eitaa logo
🌻لَبخْندِ هادے🌻
86 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
8 فایل
خنده ات طرح لطیفےست که دیدن دارد نگاهتان را گره بزنید به لبخند شهدا @shahadat313barayagha لطفا با ذکر صلوات وارد بشید هروز احادیث"زندگی نامه شهدا"داستانهای کوتاه شهدایی و..... با بیت الشهدا همراه باشید با ذکر صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ع) ﺭﻓﺖ 🌷🌹 شهید فخار علاقه و عشق عجیبی به حضرت امام رضا (ع) داشت .✅ یکی از آرزوهای او این بود که پس از شهادت بدنش حول حرم مطهر ثامن الحجج طواف داده شود . پس از شهادت شهید فخار، به علت اشتباهی که به خواست خداوند در تقسیم شهدا پیش آمده بود بدن مطهر او را به عنوان یکی از شهدای دیار خراسان به مشهد مقدس فرستادند، تنها زمانی این اشتباه کشف شد که طی سنت دیرینه او را به دور قبله دل و مزار امام طواف داده بودند . بدن ﻣﻂﻬﺮ شهید, به مشهد رفت و پس اززیارت امام رضا (ع) به کازرون بازگشت و به خاک سپرده شد. 🌸➖🌸➖🌸 🌹 . ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌹 ☘☘🌺☘☘ ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴم
🌷بیش از حد بچه هایش را دوست داشت, اما شهادت برایش دوست داشتنی تر بود. به پسرمان که سه, چهار ساله بود می گفت:باباجان, دعا می کنی من شهید بشم!🤲 پسرمان با زبان بچه گانه خودش می خواند و تکرار می کرد:حسین شهید, بابام شهید...😌 احمد از شوق او را در اغوش می کشید.😊 همان روزها در حال ساخت خانه بود. به همسایه ها می گفت ان شاالله اولین شهید این کوچه منم!✅ همین طور هم شد!😞 ﺑﻪ ﺻﻠﻮاﺕ 🌹🌷🌹🌷🌹
ﻛﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻴﺎﺩ ﺷﻴﺮاﺯﻱ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ 🌷🌹🌹🌷 از شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۲ بر می گشیتم. هلیکوپتر که روی زمین نشست. شیرازی پیاده شد. پشت سرش هم کمال.... کمال در بین فرماندهان عالی رتبه ای که حاضر بودند روی دو زانو نشست و شروع کرد به یک چوب موقعیت محوری که باید عمل می شد را به دقت تشریح کرد. کلامش که تمام شد. صیاد روی دوش او زد و گفت: باید درجه های من را بزنن رو دوش این کیهان فرد!😳!✅ ادامه داد: چنین نیرویی را باید تو هفت سنگر پنهون کرد تا دست دشمن بهش نرسه!👌 قبل از رفتن به عملیات خواب دیده بود از هلیکوپتر سقوط می کند. توی هلیکوپتر بود که شهید شد.😭 محمد امین(کمال) کیهان فرد شهادت:۱۳۶۲/۵/۲ عملیات والفجر ۲- حاج عمران 🌹 🌷🌹🌷🌹
ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻱ ﺳﺮﻛﺮﺩﻩ ﮔﺮﻭﻫﻚ ﺗﻨﺪﺭ ﻳﺎﺩﻱ اﺯ 👇 🔺مي گفت هر كاري مي خواهم بكنم اول نگاه مي كنم ببينم (عج) از اين كار راضيه؟ چه دردي از درد امام زمان (عج) دوا مي شود⁉️ 🔻مي گفت اگر مي بينيد امام زمان (عج) از كاري مي شود ، انجام ندهيد⛔️ . شیراز 🌹🍃🌹
دو سال از شهادت حبیب و مفقود شدنش می گذشت. محمدجواد برادر حبیب شهید شده بود. بچه ها خبر دادند که بیا گلزار شهدا, سر قبر محمدجواد .. با همان لباس خاکی و ساک جبهه رفتم . دیدم قبری بالای مزار جواد , برای حبیب حفر کرده اند . چهار نفر بودیم . رفتیم توی قبر روی بلوک ها نشستیم . ﻳﻪ ﻧﻔﺮروضه می خواند , ما اشک می ریختیم . حبیب عاشق سوره فجر بود . شروع کردیم به خواندن سوره فجر . به آیات آخر نزدیک می شدیم , از توی کیفم دیوان حافظ را در آوردم, و به یاد حبیب باز کردم ، نشانه ای بین صفحات گذاشتم و بستم . تلاوت قرآن که تمام شد ، دیوان حافظ را از جایی که نشان گذاشته بودم باز کردم . ابیاتی آمد که گویی از زبان حبیب جاری بود . 🌾نماز شام غریبان چو گریه آغازم 🌾به مویه‌های غریبانه قصه پردازم 🌷من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب 🌾مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم گویی حبیب کنار ما بود . فهمیدیم که جنازه حبیب برگشتنی نیست . چند یادگاری از او در قبر گذاشتیم و قبر را پوشاندیم . بعد همان ابیات را روی سنگ قبری تراشیدند و روی ان قبر گذاشتند… 🌸 🌹🌷🌹🌷 ┈┈••✾•🍃🦋🍃•✾••┈┈ @shahadat313barayagha ┈┈••✾•🍃🦋🍃•✾••┈┈
🔰وقتی به دنیا آمد نام او را گذاشتم هدایت، اما به توصیه یکی از دوستان نامش را به ابوالفضل تغییر دادیم. از کودکی به درس و تحصیل علاقه مند بود. همراه برادرش تا نیمه شب درس می خواندند. از همان کودکی مقید به انجام فرائض دینی بود. حتی هنگامی که می خواست وارد ارتش شود از آیت الله حق شناس در جهرم اجازه گرفت. 🔰 در رشته خلبانی امتحان داد و با بهترنی رتبه پذیرفته شد و جهت آموزش به آمریکا اعزام شد. وقتی برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا می رفت، اولین چیزی که در ساکش گذاشت رساله امام خمینی(ره) بود، آنجا هم به عنوان خلبان نمونه چندین بار تقدیر شد، به نحوی که به او گفته بودند ایران باید به خلبانانی مثل تو افتخار کند. استاد خلبان آمریکایی اش هم گفته بود: اگر روزی من در جنگ با اسدزاده روبرو شوم حتماً از مقابل او فرار می کنم...😳 🔰سرانجام در عملیات والفجر 8 پس از بازگشت از ماموریت ، هواپیمایش مورد اصابت پدافند هوایی دشمن قرار گرفت. به هواپیما صدمه شدیدی وارد شده بود، و در خاک ایران اسلامی در جزیره مینو به زمین اصابت کرد. افسر رادار می گفت آخرین صحبت های ابوالفضل ، ندای یا صاحب الزمان بود. وقتی پیکر ابوالفضل را پیدا کردند می بینند، مثل مولایش ابوالفضل، سر و دستش از بدن جدا افتاده... 🍃🌹🍃 🌷🥀🌷🥀🌷