7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ *روایتی از شوخ طبعی رزمنده ای که به شدت مجروح شده بود*
🔹 ضمن عرض تبریک مجدد به مناسبت سال نو و حلول ماه مبارک رمضان، در سومین قسمت از #روایت_ایثار و به رسم وعده شبهای زیارتی خاطره طنزی از حاج نادر ملک کندی از شوخ طبعی و روحیه رزمنده مجروح با شما به اشتراک گذاشتهایم.
#روایت_ایثار
#شهرداری_منطقه۱۷
#روابط_عمومی_شهرداری_منطقه۱۷
🆔
هدایت شده از آموزگار همراه 🌱🇵🇸
#روانشناسی 🌱
#اجتماعات_معنوی🌸
بردن کودک به #اجتماعاتمعنوی؛ مانند مساجد، مراسم دعا، هیئت های معتبر مذهبی و … 🌺
تا از نزدیک و با روی باز بتواند جواب بسیاری از سؤالات خود را از افراد مطلع و مورد اعتماد دریافت کند.✅
پاسخ های درست و ساده به پرسش های دینی کودک✨
کودکان بسیار کنج کاوند و در باره چیزهایی که می بینند و یا می شنوند بسیار می پرسند. 🤔
پرسش های دینی کودک گام هایی است که او به سوی ایمان کامل بر می دارد و نباید این گونه پرسش های او، ما را مضطرب کند.☘
《 آموزگار همراه 🌱 》
╔ ✾ ✾ ✾ ═══════
🆔 @Amozegar_hamrah
هدایت شده از تربیت فرزند نوردیده
گرمترین خانه، خانهای ست که در آن
"مردِ خانه" محترم شمرده شود
و "زنِ خانه" محبوب باشد،
فقط همین ...
کودکان نظاره گر این روابط هستند
زندگی را بر خودتان و آنان تلخ نکنید
@nooredideh
25.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شعرخوانی صهبا در اندیشگاه کتابخانه ملی ایران
🔹با حضور مختارپور رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی
دکتر یوسف نیا، استاد سعیدی راد، سرکار خانم حیدری دبیر کانون ادبیات و محفل ادبی جوانه ها، خواهر خوب و بزرگوارم دکتر نغمه مستشار نظامی و جمعی از اساتید ادبیات و فرهنگ و هنر
32.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ نماهنگ عیدانه KHAMENEI.IR منتشر شد
🌷 نماهنگ ویژه "نوگلان ایران"؛ لحظاتی ماندگار و دیدهنشده از مراسم جشن تکلیف دختران در حضور رهبر انقلاب
📥 کیفیت اصلی: https://khl.ink/f/52237
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مظلوم بهشتی: در زندگی به دنبال کسانی حرکت کنید که هرچه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیشتر می بینید.
4_370723542423044428.mp3
14.48M
مقدمه کتاب چتربازی در امواج
زندگی نامه داستانی شهید غواص جواد شاعری
از دقیقه ۸ به بعد روایت شهادت جواد است در کربلای ۵....
که این داستان به قلم استاد محمدعلی گودینی نوشته شده است
✅ *برای شصت سالگی ات...*
🔹خب *آقای جواد جان شاعری،* امروز اگر بودی ۶۰ ساله می شدی حکما یا یک مسئول مملکتی و حکومتی بودی یا بریده از اصحاب فتنه و انحراف! یک گوشه برای خود تجارت می کردی مثلاً در گوشه ای از محله کودکی مان، خیابان امام زاده حسن(ع) حجره کوچکی برای خودت دست و پا می کردی و عصرها احتمالاً توی مسجد فعال بودی، یا به سیاق گذشته هر از گاهی آموزش نظامی به جوانترها می دادی....
🔹اگر بودی احتمالاً حالا چندتا نوه و عروس و داماد داشتی و بچه هایت هم سن و سال ما بودند. چه فانتزی و رویای قشنگی است این فکرها که کلمه شدهاند آمده اند روی کاغذ.
🔹آدم دوست دارد گاهی نگاهی بیاندازد به چهره بردارش، این قانون نانوشته مردهاست، لابد که توی کشاکش معرکههای سخت، پشتشان به برادرهایشان محکم میشود، گرم میشود؛ به برادرهای راستین.
🔹موسی بن عمران(ع) از خداوند خواسته بود تا برادرش را همراهش کند، بلکه پشتش محکم بشود، دلش گرم بشود به برادرش. گفته بود؛ اُشدُد بِه اَزری؛ پشتم را به هارون محکم کن.
🔹لحظه ای در آیه «اُشدد به ازری» تاملی کردم، با خودم فکر کردم که از همین جا معلوم می شود که وقتی مرد، کنارِ نهر، دانست بیبرادر شده، چرا دست به کمر برده و گفته است: «الان انکسر ظهری». سیدالشهداء چقدر برادرش را دوست داشته که فرموده یا کاشف الکرب عن وجه الحسین.
🔹خلاصه که آدم است دیگر دوست دارد به نگاهی دلش آرام بگیرد. آخ چه دلچسب بود این مصاحبت، آه چه سخت است این حسرت و فراق. با این وصف حال ها، جایت در قطعه ۵۳ بهشت زهرا(س) خوب است؟
🔹راستش به این فکر می کنم، زنده مانده بودی اگر، روز جانباز و روز پاسدار را به تو تبریک می گفتیم، می شدی خان داداش، خان دایی، خان عمو، البته الان هم هستی اما این احوال برای ما زمینی ها ملموس تر بود وقت حضورت.
