🥀🥀🥀
تنها ترین سردار و رهبر مجتبی بود
در فتنه ها بازوی حیدر مجتبی بود
هم زیب آغوش نبی هم سبط اکبر
اول امام از نسل کوثر مجتبی بود
در غیرت و صبر و جوانمردی سرآمد
از طلعت ایمان منور مجتبی بود
در حسن صورت یوسف اولاد زهرا
در حسن سیرت چونپیمبر مجتبی بود
هم سفره با درمانده و بیچاره میشد
درب امید رانده از در مجتبی بود
با آن نگاه نافذ و دست کریمش
آرام جان هر چه مضطر مجتبی بود
در کوچه های بی کسی وقتی زمین خورد
تنها عصای دست مادر مجتبی بود
او بر حسین ابن علی حق ولا داشت
در زندگی میر برادر مجتبی بود
با زینب و با ام کلثوم اش صمیمی
حبل المتین قلب خواهر مجتبی بود
در خانه ی خود هم کسی قدرش ندانست
نوشیده زهر از دست همسر مجتبی بود
در روز تشییع اش ملائک گریه کردند
شد در کفن یاسی که پرپر مجتبی بود
در عُزلتِ خاک بقیع آن کس که گشته
چشم حسین از غربتش تر مجتبی بود
#محبوبه_حمیدی
#امام_حسن_مجتبی
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
چه مرزها که در آن خطّه از زمین گم بود
که شرق و غربِ جهان بینشان تفاهم بود
به بوی چای عراقی مسیر مست گذشت
چنان که یاد ندارم عمود چندم بود!
نسیمِ آه، تکان داد هر چه پرچم را
بسا سلام که در راهِ یک علیکم بود
قدم تمام طریق از نفس نمیافتاد
نبود زخم، به پا لب به لب تبسم بود
فدای آنهمه یکرنگیِ سفر گردم
سیاه، لیکن چشم و چراغ مردم بود
رسید از آن سرِ گرما کسی که: اشرب مای
شروع روضه ی ما با همان تکلم بود
#مسعود_یوسف_پور
برگزیده کنگره ملی اربعین 1399
@shaeranehowzavi
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
چه سود از پا اگر پویا نباشد
پیاده از نجف تا کربلا را؟
چه سود از دست اگر در بر نگیرد
ضریح خامس ال عبا را؟
چه سود از چشم و بینایی نبیند
اگر آن گنبد و گلدسته ها را؟
خدایا اربعین امسال دریاب
دل مشتاق این غم مبتلا را
خوشا یک استکان چای عراقی
خوشا آن سرزمین باصفا را
زِ خاکِ پایِ زُوّارِ حسینی
چه خوش باشد کشیدن توتیا را
به یاد حاج قاسم می کنم سِیر
به پای دل مسیر سامرا را
دلم موکب به موکب از سر شوق
تمنّا دارد آن حال و هوا را
عمود چند یاران وعده ی ما؟
عمود چند می بینم شما را؟
به سودای طواف قبر عباس
بخوان کاشی به کاشی هل آتی را
زیارتنامه را می خوانم از دور
دلم تنگ است آن صحن و سرا را
بگیر از ما خدایا هر چه خواهی
نگیر اما حسین و کربلا را ! !
#سید_مرتضی_هاشمی_شیخ_شبانی
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
هر چه از چشم بیفتد بشود خوار و ذلیل
آنچه از چشم بیفتد و نیفتد اشک است
#علیرضا_تیموری
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
تمام معرکه ی سرخِ دشت،برسر من بود
و تکیه گاه من آنروز،صبر خواهر من بود
هجوم تیر و خطر بود در سیاهی میدان
چه جای غصه که ماه زمین برادر من بود
چه باک از اینکه به میدان صدای نیزه بپیچد
چرا که خاطره ی نهروان برابر من بود
تمام تاب و توانم،رسول تازه جوانم
علی اکبر لیلا شکوه لشکر من بود
نماز شرط رسیدن به عشق بود و چه زیبا
به صف شدند جماعت،زهیر سنگر من بود
رسید نوبت شش ماهه ای که در دل میدان
صدای باور من بود،مرد آخر من بود
رباب گریه کن اما به افتخار که پیداست
شکوه روضه ی میدان علی اصغر من بود
#سمانه_خلف_زاده
#شکوه_روضه
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
همیشه سفرهاش وا بود با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد
دلش اندازۀ ریگ بیابان بیوفایی دید
ولی اندازۀ آغوش دریا مهربانی کرد
نگاهش شرح نابی بود از «الجار ثمّ الدار»
اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد
چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردی
که با دشنامگوی خویش حتی مهربانی کرد
چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصّه و غم را؟
چرا با مهربانیهای او نامهربانی کرد؟
«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»
دل او میگرفت از آن همه زخمزبان هرگاه
نظر میکرد بر انگشترش: اَلعِزَةُ لِله
کسی که در پناه شانۀ او کوهسار و دشت
کسی که ریزهخوار سفرۀ او آفتاب و ماه
مگر تاریخ غربتزا! چه رخ دادهست در ساباط
که سجاده کشیده زیر پای خستۀ او آه
قیامش مستتر گشتهست در غمنامۀ صلحش
و صلحش میشناساند به مردم راه را از چاه
خجالت میکشد حتی زره زیر عبای او
از آن یاران ناهمراه، آن یاران ناهمراه
«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»...
