فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش در آن بالگرد بودم و جانم را سپر #آیتالله_آل_هاشم قرار میدادم.
مایلم در اینجا شعر #منوچهر_آتشی که برای ارتحال فاطمینیا نوشتم را برای آل هاشم نیز بخوانم:
تو مثل لالهی پیش از طلوع دامنهها
که سر به صخره گذارد
غریبی و پاکی
تو را زِ وحشت طوفان به سینه میفشرم
عجب سعادت غمناکی
ای کاش فرزندان ما هم چنین تقوا و جایگاهی داشته باشند..
خوش به حالت که پدرتان از شما راضی بود...
عالم معتبر و متقی
۱ خرداد ۱۴۰۳
آنروزی که به آن پسربچههای کوچک که لباس پاسداری پوشیده بودند اجازه دادی بیایند کنارت و با تفنگهای اسباببازیشان محافظت باشند؛ مهربانی ات را در دل و کلام ستودم...
به امید دیدار امامجمعهی دوستداشتنیِ تمام ایران که خدماتت را دیدیم و لمس کردیم
شهادتت مبارک
#آیت_الله_آل_هاشم
۱ خرداد ۱۴۰۳
عشق پسر فاطمه(س) اینگونه به قلب وسعت میدهد.
پیرمرد دارد از اندوه قالب تهی میکند اما نمیگوید پسرم چه کشیدی!
میگوید یا حسین چه کشیدی بالای سر علی اکبر!
عشق سیدالشهدا قلب آدمی را فراخ میکند...
۲ خرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق پسر فاطمه(س) اینگونه به قلب وسعت میدهد.
پیرمرد دارد از اندوه قالب تهی میکند اما نمیگوید پسرم چه کشیدی!
میگوید یا حسین چه کشیدی بالای سر علی اکبر!
عشق سیدالشهدا قلب آدمی را فراخ میکند...
۲ خرداد ۱۴۰۳
16.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبکه اول سیما
شهید امیرعبداللهیان، معلم و مربی امور تربیتی بود
🔹مومنی، از یاران و دوستان قدیمی شهید امیرعبداللهیان میگوید: با شهید بزرگوار سابقه حدود ۴۰ سال دوستی داریم و از دهه ۶۰ ایشان را میشناسم. هردو در آموزش و پرورش منطقه ۱۸ تهران معلم امور تربیتی بودیم و شهید امیرعبداللهیان معلم تربیتی دبیرستان شهید بیاتی مقدم همان منطقه بود.
🔹شهید بزرگوار بسیار تحت تاثیر ،شهیدان بزرگواری مانند شهید زکریا زنده دل در کوی ۱۷شهریور بودند .شهیدی که نام عزیزشون کوچه مجتمع مدارس ۱۷ شهریور را مزین نموده است .
۴ خرداد ۱۴۰۳
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوش آمدی آقای #پناهیان عزیز
دلیل حمایت پناهیان از قالیباف
11 سالِ تلخ گذشت از روزی که گفتی رأیی که #جلیلی میآورد مخلصانهترین رای است!
دلمان گرفت ولی دوستت داشتیم...
حالا هم که بصیرانه آمدی سمت #قالیباف خوشآمدی.
"گزینه حاجقاسم" با کارآمدی روسفیدمان میکند.
mshrgh.ir/1617068
۴ تیر ۱۴۰۳
۶ تیر ۱۴۰۳
✅ باذن الله...
⏺ گریستن در شب تولد، میان بین الحرمین
🔼 الان که دارم این کلمات را روی کاغذ مینویسم در مقام امام سجاد زیر گنبدی در حرم باصفای پدر یتیمان عالم نشسته ام.
🔺و قرار است متن را با عکسی در حرم سیدالشهداء جان فردا شب در بین الحرمین منتشر کنم و الان همان فرداشب است..
🔺 آقای سیدالشهداجان، من رو راست شما را با برادرتان حضرت عباس(ع) جایی در حوالی هشت سالگی شناختم و درک کرد، با روضه و مرام و فتوت او برای اولین بار در دستگاه شما برای آن «شاه شمشاد قدان» اشک ریخته ام، در همان هشت سالگی حاجتی برای محمدداداش داشتم که اجابت کرد و از این رو عاشق او شدم، عاشق آن مرام پهلوانی و عیاری...
🔺دوم
🔹چند وقت پیش پسرعموی سیدخانم که معلم فاضلی است، خوابی را نقل کرد درباره مرحوم پدرم که مضمونش این بود «تعز من تشا...»