🍃 *زنده بودی اگر، جامانده می شدی*
🔹زنده بودی اگر، جامانده می شدی، آخر تو این زندگی مجاهدانه را زیسته ای، با شناختی که از تو دارم، قطعاً در دهه نود به دنبال آن مرگ سرخ آن مرگ بِشْکوه، حتما سر از بیابان های سوریه و عراق در می آوردی، اصلاً راست و حسینی احوالت را که شنیده و فهمیده ام، به یقین رسیده ام که برای شهادت به این دنیا آمده بودی، باید شهید می شدی، حتی تصور اینکه در عملیات های متعدد خط شکن بودی خیلی برایم غرورانگیز است، اگر این روحیه شهادت طلبی از شجاعتمندی و روحیه معنوی شما بر نیامده پس از چه چیزی است؟
آخر هم به مرادت می رسیدی و روی اعلامیه ات می نوشتی، مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند، بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند، و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
🍃بخواب برادرجان با خیالی راحت، برای ما دعا کن، برای عاقبت بخیری مان، دیر یا زود شیپور مرگ را می نوازند و به دیار عقبا می آییم.
اینکه سرانجام مان نیک باشد مهم است، که باید برای آن آستین همت را بالا بزنیم...
پی نوشت: فیلم را محمدمظلوم زحمت کشید و برای تولد آقا جوادمان درست کرد، ۲۴ مرداد، با بسته شدن کرکره پیامرسان های خارجی، گفتم اینجا بازنشر کنم...
#رضا_شاعری
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ برای شصت سالگی ات...
🔹خب آقای جواد جان شاعری، امروز اگر بودی ۶۰ ساله می شدی حکما یا یک مسئول مملکتی و حکومتی بودی یا بریده از اصحاب فتنه و انحراف! یک گوشه برای خود تجارت می کردی مثلاً در گوشه ای از محله کودکی مان، خیابان امام زاده حسن(ع) حجره کوچکی برای خودت دست و پا می کردی و عصرها احتمالاً توی مسجد فعال بودی، یا به سیاق گذشته هر از گاهی آموزش نظامی به جوانترها می دادی....
🔹اگر بودی احتمالاً حالا چندتا نوه و عروس و داماد داشتی و بچه هایت هم سن و سال ما بودند. چه فانتزی و رویای قشنگی است این فکرها که کلمه شدهاند آمده اند روی کاغذ.
🔹آدم دوست دارد گاهی نگاهی بیاندازد به چهره بردارش، این قانون نانوشته مردهاست، لابد که توی کشاکش معرکههای سخت، پشتشان به برادرهایشان محکم میشود، گرم میشود؛ به برادرهای راستین.
🔹موسی بن عمران(ع) از خداوند خواسته بود تا برادرش را همراهش کند، بلکه پشتش محکم بشود، دلش گرم بشود به برادرش. گفته بود؛ اُشدُد بِه اَزری؛ پشتم را به هارون محکم کن.
🔹لحظه ای در آیه «اُشدد به ازری» تاملی کردم، با خودم فکر کردم که از همین جا معلوم می شود که وقتی مرد، کنارِ نهر، دانست بیبرادر شده، چرا دست به کمر برده و گفته است: «الان انکسر ظهری». سیدالشهداء چقدر برادرش را دوست داشته که فرموده یا کاشف الکرب عن وجه الحسین.
🔹خلاصه که آدم است دیگر دوست دارد به نگاهی دلش آرام بگیرد. آخ چه دلچسب بود این مصاحبت، آه چه سخت است این حسرت و فراق. با این وصف حال ها، جایت در قطعه ۵۳ بهشت زهرا(س) خوب است؟...
#شهید_جواد_شاعری
#گردان_حضرت_علی_اکبر(ع)
@shaeri_1001
✅ *شهرداری که یک شهر دوستش داشتند*
🔹 *خوانشی از یادداشت امروزم برای شهید، آقا مهدی باکری* را در صفحه #همشهری_زندگی بخوانید.
🔹لینک یادداشت:
👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/188215/شهردار-دوستداشتنی.html
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نفهمیدم! چطور شد؟ ردشدن از خط چراغ قرمز بده اما ردشدن از خط حجاب و عفاف نه؟!
🔅 شهید آیتالله دکتر بهشتی
هوالعلیم
نفهمیدن زندگی را شیرین می کند
❗️آدم هایی که زیاد میفهمند، بیشتر از بقیه رنج میکشند. زود محبت را میفهمند و درگیر میشوند.
زود بی مهری را می فهمند و رنجیده می شوند.
❇️ بی آن که کسی علت را بگوید میفهمند. بی آنکه کسی حادثه را بگوید میفهمند.
قبل از آنکه کسی خداحافظی کند میروند..
قبل از آنکه کسی خواهش کند قبول میکنند.
قبل از عذرخواهی می بخشند.
قبل از آنکه کسی اخم کند پا پس میکشند ...
و قبل از آنکه صدای بلند رسایی بشنوند،
میفهمند باید کمتر دوست بدارند... و میفهمند کمتر از روزهای دیگر دوست داشتنی اند.
آن ها کمی از زمان جلوترند. پروسه ی فهمیدن را طی نمی کنند و میفهمند و همین روحشان را تنها می کند. تنهای تنهای تنها...
☑️ آنها رفتار و عکس العمل آدم ها را حدس میزنند و در واقع رابطه ها را پیش بینی میکنند. به خاطر همین اغلب ساکتند.
چون اگر حرفی بزنند همیشه متهم به پیش داوری اند. پس سکوت می کنند و تماشا می کنند.
دارم باخودم فکر می کنم نفهمیدن چقدر زندگی را شیرین می کند...
@shaeri_1001