#رفاقت_به_سبک_تانک ☺️
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند. هر کس از خود نشانهای میداد تا شناسایی جنازه ممکن باشد. یکی میگفت: «دست راست من این انگشتری است.»
دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم میاندازم.»📿
نشانهای که یکی از بچهها داد برای ما بسیار جالب بود. او میگفت: «من در خواب خُر و پُف میکنم، پس اگر شهیدی را دیدید که خُر و پُف میکند، شک نکنید که خودم هست.»😂😐
هدایت شده از شهید محمد رضا تورجی زاده
سلام دوستان
شبتون بخیر
به رسم هر شب 🌺
هدیه به روح مطهر شهید عزیز محمدرضا تورجی زاده
تلاوت میکنیم سوره مبارکه حمد و توحید
و ذکر شریف صلوات🌼🌼🌼
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🍃
#نماز_صبح_فراموش_نشود!!
🌷مادر بزرگ شهید جهاد مغنیه می گفت: مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خواب. بهش گفتم: چرا دیر ڪردی؟ منتظرت بودم! گفت: دیر کردیم... طول ڪشید تا از بازرسی ها رد شدیم.
🌷....گفتم: چه بازرسی؟ گفت: بیشتر از همه سَرِ بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر از همه درباره "نماز صبح" مى پرسند....
❌ نگذاریم تنبلی مانع سعادت ما شود.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#فرمانده_اى_كه_خجالت_مى_كشيد_زنده_برگردد!!
🌷بعد از کربلای ۴ خیلی گرفته و ناراحت بود. می گفت: اسلامی نسب به السابقون پیوست و ما جا ماندیم. می گفت: شاید در فرمانده گردان ها من از همه پرسابقه تر باشم، اما جا ماندم. شاید گناه عظیمی کردم که خدا مرا قبول نمی کند. می خواستیم ۴۸ ساعت به شیراز برگردیم. گفت: من نمی آيم، من خجالت می کشم زنده به شیراز برگردم.
🌷....این ناراحتی بود تا شب کربلای ۵. گفت: تو آماده ای؟ گفتم: برای چی؟ گفت: من دیگر خودم را آماده کرده ام، این بار می خواهم جواب قاطعانه ای به دشمن بدهم، من خودم را آماده کرده ام.... قرار بود ساعت یک، گردان ما، گردان امام محمد باقر (ع) وارد عمل شود. دو گروهان از ما که با قایق رد شد، آتش سنگینی که روی کانال ماهی بود، مانع از ادامه انتقال با قایق شد.
🌷دستور آمد، باید از روی جاده و پل برید. راه زیادی بود. از ساعت یک شب در حال پیاده روی بودیم تا ساعت ٤ صبح. فرمانده گردان، صفرعلی ولی زاده بود كه ٣٠، ٤٠ نفری جلوتر از ما بود. به خاک عراق که وارد شدیم، ما را به کانال های بتنی هدایت کردند. از دو سمت کانال آتش گلوله های سرخ تیربار بود که رد می شد. و از روبروی ما صدای شنی های تانک می آمد. صفر علی فریاد زد....
🌷....صفرعلى فرياد زد: آر.پى.جی زن، تیربار را بزن. آر.پى.جی زن بلند شد و با یک گلوله، یکی از تیربارها را زد. صفرعلی یک هیبت کاملاً جنگی داشت. کلاه آهنی به سر، قمقمه کنار فانوسقه و دوربین دور گردن. بی سیمچی اش را صدا زد. بی سیمچی خودش را کنار صفرعلی رساند. گوشی را داد دست صفرعلی. صفرعلی تمام قامت ایستاد و بلند گفت: یا حسین (ع). همزمان یک تیر به سینه اش نشست و افتاد....
🌹خاطره اى به ياد شهید صفرعلی ولی زاده، فرمانده گردان امام محمد باقر (ع)، لشکر ۱۹ فجر
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
سیردلان روشنفکـــر
بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی):
در فرهنگ غربے
اگر زن بخواهد در جامعه شخصیت پیدا کند،
حتماً باید جذابیتهاے
جنسے خودش را ارائه بدهد.
حتے در مجالس رسمے،
نوع پوشش زن باید جورے باشد
که براے مرد، چشمنواز باشد.
به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت و بزرگترین
حق کشے
در مسئلهے زن، همین است.
1390/3/1
#تجربه_آرامش
#میراث_کهن
@samir98
شهید مطهری:
حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است که دشمن برای تصرف سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد.
#تجربه_آرامش
#میراث_کهن
@samir98
بعد از مدت ها کشمکش درونی ، که هنوز هم آزارم می دهد برای رهایی از این زجر به این نتیجه رسیدم که آن در این جمله خلاصه می شود...
خدایا عاشقم کن
شهید امیر حاج امینی