eitaa logo
.......
4 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
103 فایل
.....
مشاهده در ایتا
دانلود
رسيديم به جايي که دشمن سيم خاردار کشيده بود.فرصت نبود که سيم خاردارها راباز کنيم.مانده بوديم که چکار کنيم . يه لحظه احساس کردم اتفاقي افتاد . نگاه کردم ديدم يکي از رزمنده ها خودش رو انداخته روي سيم خاردار و بچه ها را قسم ميده که از روي بدنش رد بشن و برن جلو تا عمليات به تعويق نيفته. بچه ها با اصرار او رد شدند و گوشت و پوست اين رزمنده ي دلاور به سيم خاردار دوخته شد. 😍🌿😍🌿😍🌿
با عصبانيت فرياد زدم : اين بچه رو كي آورده اينجا! مرد ميانسالي براي وساطت آمد:بَرش نگردونيد.اين بچه حالا كه اومده ، من خودم ازش مراقبت مي كنم . گفتم : نميشه پدر جان ، اگه اين بچه شهيد بشه ،  فردا پدر و مادرش مشكل درست مي كنند ، مردم بدبين ميشن . گفت:پدر اين بچه منم !! خواهش ميكنم بذاريد بمونه .سيزده سالشه اما به اندازه يه مرد پنجاه  ساله قدرت داره .