مشغول بـه ذکـر حیدر کراریم
در سینه ی خود مهر ولایت داریم
بر دار حوادثیم و در راه علی«ع»
شاگـرد کلاس میثم تمّاریم
#محمدجواد_منوچهری
#میثم_تمّار
@shaeranehowzavi
بر شهر دوباره گرد غم پاشیده است
انگار که بیرق وعلم باریده است
عالم شده غرق حزن وماتم یعنی
تقویم به خود نام «محرم» دیده است
#محمدجواد_منوچهری
@shaeranehowzavi
تو آسمانی و توصیف تو هنر می خواست
سرودن از تو فقط ،شاعری قدر می خواست
کبوتری که گرفتار بازی دنیاست
برای پر زدن تا دمشق پر می خواست
شکست بغض غزل تا نوشت یا زینب(س)
برای وصف تو شاعر دو چشم تر می خواست
بزرگ مرتبه ای دختر علی (ع)که حسین(ع)
به احترام تو از جای خویش بر می خاست
گذشتی از همه دنیا برای عشق حسین
برادری که تو را تاج روی سر می خواست
برای دیدن داغ عظیم زاده شدی
شکسته کشتی بحر بلا سپر می خواست
صبور بودن در داغ کربلا هنر است
شکست دادنتان را اگرچه شر می خواست
میان آن همه بی رحم ای سلاله ی نور
شکستن جبروت ستم جگر می خواست
تو خطبه خواندی و آوار شد بنای ستم
خلیل آل علی(ع) اینچنین تبر می خواست
نبود قسمت من در مدافعین حرم
شهید راه تو بودم خدا اگر می خواست
#محمدجواد_منوچهری
#یا_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
@shaeranehowzavi
کل دهه را گریست چون ابر بهار
از روضه ی غزه بود بد جور شکار
جز گریه نیاموخته بود از نهضت
این است مرام شیعیان سکولار
#محمدجواد_منوچهری
#شیعه_سکولار
#غزه
#محرم
#نهضت_عاشورا
@shaeranehowzavi
در وصف تو صدها قلم و هم قدمت نه
ما دم دمی و هُرم مسیحای دمت نه
از درک تو بویی نبرد هرکه در این بزم
بر دوش علم دارد و درک المت نه...!!!
هرجا گرهی باز نشد از تو بریدیم
یک ذره ولی کم بشود از کرمت نه
هرچند هزاران غزل ناب سرودیم
هم رتبه ولی با اثر محتشمت نه
تلخ است که بخشندگی ات در صف محشر
مشمول جهانی شود و اهل غمت نه...!
نشناخته ام گرچه تو و حق نمک را
هرچیز بگیر از منِ مجنون، حرمت نه...
#محمدجواد_منوچهری
@shaeranehowzavi
فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت
در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت
هر عضو تنش که گشت سیراب فرات
بخشید بـه نیزه یا کـه در راه انداخت
#محمدجواد_منوچهری
#یا_باب_الحوائج_یا_ابوالفضل_العباس
@shaeranehowzavi
سیلاب تیر و نیزه ،عطش در کنار رود...
با شطّ و مشک گریه فقط می شود سرود
شرمنده شد زمین و خجالت کشید آب
تیری به مشک خورد و به فرق یلی عمود
#محمدجواد_منوچهری
@shaeranehowzavi
در کرب و بلا محشر کبری شده بود
از جوشش خون ،کویر دریا شده بود
از سوختن خیام و غارت که گذشت
هفتاد و دو گل بر سر نی ها شده بود
#محمدجواد_منوچهری
#یا_ابا_عبدالله_الحسین_علیه_السلام
#یا_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
#یا_علی_اصغر_علیه_السلام
#السلام_علیک_یا_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
@shaeranehowzavi
باران اشک و حضرت خورشید، در عطش
دریای خون و روضه ی جانسوزتر، عطش
فریاد تشنه کامی و امیدِ نا امید
شطّ وعمود وفرقِ دوتای قمر ،عطش
شش ماهه ،آب،حرمله،خون گریه کن غزل
تیر رها سه شعبه ،پدر یا پسر !؟،عطش
خورشید سرنگون وحرامی ، خدا کند
برخیزد از زمین شه خونین جگر، عطش
با نیزه، سنگ ،تیروکمان هرچه می رسید
همواره میزدند به بغض از پدر ،عطش
اصلا چرا زمین وزمان واژگون نشد
خنجر، قفا،قساوت جنس بشر، عطش
بر روی نیزه رفت سرش، روبروی ظلم
سر خم نکرد حضرت خورشیدِ در عطش
#محمدجواد_منوچهری
#عطش
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
@shaeranehowzavi
قسم به شب که شنیده است های های مرا
کسی نداشت در این شهر غم هوای مرا
میان گریه ی من روزگار می خندد
نشسته است به شادی چرا عزای مرا!؟
همیشه دست دلم در حنای تقدیر است
گره زده است به اندوه ماجرای مرا
درست لحظه ی آخر دَمِ سپیده ی صبح
گرفته یک نفر از ره رسیده جای مرا
چقدر در تب کوچم ولی نمی شنود
برای فیض شهادت خدا دعای مرا
دخیل بسته نگاهم در آرزوی وصال
حسین(ع) می دهد آخر شبی شفای مرا...
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
@shaeranehowzavi
قسم به شب که شنیده است های های مرا
کسی نداشت در این شهر غم هوای مرا
میان گریه ی من روزگار می خندد
نشسته است به شادی چرا عزای مرا!؟
همیشه دست دلم در حنای تقدیر است
گره زده است به اندوه ماجرای مرا
درست لحظه ی آخر دَمِ سپیده ی صبح
گرفته یک نفر از ره رسیده جای مرا
چقدر در تب کوچم ولی نمی شنود
برای فیض شهادت خدا دعای مرا
دخیل بسته نگاهم در آرزوی وصال
حسین(ع) می دهد آخر شبی شفای مرا...
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
@shaeranehowzavi
عکسی که شبی کرد دچارش به حرم
در دست، نگاه بی قرارش به حرم
دل راهی و کوله و گذرنامه ردیف
پایی که نیفتاد گذارش به حرم...
#محمدجواد_منوچهری
@shaeranehowzavi