▪️آقا سید می گفت: خواب دیدم که در بین الحرمین ایستاده ام و مجلس عزای بزرگی در حال برگزاری است، چشم چرخاندم دیدم پدرم آقاسید رضا و عمویم آقاسیدطاهر «پدربزرگ شهید جواد شاعری» با لباس و معمم ته بین الحرمین ایستاده اند...
🔺نوکران آقا حضور داشتند، نگاه کردم، در بالای مجلس سیدالشهدا(ع) نشسته بودند.
افرادی به سمت ایشان میرفتند و گل میدادند و عرض ارادت میکردند
▪️یکهو پدرم به شانه عمویم زد و گفت: داداش ببین «دامادت، پدر جواد» کجا ایستاده! راس مجلس!! در محضر سیدالشهدا(ع)...
▪️وقتی خواب را شنیدم اشک به پهنای صورت روی گونه هایم غلطیده بود.
▪️حکما وقتی پسر رشیدش در آن شب روحانی کربلای ۵ که دود بوی غالب فلات ایران بود، با تنی بی سر رسیده بود پیش حضرت ارباب، حسابی دلبری کرده بوده برای آقا، که اینچنین عزتمند کرده پدرمان را...
▪️میدانید حرف مرد یکی است، درست همانطور که توی وصیت نامه اش نوشته بود عمل کرد، «اینک علی اکبر جوان شما به شوق دیدار مولایش اباعبدالله(ع) عزم میدان نبرد کرده تا در صف اصحاب عاشورایی عشق جان به جان آفرین تسلیم کند و به قربانگاه عشق برود.»
آخر نوشت
🔹برای من دستگاه امام حسین(ع) تمرینی برای گفت وگو کردن و هوای یکدیگر را داشتن بوده و هست. آری جایی که تا به امروز زیباترین اتفاقات و خاطرات جمعی و ایثارگری برایم رخ داده... و سیاست ورزی شیعی را در زیر بیرق و پای منبر او آموختیم.
🔹راستی امروز #تولد_جواد_داداش هم هست. امروز اگر بود ۶۲ ساله می شد؛ اما رفت تا با لشگری از شهیدان برگردد.
🔹با حساب دنیایی ما ۱۹۵۲ هفته است که هر #شب_جمعه مهمان خوان پر برکت #امام_عاشورا است.
🔹و من امسال برای دومین بار در روز #تولد_مشترکمان، دلخوشم به اینکه در کنار حرم شریف #سیدالناشهید جشن تولد می گیریم. من که اعتباری ندارم اینجا، اما شما که شهید هستید و یاریگری تان را اثبات کرده اید، برای این برادر کوچکترتان هم دعا کنید تا عاقبت بخیر شود و فرزندان و نسلش حسینی باشند و عاقبت شان همچون شما ختم به خیر و شهادت شود ان شاالله.
شب تولدم مشترکمان است، اما من تا همین جا روضه نوشته ام، اشک ریخته ام، دلم می خواهد در بین الحرمین کسی برایم روضه عباس بن علی(ع) بخواند و برای آن دو تا دست رشیدی که در صحرای کربلا برای دفاع از دین و برادر و امامش از تن جدا شدند و داغش انگاری سینه تمام جوانمردان عالم را سوزانده، حسابی اشک بریزم که این شور شیرین، با دل هر صاحب نظری بازی میکند. ای کاش ما را صبح شهادت باشد...
🔺در آسمان نینوا و در #بینالحرمین آغاز میکنم سی و هفت سالگی را، به شوق و تنفس در هوای #اهالی_کَربُبَلا...
🔹برای عاقیت بخیری ام دعا و برای شادی و اعتلای روح برادر عزیزم، شهید غواص جواد شاعری فاتحه ای نثار و ایثار کنید.
مرگ یا خواب؟! چقدر این دو برادر دورند
مژده ی وصل برادر به برادر برسان
#یازیلچی
#شاعری_که_نام_بزرگش_رضاست
@shaeri_1001
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
43.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شعرخوانی در پل سلام حرم مولا
🔹 ارتباط زنده تصویری #اینجانب از پل سلام نجف اشرف با خبرنگاران و همکاران و مدیران ارتباطی سازمان شهرداری در فرهنگسرای اندیشه
🔼 چند دقیقه شعرخوانی برای حضرت امیر و خانم فاطمه زهرا(س) «از دقیقه ۳:۳۰»
+شعرخوانی
#رضاشاعری
@shaeri_1001
۲۹ مرداد ۱۴۰۳