•❥✵•••
#خداوندخودرابرماتحمیلنمیکند..
تا عقل ما خدا را نشناسد و
قلبمان خدا را نخواهد ؛
هیچگاه بدون رضایت، مهمانِ قلبمان نخواهد شد..
قلب ماهرچه را که دوست داشته باشد
آرزو میکند و برای رسیدن به آرزویش تلاش خواهد نمود..
"خـدا آرزوی قلبتـون انشاءالله.."
#مَنعَرَفَنَفْسَهُفَقَدعَرَفَرَبَّهُ ...🌿☘••
•••❥✵•❥✵•❥•✵•❥•••
4_5870697630471816436.mp3
6.05M
من همینم سادهی ساده
بیمرامم.....اما دلداده
.
.
من کجاو درِ خونهی تو😔😔💔
.
.
#حمیدرضاعلیمی
🔴تشرف شیخ طه نجف به محضر آقا امام زمان (عج) "قسمت اول"
🍀« روزی شخصی در محضر آقای سید حسین بحرالعلوم نوه آیت الله سید علی بحرالعلوم نویسنده کتاب برهان الفقه
بوده اند.
✨سید حسین بحرالعلوم در اتاقی نشسته و از میهمانان و مراجعین استقبال می نمود.
💥 در این بین یک مرتاض مسلمان هندی وارد شد،وقتی که این مرتاض خودش را به آقای بحرالعلوم معرفی نمود چنین گفت: « من می توانم هر سؤالی را که از غیبیات داشته باشید با قلم و کاغذ جواب گویم و از آنان نیز خبر دهم ».
❄️در همان وقت سؤالاتی را مردم از او می نمودند و او به وسیله حساب و ریاضی جواب می داد.
☘در این موقع آقای بحرالعلوم به آن مرتاض رو نموده و گفتند:
« سؤالی دارم که گمان می کنم نتوانی آن را جواب دهی ».
❓مرتاض گفت: « آن سؤال چیست؟ »
ایشان فرمودند: « این سؤال خیلی سخت است و خارج از قدرت شما می باشد ».
🔅 مرتاض گفت: « هر چند که سخت باشد من سعی می کنم جواب آن را بیابم. سؤال چیست؟
🔆ایشان فرمودند:
« حال که شما اصرار می کنی بگو ببنیم، در این لحظه می توان مولا و آقایمان و کسی که به وجودش، زمین آرامش و استقرار دارد و مردم به میمنت او روزی می خورند یعنی حضرت حجت ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را بیابیم؟ ».
♻️مرتاض گفت:
بله می توانم به این سؤال جواب بدهم.
سپس شروع کرد به یافتن جواب از طریق محاسبات پیچیده ریاضی. البته اول در جواب گفتن معطل نمود تا آنجا که آقای بحر العلوم به او گفت:
« به شما نگفتم نمی توانید جواب این سؤال را بگویید ».
مرتاض در جواب گفت: « کمی صبر کنید شاید بتوانم جواب را بیابم ».
❇️سپس بعد از مدتی مرتاض گفت:
« مسأله آنطوری که شما فکر می کنید نیست، ولی من در فکرم که شیخ طه نجف کیست؟ ».
💠ایشان فرمودند: « شیخ محمد طه نجف یکی از مراجع تقلید معروف ما در نجف اشرف می باشد ».
مرتاض گفت:
« آن کسی که از او سؤال می کردید الان در منزل شیخ طه و در نزد ایشان می باشد ».
🔰اینجا بود که ایشان و اطرافیانشان به سرعت به طرف منزل آیت الله شیخ محمد طه نجف روانه گشتند.
💠در مسیری که می رفتند به یک سه راهی رسیدند که یکی از این راهها به طرف منزل شیخ محمد طه منتهی می شد.
🔆وقتی که این گروه به سه راهی رسیدند از راهی که به سوی منزل شیخ بود
🌼 شخصی به شکل صحرانشینان عراقی، ولی دارای وقار و سکینه ای خاص که از صورتش هیبت و عزت نمایان بود بیرون آمد...