مدینه کوفه شد، کوفه دوباره از صدا افتاد
و اما بعد... یاد خطبههای مرتضی افتاد
و اما بعد... «این مردم خدایا خستهاند از من»
و پژواک صدایی مهربان در گوشها افتاد
مدینه کوفه شد کوفیتر از آنی که بنویسم
خدایا این چه آتش بود در دامان ما افتاد
بهپیش غیرت چشم برادرهای بیتابش
تنی - انگار کن پیراهن یوسف - رها افتاد
و امّا بعد... تابوت از هجوم تیرها گل داد
و باران شد، تو گویی اشک از چشم خدا افتاد
«الا ای تیرهایی که پی تشییع میآیید
نبوده یارِ او جز غم به یارانش بفرمایید»
#رضا_یزدانی
#امام_حسن_مجتبی
@shaeranehowzavi
23.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی که سوخت آیهی تطهیر بعد از آن
میراث نسل ما شده قرآن سوخته
🎞شعرخوانی #سید_سکندر_حسینی_بامداد (افغانستان)
🔻رویداد ادبی #بصائر از سلسله نشستهای ماهانه شعر حجرههای ساحلی در واکنش به هتک حرمت قرآن کریم
🔸اداره هنرهای ادبی، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی
@eshragh_adabi
🥀🥀🥀
ما راهیان مست دل از دست داده ایم
با چای داغ موکب تو گرم باده ایم
با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم
«در زیر بیرقت همه یک خانواده ایم»
یا صاحب الزمان تو علمدار عالمی
شکر خدا که پشت سرت ایستاده ایم
وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما
با خانواده راهی دریای جاده ایم
با خون هر شهید به راه آمدیم ما
سر را به شاهراه شهیدان نهاده ایم
پر زرق و برق نیست اگر زندگی ما
مانند اشک روضه ی تو صاف و ساده ایم
چیزی نمانده است به نابودی خَسان
مانند آب های روان با اراده ایم
پر می شود مشام جهان از شمیم ما
ما نامه نامه عطر گلی سرگشاده ایم
#سارارمضانی
#اربعین
#پیاده_روی
@shaeranehowzavi
در وصف دل عاشقم این جمله کفایت
جا مانده ام از قافله ی کرب و بـلایت
#نگین_نقیبی
@shaeranehowzavi
از فاصلهها اگرچه دم زد باران
با ما سر شب کمی قدم زد باران
یک چتر برای ما دوتا کافی بود
تقدیر من و تو را رقم زد باران
#عاطفه_جعفری
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمی است در دل جامانده های کربوبلا
که هرچه هست، یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفته است، بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفته است، کمسعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید اینهمه دلدل کند که فرصت نیست
#مریم_کرباسی
#اربعین
#پیاده_روی
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را
ببخش بر من مسکین شکستهبالی را
نشد که پای پیاده به درگهت برسم
و تحفه آورم این دستهای خالی را
منی که چلّهنشین غم توام مولا
نشدکه همدل و همره شوم موالی را
نشد عراقِ غمت را بگریم از دل و جان
بدل به آه کنم این شکستهحالی را
دوباره چشمۀ جانبخش اربعین جوشید
نشد که درک کنم حال آن زلالی را
بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت»؟
بگو کجا برم این حسرت سؤالی را؟
ببار حضرت باران به شورهزار دلم
ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را
چکید قطره اشکی و از غم تو سرود
قبول کن ز من این شعر ارتجالی را
#سعید_سلیمان_پور
#اربعین
#پیاده_روی
@shaeranehowzavi