eitaa logo
🌻لَبخْندِ هادے🌻
86 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
8 فایل
خنده ات طرح لطیفےست که دیدن دارد نگاهتان را گره بزنید به لبخند شهدا @shahadat313barayagha لطفا با ذکر صلوات وارد بشید هروز احادیث"زندگی نامه شهدا"داستانهای کوتاه شهدایی و..... با بیت الشهدا همراه باشید با ذکر صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل‌ از‌ خواب‌ زمزمه‌ کنیم «یا سَریعَ‌ الرِّضا‌ اِغفِر‌ لِمَنْ‌ لا‌ یَملِک إلا‌الدُّعاء» قربونت‌ برم‌ که‌ زود‌ از‌ بنده‌هات‌ راضی‌ میشی...
عشق بازی کردید تا حالا؟ بچه ها سعی کنید تو جوونی شید حواستون جمع باشه ، جوونی که توی جوونیش عاشق نشه تو پیری هیچ کاری ازش برنمیاد.. اون‌ چیزی که ما از شهداء دیدیم عاشقی بود عاشقی...
هیچ زمانی آدم هایی که شما رو به خدا نزدیک تر می کنند رها نکنید! بودن آن ها یعنی خدا هنوز حواسش به شما هست ...
میدونی چرا قیمت‌ داره ؟! چون‌ وقتی میای‌ که‌ میتونی‌ نیای...‌ مهم‌ اینه‌ که هر جا‌ هستی و‌ فهمیدی داری‌ راهو اشتباه‌ میری برگردی... ان‌ الله‌ یحب‌ التوابین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان🌺
Tahdir-joze10.mp3
3.65M
زنی که خواست مَردش”رَحمهٌ للعالمین»باشد سزاوار ست در القابَـــش «أمُّ المؤمنین»باشد مُحمّد در حرا مبعوث شد، امّا قرار این بود از اوّل خانه‌ی پُر برکت او مَهـدِ دین باشد خدیجه ذکرِ لب‌های محمّد بود و این یعنی چِقدر این اِسمِ زیبا می‌تواند دلنشین باشد جزء دهم به نیت حضرت خدیجه(س)و امام دهم امام هادی🌺 قاری استاد معتز آقایی🌺
⭕️امام صادق (ع) 🔹اگر مردم سحری بخورند وهنگام افطار بغیر آب ننوشند، بی شک میتوانستند همه روزگار را روزه بگیرند.
🌹فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی🌹 ✨دهمین سحرگاه ماه رحمت✨
روزی از جهاد مغنیه پرسیدم که تا کنون چند مرتبه را دیده ای؟ وی پاسخ داد: «شاید پنج یا شش مرتبه☺️» از او پرسیدم قبل از شهادت پدرت یا پس از شهادت ایشان؟🕊 وی گفت: «اولین دیدار قبل از شهادت پدر بود، من و دوستان وارد اتاق "آقا" شدیم، فردی مرا به ایشان معرفی کرد و آقا فرمودند:‌« مراقب پدرت باش خیلی برای من عزیز است❤️» دفعه بعد که پس از شهادت پدرم به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتم🍃 ایشان با لحن شوخی به من فرمودند:‌ »مگر به تو نگفته بودم مراقب پدرت باش☝️؟». این نشان از اهمیت این پدر و پسر می دهد که در آن طرف مرز ها بار ولایت را بر دوش می کشند.🌹🍃 ۲۸ دی سالروز شهادت شهید جهاد مغنیه راوی: سید کمیل باقر زاده
🔸آن وقتها رو به قیافه نمیشناختم فقط این طرف و آن طرف چیزهایی درباره ش شنیده بودم. چند ساعتی بود که در محوطه دیدبانی بود و هی دستور می‌داد و می‌کرد. 🔹من هم که اعصابم خیلی بجا نبود از این همه جنب و جوش او به ستوه آمدم. آخر سر کفری شدم و از آن بالا داد زدم سرش: "ببینم اصلا کی هستی که این قدر به پرو پای بچه‌ها می‌پیچی و سین جیمشان می‌کنی⁉️" 🔸سرش رو بلند کرد، نگاهی به من انداخت، لبخندی زد و خیلی آروم جواب داد: "من نوکر شما هستم!"