✍ادامه دارد...
هیچ موجوی به اندازه انسان، نیازمند به ساخته شدن نیست .
و هیج موجودی به اندازه انسان قابل شاخته شدن نیست .
و هیچ موجودی به اندازه انسان ارزش ساخته شدهاش با ارزش ساخته نشدهاش اینقدر تفاوت ندارد.
#استاد_مطهری
آشنایی با قرآن ، جلد ۷
#حرف_قشنگ🍃🌸
همیشه میگفت:
زیباترین #شهادت را مےخواهم!
یڪ بار پرسیدم:
شهادت خودش زیباست؛
زیباترین شهادت چگونه است؟!
.
در جواب گفت:
زیباترین شهادت این است ڪه
جنازهاے هم از انسان باقے نماند :)
❤️ #شهید_پهلوان_ابراهیم_هادے❤️
شبتون زیبا🦋
تا بستن دست هایشان نمانده!!
.
🕦 فرداشب ساعت ۲۲:۳۰ عملیات کربلای ۴ شروع میشه..
.
داشتم با خودم فکر میکردم که کاش اون شب و اون ماه و اون سال (۱۳۶۵/۱۰/۴) پیام رسانی وجود داشت..
.
چمیدونم #تلگرامی ، #واتساپی #اینستاگرامی ,تا یجوری میتونستیم به بچه ها بگیم عملیات لو رفته,نرین جلو !!!!!
.
من و تو مگه میتونیم تاریکی اون شب و آب سرد و منور و روشن شدن هوا و #غواص و #دستان_بسته و #اسارت و کربلای ۴ و تصور کنیم
.
#کربلای_۴ ڪسے ڪہ میخواد اسم #شهـدا رو از ڪوچہ و خیابون و برزن پاڪ ڪنه،
دارہ تلاش میڪنہ ڪہ یادمون برہ ریشہ و سرچشمہے #امنیتیڪ ڪشور تو خاورمیانہے پر از جنگ و آشوب ڪجاست!
.
بعد راحتتر میتونہ خود #امنیت رو ازمون بگیرہ ... عمر از چهـل گذشت و دلم ناامید نیست
عاشق شدن هنوز از این دل بعید نیست
.
با تو توان گفت، مرا دست دادہ است
اما تو را دریغ! مجال شنید نیست
.
با عشق، خوش گذشت بہ من صبح و ظهر و شب
بخت سیاہ دارم و مویم سپید نیست
.
بےسوز و ساز عشق چہ ڪهـنه، چہ موج نو
فرقے میان شعر قدیم و جدید نیست
.
ڪمڪم بدل بہ قلعهـے متروڪہ میشود
شهـرے ڪہ ڪوچههـاش بہ نام #شهـید نیست
.
پنجاهسالگے سر ڪوچہ نشستہ است
چیزے بہ جز غبار جوانے پدید نیست
#شهدای_غواص
#اللهم_صلي_على_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#اروند
دوستان میدونم کانالم خیلی کمه وقت نمیکنم تبلیغ کنم ک پیگیر باشم و یکی یکی دارن کم میشن از مخاطبا...خوشحالم ک همین چند نفر رو دارم ولی اگر دوست دارید میتونید برید من کانالو نگهش میدارم 😔
هفت هشت سالش بیش تر نبود، ولی راهش نمی دادند، چادر مشکی سرش کرده بود، رویش را سفت گرفته بود، رفت تو ، یک گوشه نشست. روضه بود ، روضه ی حضرت زهرا.مادر جلوتر رفته بود ، سفت و سخت سفارش کرده بود « پا نشی بیای دنبال من،دیگه مرد شدی، زشته ، از دم در برت می گردونند.» روضه که تمام شد، همان دم در چادر را برداشت، زد زیر بغلش و دِ بدو.
شهید مصطفی ردانی پور
مارا اگرچه بازی روزگار خراب کرد
اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم..
#مولابمانظرکنماحـرّبیپناهیم👌