eitaa logo
💚کـوچـه شــهـدا💚
2.5هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
57 فایل
°• ❀﷽ #به‌امیدِ‌روزی‌که‌بگویند‌خـادِمٌ‌الشٌـهدا‌به‌شــهدا‌پیوست شروع‌نوکری💚۱۴٠۲/۶/۲٠ پایان‌‌شهادت🌹 #هر‌ماه‌مصاحبه‌باخانواده‌های‌شهداانجام‌میشود کمیته‌خادمین‌الشهدای‌شهریار کپی‌ازمصاحبه‌ها‌با‌ لینک‌کانالمون‌مجازهست. ارتباط با ما👇 @rogaye_khaton315
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب اسم تو مصطفاست‌ نوشته راضیه تجار زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدر زاده که از زبان همسر ایشان خانم ابراهیم پور در انتشارات فتح به نگارش درآمده است. این کتاب نسخه الکترونیک دارد و امکان دانلود آن در فرا کتاب وجود دارد. همچنین نسخه چاپی کتاب با تخفیف ویژه در اختیار شماست. : بار اول که رفتی سوریه، ۴۵ روز ماندی، اما همان یک دفعه که نبود. بار دوم از عراق با جمعی همراه شدی و رفتی. دلواپسی‌ها و دلشوره‌ها و دلتنگی‌های خودم یک طرف، حال بد فاطمه یک طرف. خیلی بی‌قراری می‌کرد و این بیشتر نگرانم می‌کرد. سعی می‌کردم خودم را با پختن آش پشت پا و دعوت از در و همسایه و انداختن سفره حضرت رقیه (سلام الله علیه) و دعای توسل مشغول کنم. هر وقت هم که تنهایی زیاد فشار می‌آورد، فاطمه را بر می‌داشتم و می‌رفتم منزل پدرم، چند روز آنجا می‌ماندم و برمی‌گشتم و فاطمه را می‌بردم کلاس قرآن. معلمش می‌گفت: «خیلی بی‌قراره». -چون پدرش ماموریته. -پس هم باید براش پدر باشین و هم مادر. یکی باید به خودم می‌رسید. من که آنطور بی‌قرار بودم چطور می‌توانستم به او قرار بدهم. -مامان، بابا کجاست؟ -رفته با آدم بدا بجنگه. -من بابام رو می‌خوام، نمی‌خوام بجنگه! -بابات قهرمانه و قهرمانا تو خونه نمی‌مونن. -نمی‌خوام قهرمان باشه، می‌خوام مثل باباهای دیگه، مثل بابای سارا پیشم باشه! گوله گوله اشک‌هایش می‌آمد و مثل موج مرا به ساحل ناامیدی می‌کوباند. یک بار زنگ زدی، روز تولد دختر عمه اش بود. «بابا خوش به حال سارا که باباش براش تولد گرفته» -مگه مامان برات تولد نگرفته؟ -اینکه بابای آدم بگیره خوبه!