eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
Majid Banifatemeh - Lala Lala Golam Lala Lala Baharam-1.mp3
23.98M
لالا لالا گلم لالا ، لالا لالا بهارم شمع یکسالگیت من روی .... 😭 🏴
بس کن رباب حرمله بیدار میشود ...😭
امید جان میشه🌹 کمتری بری هیئت؟😐 گفت...😔 🖤 🖤 🖤
4_473160900434461993.mp3
7.15M
لالالا یه کم دیگه دووم بیار... (زمزمه) 🏴
هميشه ما شب هفتم ز گريه مي ميريم شب مصيبت اصغر شب شهادت ماست😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میشود از تو دیوانه شد و دیوآن نوشتــــ ..!!
لحظه ای که تاریخ، در آستانه یک اتفاق سرخ بود. ... و تو هم به ضیافت عشق رفتی. «قنداقه ات» را «اِحرام» خویش کردی و راهی «خانه دوست» شدی به نیمه های حجّت که رسیدی تقدیر این شد که پدر حج نیمه تمامش را در کربلا کامل کند
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ: بست بر روی سر عمامه پیغمبر را  رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را  من به مهمانی تان سوی شما آمده‌ام  یادتان نیست نوشتید بیا؟ آمده‌ام  ننوشتید بیا کوه فراهم کردیم؟  پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم  ننوشتید زمین ها همه حاصلخیزند؟  باغ هامان همه دور از نفس پاییزند  ننوشتید که ما در دلمان غم داریم؟  در فراوانی این فصل تو را کم داریم  ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه؟  نامه نامه لک لبیک ابا عبدالله  حرف هاتان همه از ریشه و بُن و باطل بود  چشمه هاتان همگی از ده بالا گِل بود  باز در آینه، کوفی صفتان رخ دادند  آیه‌ها را همه با هلهله پاسخ دادند  نیست از چهره آیینه کسی شرمنده  که شکم ها همه از مال حرام آکنده  بی‌گمان در صدف خالی‌شان درّی نیست  بین این لشکر وامانده دگر حرّی نیست  بی وفایی به رگ و ریشه آن مردم بود  قیمت یوسف زهرا دو سه مَن گندم بود  آی مردم پسر فاطمه یاری می‌خواست  فقط از آن همه یک پاسخ آری می‌خواست  چه بگویم به شما هست زبانم قاصر  دشت لبریز شد از جمله هل من ناصر  در سکوتی که همه مُلک عدم را برداشت  ناگهان کودک شش ماهه علم را برداشت  همه دیدند که در دشت هماوردی نیست  غیر آن کودک گهواره نشین مردی نیست  آیه آیه رجز گریه تلاوت می کرد  با همان گریه خود غسل شهادت می کرد  گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد  گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد  عمق این مرثیه را مشک و علم می دانند  داستان را همه اهل حرم می دانند  بعد عباس دگر آب سراب است سراب..  غیر آن اشک که در چشم رباب است رباب…  مرغِ در بین قفس این در و آن در می‌زد  هی از این خیمه به آن خیمه زنی سر می زد  آه بانو چه کسی حال تو را می فهمد؟  علی از فرط عطش سوخت، خدا می فهمد  می رسد ناله آن مادر عاشورایی  زیر لب زمزمه دارد: پسرم لالایی  کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی  و خدای من و تو نیز بزرگ است علی  کودک من به سلامت سفرت، آهسته  می‌روی زیر عبای پدرت آهسته  پسرم می روی آرام و پر از واهمه‌ام  بیشتر دل نگران پسر فاطمه ام  پسرم شادی این قوم فراهم نشود  تاری از موی حسین بن علی کم نشود  تیر حس کردی اگر سوی پدر می‌آید  کار از دست تو از حلق تو بر می‌آید  خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن  قد بکش حنجره‌ات را سپر بابا کن  (سید حمیدرضا برقعی)