نوری میخواهم از جنس امید: 🌺خندید و گفت: (دیدی بالاخره به دلـــ❤️ــت نشستم!) زبانم بند آمده بود😅، من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش میگذاشتم و تحویلش میدادم لال شده بودم. 🌺خودش جواب خودش را داد: (رفتم #مشهد یه دهه متوسل شدم حالا که بله نمی گی امام رضا از توی دلم بیرونت کنه😢، پاکِ پاک که دیگه به یادت نیوفتم. 🌺 نشسته بودم گوشه #رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن نظرم عوض شد😍 دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیـر بشی!) 🌺 حالا فهمیدم الکی نبود که یه دفعه نظرم عوض شد انگار دست #امام علیه السلام بود و دل من☺️😍... 📚 گزیده ای از #کتاب_قصه_دلبری زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃

#شهدا #عــاشقانــہ_حلال💞 #عاشقانه_شهدا 🌺خندید و گفت: (دیدی بالاخره به دلـــ❤️ــت نشستم!) زبانم بند آمده بود😅، من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش میگذاشتم و تحویلش میدادم لال شده بودم. 🌺خودش جواب خودش را داد: (رفتم #مشهد یه دهه متوسل شدم حالا که بله نمی گی امام رضا از توی دلم بیرونت کنه😢، پاکِ پاک که دیگه به یادت نیوفتم. 🌺 نشسته بودم گوشه #رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن نظرم عوض شد😍 دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیـر بشی!) 🌺 حالا فهمیدم الکی نبود که یه دفعه نظرم عوض شد انگار دست #امام علیه السلام بود و دل من☺️😍... 📚 گزیده ای از #کتاب_قصه_دلبری زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مدافع_حرم

💔 حاج قاسم سلیمانی: رشادت‌ها و شجاعت‌های شهید «عمار» مانند همت بود، عمار مثل پسرم بود، همیشه برایش صدقه می‌گذاشتم و می‌گفتم مراقب خودتان باشید. #عمارحلب #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی #شهید_محمدحسین_محمدخانی 🍃🌹

~°•❤️•°~ ~°•توی منطقه به حاج عمار معروف بود به هر کس میگفتی #حاج_عمار می شناختنش°°° البته قبلش هم توی مناطق جهادی به اسم عمارعبدی خودش رو معرفی میکرد🌸🍃 عمارش رو از جمله أین عمار حضرت آقا و عبدی رو از شهید عبدی گرفته بود••• #شهید_محمدحسین_محمدخانے 🌹

🌺﷽🌺 بزرگۍ‌میگفت: تڪیه‌ ڪن‌به‌ شہـداء شہـدا تڪیه‌شان‌ خداست... اصلا‌ ڪنارگل بنشینے بوۍ گل‌ میگیرۍ پس‌ گلستان‌ ڪن‌ زندگیت‌ را‌ با‌ یاد شہـدا... #شهید_محمدحسین_محمدخانی🥀 صبحتون شهدایی