eitaa logo
مجید عرشی _شفای زندگی💫
3.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
26 فایل
مجید عرشی کوچ و درمانگر تخصصی بهت یاد میدم👇 🔷چطوری به آرامش برسی 🔷 اعتمادبه‌نفس وعزت نفست قوی کنی که 💪 🔷افسردگی،وسواس فکری....و بیماری های جسمیت رو درمان کنی😷 🔷اینجا رنج هات رو به گنج تبدیل میکنی👑 راه ارتباطی با ما 👇🏻🥰 @majid_arshi
مشاهده در ایتا
دانلود
. داستان کوتاه و آموزنده ی( رحمت خدا) :  پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در… همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد: ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز / کاین کره بگشای و گندم را بریز   آن گره را چون نیارستی گشود/ این گره بگشودنت دیگر چه بود پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است. پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.   تو مبین اندر درختی یا به چاه  /    تو مرا بین که منم مفتاح راه ( مولانا) . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi