستی
سالها باریده از هفت آسمان باران ندبه
عهد میبندد زمین و خواهش دنیا تو هستی!
روح سرماخورده ی ما میگریزد در پناهت
سرپناهی در زمستان جهان،... گرما تو هستی!
در میان بیکسی، دستی نوازش کرد ما را
آنکه دیدیمش ولی نشناختیم آیا تو هستی؟
خستهام از هر کجا، از هرچه، از هر کس به جز تو
میروم از این حوالی... میروم هرجا تو هستی...
#عاطفه_خرّمی
@atefe_khorrami
@shaeranehowzavi
سرو ریشه دار
تو ریشه دار ترین سرو در حوالی مایی
پناه محکم تنهایی اهالی مایی
چه آفتاب بلندی که در پگاه تو سر زد
چقدر لاله در این دشت از نگاه تو سر زد
دلت شکسته مبادا! سرت همیشه سلامت
بلند قامت ما! پرچم سه رنگ اصالت!
بخوان سرود جدیدی در این سکوت نفس گیر
تو روی بام جهانی، در این هبوط نفس گیر
چگونه رد شده ای از میان آنهمه طوفان!
چه گرم مانده دل تو به رغم آنهمه بوران!
چقدر خاطره داری،چقدر حرف نگفته...
چه بغض های عمیقی که در گلو نشکفته...
غرور زخمی کوهی که با شکوه و صبوری
میان اینهمه یلدا تو آن درخشش نوری
گلوله گرچه گلوی تو را نشانه گرفته
شهیدهای تو را عشق روی شانه گرفته
اگر چه روی تنت رد تازیانه نشسته
و روی صورت ماهت غم زمانه نشسته
ولی به شوق رسیدن ،هنوز در جرَیانی
مباد موج خروشان! میان برکه بمانی
برقص پرچم محبوب! در زمین و زمانه
در این هزاره حیران،فقط تویی تو نشانه!
#عاطفه_خرّمی
#برای_ایران
@shaeranehowzavi