eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.7هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
 سرانجام روزی به حکمت همه اتفاقات زندگیتان پی خواهید برد  پس فعلا به سردرگمی ها بخندید  ازمیان اشک‌ها لبخند بزنید وهمواره به خودتان یادآوری کنید که پشت هرحادثه ای دلیلی نهفته است 🌙شب بخير🌙 ‌ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•«🖤»• ای‌دیدنت‌بهانه‌ترین‌خواهش‌دݪم فڪری‌بکن‌براۍمن‌و‌آتش‌دݪم دست‌ادب‌به‌سینه‌بیتاب‌مۍزنم صحبت‌بخیر‌حضرت‌آرامش‌دݪم ✨ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
~•|🦋|•~ ↓ اون‌ڪه‌محرم‌‌راه‌میفته‌میاد مجلس‌امام‌حسین‌علیه‌اݪسلام از‌در‌خونه‌ش‌راه‌میفته‌برای‌چۍ‌میاد؟ براے‌امامش‌میاد‌یعنی«امامت» امامت‌اصوݪ‌‌دینه!! اگه‌شما‌گفتی‌بهش‌چرا‌قبات‌ڪجه چرا‌ریش‌ندارۍ،چرا‌‌موت‌بیرونه این‌ناراحت‌شد‌دیگه‌نیومد شما‌چیڪار‌ڪردۍ با‌فروع‌دین‌برداشتۍ‌گردن‌اصوݪ‌دین‌رو زدۍ!! مبادا‌یه‌عبد‌ِ‌خدایی‌رو‌از‌در‌خونه امام‌حسین‌علیه‌السلام‌برونۍ [حاج‌اسماعیل‌دولابۍ] |←نشر‌این‌پست‌صدقه‌جاریست√ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
♥️در سینہ‌ام شرارهٔ غم موج مـےزند وقتـے دلم به سمت حـرم موج مـے‌‌زند   وقت نماز جاے دعاے قنوت هم فکر حرم فقط به سرم موج مـےزند♥️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن🌹🍃 سلام بر تو ای ابا عبداللّه و بر روانهائی که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما سلام بر حسین و بر علی بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
📜 ❤️قال امام صــادق علیه السلام: همه ی ما اهـل بیت ڪشتی نجاتیم اما ڪشتی وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعــتر است. 📚بحار جلد ۲۶ صفحه ۳۲۲ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🍁🍂🍁 🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿ 🍂🍁 🍁 🍎 💠 حالم خیلی بد بود...در حیاطو باز کردم در حالی که چشمام سیاهی می رفت...رفتم داخل حیاط...چادرمو در آوردم و کیفمو گذاشتم گوشه ی باغچه...و خودم نشستم کنار حوض... شیر آبو باز کردم و سرم رو بردم زیر آب...تا جایی که تموم لباس هام خیس شد...آب یخ بود... ولی حالم اومد سرجاش...گوشه ی حیاطمون یه تخت سنتی متوسطی داشتیم رفتم روی اون دراز کشیدم و چشمامو بستم نفس هام به شماره افتاده بود... دیگه اشکی نمی ریختم.هم اشک هام خشک شده بود هم خودم دلم نمیخواست باز اشکی بریزم... حال عجیبی داشتم... حدود یک ربعی روی تخت دراز کشیده بودم که مادربزرگ اومد داخل حیاط با تعجب گفت: -این جا چیکار میکنی مادر؟؟؟کی اومدی!!!! جوابی به مادربزرگ ندادم... اومد طرفم و گفت: -چرا لباس هات خیسه؟بارونم که نیومده!کجا بودی!؟ نفس عمیقی کشیدم و باز هم جواب ندادم... مادربزرگ اومد بالای سرم...دستشو گذاشت دو طرف صورتم و محکم تکونم داد... من_:آ...آ...آ...إإإإ...مامان جون چیکار میکنی😄... -دختر چرا جواب نمیدی فکر کردم مردی!!! -یه خدانکنه ای یه دوراز جونی... -چرا لباسات خیسه... -هیچی گرمم بود با شیر حوض دوش گرفتم... -آدم با شیر حوض دوش میگیره؟؟؟ -خب ببخشیییید... بعد هم لبخند تلخی زدم و رفتم داخل خونه یه راست وارد اتاق شدم لباس هام که خیس بود...در آوردم و لباس های راحتی تنم کردم...باز هم پناه بردم به خواب... دراز کشیدم روی تخت...گوشیمو گرفتم دستم خیلی وقت بود که نتم رو روشن نکرده بودم دستمو بردم سمت بالای گوشی و منوی گوشی رو کشیدم پایین و نتم رو روشن کردم... هجوم پیام ها بود به طرف تلگرامم!!! حدود نیم ساعتی پای گوشی نشستم و بعد هم بدون گذاشتن آلارم برای بیدار شدن خوابیدم... چون هیچ برنامه ای نداشتم! برام مهم نبود که چقد بخوابم... ... نویسنده این متن👆: 👉 •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امتحان‌ڪردم‌خودم روزۍ‌نمیگفتم‌حسین از‌شبش‌تاصبح باآه‌ِگلو‌میساختم •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
•• از‌حضرت‌آیت‌الله‌بهجت‌پرسیدن آقا‌میشود‌راه‌صد‌ساله‌را‌یڪ‌شبه‌رفتــ ایشان‌فرمودند: ↓ با‌سید‌اݪشهدا‌علیه‌اݪسلام‌می‌شود...؛ ... ♡ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
تَمامِ‌زندگۍ‌اَم‌را به‌عِشق‌مَدیونَم غَلَط‌ڪنَم‌به‌ڪسی جز‌حُسین‌رو‌بِزَنم...! •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
🍃 چــاڋراݩہ•{♡}• 🎀دختر باید جورۍ لباس بپوشد ڪه در مقابل هر نگاه نامناسبۍ یڪ سپر محافظۍداشته باشد... خواهرم💞 لباس پوشیدن تو نشانهٔ این است ڪه‌⇩‌⇩‌ ‌⇦آیا همه لیاقت دیدن تو را دارند!؟ همه میتوانند هر جورۍ ڪه بخواهند نگاهت ڪنند؟ خواهرم🌟 تووقتۍچادر دارۍنشانهٔ این است ڪه ‌⇩‌‌⇩‌ ‌⇦من به هر ