eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
182 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
شـادیـم ولی غمش مقـدم شده است! مـاه رجب است یا محـرم شده است!؟ کوتاه اگرچه عمر اصغر(ع)اما عمری است که دست گیر عالم شده است @shaeranehowzavi
دل پر شور خیزران روشن به گل چهره ات، به سیمایت کودکی و سخنوری بوده از کرامات و شأن والایت یأس در چشم دشمنان جاری است واقفی ها کمیتشان لنگ است شیعه بار دگر ولادت یافت بین تردیدها فقط جنگ است نهمین اختر امامتی و چون محمد ستوده ای مولا با تو خورشید مکه سر زد باز حل مشکل نموده ای مولا تا اذان را پدر به گوشت خواند رود در محضر تو دریا شد نور اسرار غیب تابید و عالمی در جواد معنا شد تو شکافنده علومی که پدرت گفت مثل موسایی دُرّ اعجاز در صدف داری در سخاوت شبیه دریایی گر نگوییم هم، تو می بخشی خوش نداری بیان حاجت را تو جواد الائمه ای مولا بلدی شیوه اجابت را ....... با جوانی و سن و سال کمش صاحب خلعت سخاوت شد نام باب المرادی اش بی شک نور دل های اهل حاجت شد @shaeranehowzavi
◇◇کدخدا علی◇◇ کو؟ رفته سازمان مِلل به کُما! علی داد از شُعار دادن و از اِدّعا! علی این کربلای تازه ی خاورمیانه است! یا خاورِ میانه شده کربلا؟! علی آنها که کینه ی شُتری از تو داشتند با مُشتی از وحوش مقدّس نما! علی دارند شیعیان تو را ذبح می کنند وَ نیست یک نفر که بگوید چرا؟! علی هرجا که انقلاب خمینی رسیده است بیروت! غزّه! شام! عَدن! سامرا! علی با بمب های چند تُنی شُخم می شود (ای عُهده دار مردم بی دست و پا) علی تا کِی به جای حمله به دشمن دعا کنیم؟! تا کِی سکوت و صبر بر این ناروا؟ علی چشم انتظار هفتم اُکتبر دیگریم بر نیل تا فُرات بکوبان عَصا! علی بی طاقتیم تیغ دو دَم را برون کِشی! دورِ کمر دوباره ببندی عَبا علی آن روز دور نیست که فریاد می زنیم مستضعفین کلّ جهان هم صدا علی آن روز دور نیست که در زیر پایِ مان لِه می کنیم اُبهت طاغوت را! علی آن روز دور نیست که مانند شُوروی! نظم نوینشان بِشَود جا به جا! علی هرکس سِجلد شیعه در آورد شیعه نیست! سِنوار شیعه بود! که جان داد با علی ما هرگز اهل کوفه نبودیم و نیستیم هستیم پایِ عهدِ تو! لَبیک یا علی ما نسلِ قاسمیم! تِرامپ قمار باز یک کدخداست در دِه ما! کدخدا علی @shaeranehowzavi
او دست های پر ترک و قلب شاد داشت علامه بود!، پنجم نهضت سواد داشت جز مهربانی از پدرم هیچ‌کس ندید دستی دهنده با دل روشن نهاد داشت دخلش نبود در خور خرجش،عجیب بود مهمان همیشه خانه ی بابا زیاد داشت هشتش نبود در گرو نُه، چرا که او دائم به لطف و قول خدا اعتماد داشت یا روضه بود خانه ی ما یا بساط جشن انگار شعبه از خود باب المراد داشت هر جا گره به کار پدر بود، مادرم ذکر توسلی به امام جواد(ع)داشت با نُه سر عائله پدرم پای انقلاب جان را گذاشت ،گرچه کمی انتقاد داشت @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘️⚘️⚘️⚘️ سلام و عرض تبریک به مناسبت میلاد مولی‌الوحدین، امیرالمومنین، علی علیه‌السلام✨✨✨ ⚘️⚘️⚘️خوشحالیم که از محبان امیرالمومنین هستیم. الحمدلله ربّ‌العالمین تبریک ویژه هم عرض می‌کنم خدمت آقایون⚘️ @shaeranehowzavi
