eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
〖-‌ مادر قبال تمامِ کسانی که راهِ کج می‌روند؛ مسئولیم .. !حق هم ندٰاریم با آنھا تُند برخورد کنیم.." از کجا معلوم که تویِ انحراف اینھا تک‌تک ماها نقش نداشته باشیم .. ! 〗-شَھیدحاج‌ابرٰاهیم‌همّت‌
دماغ عملی تو اینجا چیکار میکنی❗️ آقای ندافی (یکی از همرزمان شهید نوری) که به سوریه رفته است. ایشون هم استانی شهید نوری هستن؛ میگویند: موقع اعزام به سوریه؛ بابک را دیدم. جوان و خوش سیما🌹، به او نمیخورد مدافع باشد. جلو رفتم و به بابک گفتم:" تو اینجا چیکار میکنی دماغ عملی؟؟ تو الان باید در خیابان گلسار رشت بگردی و خوش بگذرانی، نه در سوریه که غیر از توپ و تفنگ خبری نیست.❗️ بابک نگاهم کرد؛ چشم های زیبایش را به من دوخت. منتظر جوابی بودم اما چیزی نگفت!! سکوت کرد و سکوت. فقط لبخند زد...🙂 لبخندی که بعدها مرا شرمنده کرد..💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔻🌷 امام صادق علیه السلام: ✨ايمان انسان به خدا ناب و خالص نشود مگر آن كه خداوند را از خودش و پدر و مادر و فرزند و زن و مالش و از همه مردم بيشتر دوست بدارد. (بحارالانوار) 🔹بهش می‌گفتن واسه چی BMV رو ول کردی و اومدی مدافع‌حرم شدی..؟! نونت کم بود آبت کم بود می‌گفت: |؏ـشقم| کم بود..:) 🌹🕊 تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی تو نه برآنی که منم من نه برآنم که تویی من همه در حکم توام توهمه درخون منی گرمه وخورشید شوم من کم از آنم که تویی
🌱پسرم را در روستا به دنیا آوردم. خیلی هم با سختی بزرگش کردم. برای سه پسر دیگرم به اندازه احمد سختی نکشیدم. در خانه خیلی به من کمک می‌کرد و کارها را انجام می‌داد🌸. هیچ وقت نمی‌گذاشت رخت خوابش را پهن یا جمع کنم یا برایش چای بیاورم. نوجوانی‌اش خیلی سر به زیر بود و در جوانی سر به زیر بود. جثه‌اش خیلی ضعیف بود، اما اندازه دو نفر کار می‌کرد👌 ✨از اولین اعزامش به سوریه بی‌خبر بودم. آن روز شهرستان بودم که زنگ زد و گفت: «مامان به خاله بگو با حضرت زینب (س) کاری ندارد؟!» بار اول که رفت، دو ماه آنجا بود. سری دوم هم گفت که یک هفته برای ماموریت به شهرستان می رود. روزی برای مراسمی به سپاه رفته بودم و آنجا شنیدم که احمد دوباره به سوریه رفته. کمی ناراحت شدم، اما با خودم گفتم اگر جلوی فرزندم را بگیرم و نگذارم که برود، پس چطوری مسلمانی‌ام را ثابت کنم⁉️ روزهایی هست که دلتنگ فرزندم می‌شوم. ناچار در خلوت خودم گریه می‌کنم💔. احمد سفارش کرده به مادرم بگویید اگر من شهید شدم جلوی جمع گریه نکند. اجازه ندهید که بگویند احمد مرده. من زنده‌ام! 🌸همیشه حس می‌کنم در خانه هست و راه می رود. با من حرف می زند. اما خب، برای مادر خیلی سخت است که بچه اش را با سختی بزرگ کند و بعد دل‌تنگش نشود. 🌹به نقل از مادر شهید مدافع حرم احمد گودرزی 📚بریده‌ای از کتاب «اصحاب آخرالزمانی»؛ خاطراتی از زندگی چهارده شهید مدافع حرم حضرت زینب (س) (صفحۀ 174) ✍نویسنده: احمد یابری‌محمد
کاش خدا، مرا هم،همچون ... آزاد میکرد  آزاد از نَفــسم !!! روزے به تابــلوے دل  حــک خواهد شد  "اين دل را،خــدا آزاد کرد"... ..
⚘﷽⚘ ♡ ســاعت به وقــت دلتنگـے ♡ نمیدانم چه واژه اے را مترادف با عشق نوشته اند درد ، دورے و دلتنگے یا بے قرارے؟ یا ترس نداشتن کسے ؟ شاید خودِ تو آرے تو خودت معنے عشقے. . . روزها را با خیال کنار تو بودن سرمیکنم وشب ها را بادلتنگے تو عادت کرده ام به خیالت آنقدر که اگرنباشد دلتنگش میشوم . . . ســــــــــــــــــــــردار شرح دلتنگےمن باتو فقط یک جمله ست تاجنون فاصله اے نیست از اینجا که منم 🌙 ☘☘☘
4_5900088654319060653.mp3
9.64M
🎼امام حسݧ...باز اومدم محضرٺ ادب کنم😔💔 🎤
تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم ❤️
أللّٰهُمَّ اجْعَلْ صَباحَنا صَباحَ الأبرار صبحِ امروزمان را میهمان رزقِ نیکان باشیم، با جرعه‌ای از خلوص و یکرنگی.... ســلام صبح تون شهدایی شهادت روزیتون ان شاءالله
مرتضی آوینی: من در فروپاشی تمدّن غرب بیشتر به تحوّل درونی غربی‌ها امیدوارم تا جنگی رو در رو که میان شرق و غرب و یا اسلام و غرب روی دهد؛ امّا غرب از درون خواهد پوسید و در خود فرو خواهد ریخت و چون عقربی در محاصره‌ی آتش، خود را نیش خواهد زد و کشت.