🌻لَبخْندِ هادے🌻
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر بیستم ؛ اسم شریف #یا_عفو
¤ واحد #موسیقی منتظران منجی "عج"
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
🍀دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان🍀
💕بسم الله الرحمن الرحیم💕
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.🍀
🤲خدایا بگشا برایم در آن درهاى بهشت وببند برایم درهاى آتش دوزخ را و توفیقم ده در آن براى تلاوت قرآن اى نازل کننده آرامش در دلهاى مؤمنان.⚘
#مبحث_چالشی
📌 حواسمون به ادعاهامون باشه
🚶♂ گاهی اوقات خدا آدمهایی رو میفرسته سراغمون تا براشون کاری بکنیم، کاری که شاید جز ما کسی نتونه انجامش بده.
🔹 ما نمیدونیم اون طرف چقدر با خودش جنگیده که به ما رو بزنه. از کجا معلوم؟ شاید دیده من و تو ادعای کار برای حضرت رو داریم، فکر کرده لابد به حضرت شبیهتریم...
🔻 حواسمون به ادعاهامون باشه. باید امتحان پس بدیم همین دنیا...
رَبِّ اِنّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرِ فَقیر ...
خُدایا من به هر آنچه از خیر برایم میفرستی
سخت نیازمندم ...
#سورهقصصآیه۲۴
و بِجودِک أَقصِدُ طَلِبَتی
به طمعِ شیرینِ بخششهای تو
به سویت راهی شدهام ...
#دعایابوحمزهثمالی
دلـم میخواھَد آرام صدایت کنم
"ﺍللهمَّ یا شاﻫِﺪَ کُلِّ ﻧَﺠْﻮی"
وبگویم
تـو خودِ خودِ آرامشی
ومن
بیـقرارِ بیقـرار...
اگر غمی دادی خودت هم از دلم بردار
"اللَّهُمَّ لَا هَمّا إِلّا فَرَّجْتَهُ"
#مهربان_خدای_من
🔴ثبات شغلی بانوان تضمین میشود
🔹دکتر سعید محمد: در طرحی که برای بانوان در نظر گرفتیم ثبات شغلی آنان قبل و بعد از فرزندآوری تضمین میشود ضمن اینکه اگر در دورهای خاص فرزند دوم نیز به دنیا بیاید فاصله زمانی به دنیا آمدن فرزند اول و دوم برای مادر به عنوان سنوات مثبت در نظر گرفته میشود.
💥 کمپین بزرگ حمایت از دکتر سعید محمد👇🏼👇🏼👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1108607084Ce61740c7a2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تمجید ویژه سعید جلیلی از دکتر سعید محمد و مهدی دوستی ناظر به خنثیسازی تحریمها
#بیادشهیدان
شهید رستمعلی آقاباباپور
نامه ای دردناک بعد از شلیک گلوله سمیونف
🔹 در هشتمین روز کمین:
🔹 گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی *رستمعلی* و پیشانیش را شکافت.
🔹 صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های سنگر کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که *شهید* شد.
🔷 ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که *رستمعلی* نامه داری
🔷 فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود : *رستمعلی جان*، امروز پدر شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟ ◇ از جهاد اومده بودن پی ات، می خوان اخراجت کنن، خنده ام گرفته بود. مگه نگفتی بهشان که جبهه ای ؟ تهدید کردند که به خاطر غیبت اخراج شدی، مهم نیست، آمدی دوباره سر زمین کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی دهد، همان بهتر که اخراجت کنند.
🔹 عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده ...
😔😔😔