‌ 💠 در میلاد و مدح حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه گل کرده باز آیۀ اعجاز در حجاز پیچیده بوی عطر جِنان در مشام جان کعبه شکافت پیش قدم‌های فاطمه تا از میان خانۀ حق، حق شود عیان کعبه که سینه‌چاک علی بود از ازل بشکافت تا که عاشقی‌اش را عیان کند با منکران بگو که خداوند ذوالجلال دیگر چگونه شأن علی را بیان کند؟ بشکفت خنده بر لب گل‌ها و غنچه‌ها بارید نور و عشق ز انگشت کردگار هر روز رنگ‌وبوی نجف دارد این دلم هر سال با نگاه علی می‌دمد بهار الحق مُقلّب دل و دیده تویی علی بی‌چاره‌ام، مدبّر روز و شبم تو باش مولای من، مُحوّل‌ُالأحوال نام توست همواره اسم اعظم روی لبم تو باش ای ذرّه‌ای ز خاک درت گشته نُه فلک ای شعله‌ای ز روی درخشانت آفتاب هستی همیشه با حق و با تو همیشه حق قرآن ناطقی تو و وصف تو در کتاب پروردگار گفته به قرآن ثنای تو خوانده تو را رسول خدا جان خویشتن از یک درخت بوده سرشت تو و رسول یک روحِ واحدید به دو پیکر و بدن فخر عجم، امیر عرب، شاه لافتی درد زمین به مقدم تو التیام یافت کعبه است قلب عالم و تو جان کعبه‌ای چون کعبه زادگاه تو شد این مقام یافت والشمس، والضحی، که تویی شیرمرد روز والیل، والقمر، که تویی پارسای شب نشنید ناله‌های دلت را به غیر چاه نشناخت کس مقام تو را جز نبی و رب حیدر اگر نبود زمین آسمان نداشت خلق زمین ز خاک درِ بوتراب بود عالم طفیل هستی زهرا و حیدر است زهرا اگر نبود علی در حجاب بود شیر خدا و شاه نجف، جان مصطفی داروندار فاطمه، خورشید عالمین خمخانۀ می ازلی، مرتضی علی یک ساغرش حسن شد و یک ساغرش حسین فردوس، نَفحه‌ای ز نفس‌های قدسی‌اش یک نَفخه از کرامتش آیات هَلْ أتَیٰ «دیباچۀ مروّت و سلطان معرفت لشکرکش فتوّت و سردار اتقیا» مهر سپهر دانش و ماه پگاه حُسن جان جهان حکمت و شاه سپاه عشق آغاز از مسیر علی می‌شود فقط خواهد هرآن‌که پا بگذارد به راه عشق شاه سخن، امیر بیان، خسرو کلام فرمانروای هر دو سرا، شاه انس و جان کوه یقین و روح عدالت، امام حق ساقی حوض کوثر و مولای عارفان احمد نذیر بود و علی هادی و صراط بعد از نبی، وصیّ و امام و وزیرْ او شد کعبه سینه‌چاک که گوید علی یکی است مولودِ کعبه است و ندارد نظیرْ او از دامن وصیّ نبی دست برندار همچون زبیر و طلحه اسیر جمل نشو خواهی اگر به خیمۀ مولا نهی قدم هرگز اسیر حرص و هَویٰ و اَمل نشو در موج فتنه اَشعث کِنْدی همیشه هست سلمان کم است، مالک و عمّار یار باش چون میثم از ولای علی مست مست شو در راه عشق یار، خریدار دار باش ▫️▫️▫️؛ ذکر علی عبادت ما، اعتبار ماست نام علی است ذکر لب جمله انبیا «فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی» 📌 ابیات داخل گیومه از جناب سعدی شیرازی است. @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم‌به‌قدم‌های‌پربرکت‌امیرالمومنین فکر می‌کنم هر چیزی در این دنیا داستانی دارد حتی دری که این روزها آرزوی بوسیدنش را داریم... خبر آرام ریخت در جنگل، سارها مثل بید لرزیدند سروها ایستاده جان دادند، مرگ را پیش چشم خود دیدند صبح یک روز سرد پاییزی، باغبانی تبر به دوش رسید «این چه رازیست در دل جنگل؟»، کاج ها با نگاه پرسیدند از درختان یکی یکی رد شد، رو به رویم نشست و گفت به شوق «بهترین چوب های این جنگل، شاخه های جنون این بیدند آسمان بر سرم هوار شد و ...، پیش چشمم زمانه تار شد و دوستانم به رسم بدرقه ... آه، مثل ابر بهار باریدند «نکند سوتک و سه تار شوم، یا که تابوت و چوب دار شوم» مثل پیچک تمام این افکار، در تن و ریشه هام پیچیدند برگ هایم به باد رفت و سپس، تکه تکه به خاک افتادم، زیر باران تمام جانم را، دست ها توی کامیون چیدند رفتم از نو دوباره زاده شوم، توی یک کارگاه نجاری صبح آن روز میخ و چکش و میز، به من و اشک هام خندیدند دستی آمد بلند کرد مرا، جلوی نور آفتاب گذاشت یا علی گفت و آرزومندان، صورتم را به اشک بوسیدند من _در چوبی حرم_ حالا، شده ام مأمن کبوترها بید مجنون شدم به شوق نجف ، بیدها میهمان خورشیدند @shaeranehowzavi