eitaa logo
🌻لَبخْندِ هادے🌻
85 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
8 فایل
خنده ات طرح لطیفےست که دیدن دارد نگاهتان را گره بزنید به لبخند شهدا @shahadat313barayagha لطفا با ذکر صلوات وارد بشید هروز احادیث"زندگی نامه شهدا"داستانهای کوتاه شهدایی و..... با بیت الشهدا همراه باشید با ذکر صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ ♥️ ♥️ علی‌یعنی‌نوازش‌هاواحساس علی‌یعنی‌تبسم‌های یک یاس ♥️
بساطِ‌شور به پا کن، ولیمه‌اش با من صدای‌خنده‌ رها کن، ضمیمه‌اش‌بامن ببوس‌و‌بوسه‌بده‌درمسیرِسرعتِ‌عشق نترس‌ همدمِ‌خوبم، جریمه‌اش با من!
داماد کیست؟ اسوه زهد و‌اطاعت است  شغلش ..؟ دو‌کار، حفرقنات و زراعت‌ است  مهر‌عروس‌چیست؟ زمین‌ است‌ و چهار نهر   مهردگر ...؟ به‌عرصه‌محشر شفاعت است  . . . ♥️
مقیم‌کوی‌تو تشویش‌صبح‌وشام‌ندارد که‌دربهشت‌نه‌سالی‌معین‌است‌ونه‌ماهی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉دعای پیامبر صلی الله علیه وآله در حق حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها🎊 کاری از رسانه تنهامسیر آرامش 🌺 @IslamLifeStyles @CilipTM
در جلسه خواستگاری گفت : من تنها به خواستگاری نیامدم و مادرم حضرت زهرا (س) همراه من است. 😇اول ذی‌حجه روز عقد ما بود. در حرم امام خمینی (ره) قبل از جاری شدن خطبه عقد هر کدام جدا به زیارت رفتیم و دو رکعت نماز خواندیم. 💞آن روز مادر شهید سالاری نیز همراهمان بود. شهید سالاری مجرد بود وقتی به شهادت رسید، سید تا آمد پای سفره عقد مادر شهید جورابی از کیفش درآورد و گفت:« این را با پول غلامرضا خریدم این را به جای غلامرضا پا کن،»😢 اصلا نگاه به جمعیت نکرد، سریع جورابش را درآورد و آن یکی جوراب را پا کرد و سر سفره عقد نشست، با این کار انقدر دل مادر شهید شاد شد که انگار شهید سالاری پای سفره عقد نشسته است.🥰 💍 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
یه روحیه خوب از دوستان شهدایی کانال☺️
برای خواستگاری از فاطمه زهرا(س) به محضر رسول خدا(ص) رسیدم. آن بزرگوار با روی گشاده از من استقبال کردند و با چهره ای خندان فرمودند: با من کاری داشتی؟ من از نزدیک بودن خویش به رسول خدا(ص) سخن گفتم و از توفیقاتی که برای پیش قدم شدن در اسلام و فداکاری و جهاد در راه خدا نصیبم شده بود، یاد کردم. رسول خدا فرمودند: یاعلی، همه اینها را قبول دارم. تو درنظرمن، برترازاین ها هستی؟ عرض کردم: ای رسول خدا، حال که این چنین لطفی در حق من دارید، آیا اجازه میدهید از دخترتان، فاطمه، خواستگاری کنم؟ رسول خدا فرمودند: یا علی، قبل از تو افراد دیگری نیز از دخترم فاطمه خواستگاری کرده اند؛ اما هرگاه با وی درباره این موضوع سخن گفتم و تقاضای خواستگاران را با وی مطرح کردم، علامت نارضایتی را در چهره او دیدم. اما اکنون که تو چنین درخواستی داری، منتظر باش تا من نزد دخترم بروم و تقاضای تو را نیز به او بگویم. برمیگردم و نتیجه را به تو اطلاع میدهم. رسول خدا نزد دخترشان، فاطمه، رفتند. او به احترام پدر برخاست و عبای پدر را از دوشش گرفت و کفش هایش را از پا خارج کرد. آنگاه آب آورد تا رسول خدا وضو بگیرند. سپس پاهای پدر را نیز شست و در کنار وی نشست. فاطمه عرض کرد: در خدمت شما هستم ای رسول خدا. چه می‌فرمایید؟ رسول خدا فرمود: تو علی بن ابی طالب را خوب میشناسی، از قرب و منزلت او خبر داری، برتری های او بر دیگران را میدانی و از سوابق او در اسلام آگاه هستی از سوی دیگر، میدانی که من از خدای خود خواسته ام که بهترین و محبوب ترین بندگانش را برای ازدواج با تو انتخاب کند. اکنون علی برای ازدواج با تو نزد من آمده و از تو خواستگاری کرده است. میخواهم بدانم نظر تو درباره این خواستگاری چیست؟ فاطمه با شنیدن سخنان پدر سکوت اختیار کرد؛ اما برخلاف خواستگاری های قبل، آثار ناخشنودی در چهره او مشاهده نشد. رسول خدا از جای برخاستند و با خوشحالی فرمودند: الله اكبر! سکوت فاطمه نشانه رضایت اوست. در این هنگام، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: ای محمد، فاطمه را به همسری علی بن ابی طالب انتخاب کن که خداوند فاطمه را برای علی پسندیده است و علی را برای فاطمه. به این ترتیب بود که رسول خدا و به خواستگاری من پاسخ مثبت دادند و افتخار همسری فاطمه را نصیب من ساختند. 📚 کتاب علی از زبان علی حجت‌الاسلام محمدیان سالروز ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما مبارک
02 - Ezdevaje Hazrate Ali.mp3
5.64M
🎉بیا که دعوتی به این، جشن عروسی 🎊 باید که سجده کنی و خاکو ببوسی
ﺷﻬﺪاﻳﻲ💞 🌸 با اینکه چندین سال از ازدواج ما می گذشت و چند فرزند داشتیم، اما رفتار سید محمد چنان عاشقانه بود که خانواده به شوخی می گفتند شما تازه داماد و عروسید. اين اواخر اكثر دوستان سيد محمد شهيد مي‌شدند و اين ترس در دل من هم افتاده بود كه ممكن است ديگر صداي سيد محمد را نشنوم. به اين ﻓﻜﺮافتادم كه صداي ايشان را به عنوان يادگاري براي خودم نگه دارم. يك نوار خام تهيه كردم و وقتي مي‌خواست به جبهه برود به او دادم و از او خواستم تا صدايش را براي من ضبط كند. چند بار به مرخصي آمد، اما هر بار، نوار خالي بود. بهانه مي‌آورد كه فراموش كردم. يك روز صبح ديدم در آشپزخانه با صداي بلند، دعا مي‌خواند. ضبط ‌صوت را بردم و مخفيانه شروع به ضبط صدايش كردم. تا متوجه من شد دعا را قطع كرد. من ناراحت شدم، ‌گفتم: «اصلاً ديگر صداي شما را نمي‌خواهم.» چند روز بعد از آن ماجرا ديدم نوار را آورد و گفت: «اگر قبول كني، اين را برايت ضبط كردم.» در آن نوار به ائمه اطهار(ع) سلام داده بود. سلام‌هاي عاشقانه سيد شد‌ همدم دلتنگي‌هايم در شب و روزهاي فراق. 🍃🌷🍃🌷
🦋بسم رب الشهدا و صدیقین 🦋 گُم نام ... یعنی ... کسی که ... دنیا را ... حتی ... به اندازه یک نام هم ... نمی خواهد ! . . گمنامی ... . بگذارید مردم در مورد آنچه که واقعا هستید! جور دیگری فکر کنند ! اینجــا بیــتُ الشُهَداســت🌷👇🌷 @shahadat313barayagha 💫----🌷🌷🌷🦋🌷🌷🌷----💫