eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 یڪبار سعید خیلے از بچہ‌ها کار کشید... دستہ بود شب برایش جشن پتو گرفتند... حسابے کتکش زدند من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا شاید کمے کمتر کتک بخورد..!😕 سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے آن جشن پتو ، نیم‌ساعت قبل از وقت صبح، گفت... همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😄 بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ بچہ‌ها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت: اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟🤔 گفتند : ما خواندیم..!✋🏻 گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟😳 گفتند : سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برایِ شب اذان گفتم نہ نماز صبح☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ بخشش و کمک به فقیر 🌸شهید جاویدالاثر🌸 #ابراهیم_هادی شهدا کجا وما کجا؟!
◾ما کمپین #فرزندت_کجاست را از رهبری شروع می کنیم آقایان بهانه نداشته باشن👌 سیدمصطفی: در قم مدرس ومستاجره سیدمجتبی: در قم درس خارج داده و مستاجره سید محسن: دردفترنشر آثار ومستاجر ه سیدمیثم مدرس ومستاجر #روحانی #امام_خامنه_ای 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹تقدیم به تمام دختران#مدافع_حرم مدیون اشک های این لاله هاهستیم😢😢😢
🔴ماجرای سیلی خوردن محافظ آیت الله خامنه ای ✍در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشرده‌ای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش می‌دادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم. به گزارش افکارنیوز، اون روز، بین سخن‌رانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شب‌کلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش. تا سخن‌رانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی....چیه؟! می‌خوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل این‌که ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی می‌زد. کم‌کم، داشت از کوره در می‌رفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا. پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد. اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلی‌اش، انگار برق 220 ولت خشکم کرد. توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همون‌موقع رفع شد. بعد سال‌ها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس می‌کنم.» 📚برگرفته از کتاب «حافظ هفت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیمه کنیم دل و جان را با دلسپردن به آیه الکرسی❤️ چقدر ارامبخشه. تقدیم به تک تک همراهان ‌‌‌‌🍃التماس دعا
#سلام_امام_مهربان_زمانم🌹 ای‌کاش‌که‌من‌یارشوم‌،خوارنباشم جز بر در این‌خانه گرفتارنباشم افسوس‌بران‌عمر‌گران‌مایه‌که‌یکدم بهر تـو شَــهـا لایـق دیـدار نباشم درفاصله غیبت تا صبح ظهورت حق‌است‌که‌یک‌ثانیه بیکارنباشم ای‌کاش‌که دروسعت عشاق تومولا سـرباز شوم عاشـق سـربار نباشم... #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج #التماس_دعا
15.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ بسیار زیبا #شهید_محمود_رضا_بیضائی #شهید_بحق_بی_بی_نگاهی شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات