‍ 🌹#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #وفات🌹 #مسمط_مربع آیه‌ے انتظار معصومه عزت پایدار معصومه مایه‌ے افتخار معصومه همه جا سفره‌دار معصومه دختر و خواهر امامت بود خانه‌اش معدن ڪرامت بود چه قَدَر حامیِ ولایت بود از پدر یادگار معصومه دستهاے گره‌گشایے داشت تا سحر ذڪر ربنایے داشت سجده می‌ڪرد و های‌هایے داشت عبد شب زنده‌دار معصومه روضه می‌خواند با خودش هرشب اینچنین بود روضه‌اش بر لب السلام علیک یا زینب عاشق بی‌قرار معصومه نیمه شب ناقه را سوار شد و مثل زینب چه باوقار شد و به بلا هم ڪمے دچار شد و غربت بی‌شمار معصومه در دلش عڪس ماه افتاده از مدینه به راه افتاده در پیِ سر پناه افتاده دل برید از دیار معصومه بین راه از دلش هوار ڪشید ناله از دل بی‌اختیار ڪشید آه، از هجر روے یار ڪشید بارها زد هوار معصومه غربتش داشت بیشتر می‌شد لشڪر ڪفر حمله‌ور می‌شد و به زینب شبیه‌تر می‌شد زینب روزگار معصومه لشڪرش روے خاک افتادند با تن چاک چاک افتادند بی‌نشان و پلاک افتادند شد به غم‌ها دچار معصومه چشم‌هایش هماره دریا شد شاهد جسم ارباً اربا شد ڪربلایے دوباره بر پا شد اشک بی‌اختیار معصومه حاجتش دیدن امامش بود یارضا یارضا ڪلامش بود خنده این روزها حرامش بود خواهر غمگسار معصومه حیف حاجت روا نشد خانم دردهایش دوا نشد خانم از روے خاک پا نشد خانم به رضا جان‌نثار معصومه بین بستر دلش قرار نداشت غیر اوضاع سوگوار نداشت غیر یک نامه یادگار نداشت هست ابر بهار معصومه حال ڪه من نیامدم، تو بیا نصفے از راه آمدم، تو بیا من زمین‌گیرتر شدم، تو بیا قلب او گشته زار معصومه گرچه در غربتے رضاجانم! من هم از راه دور گریانم! پس به فڪر غریب عطشانم روضه‌ے آشڪار معصومه بدنت زیر و رو نشد هرگز با سنان روبرو نشد هرگز نیزه سهم گلو نشد هرگز هست در احتضار معصومه #رضا_باقریان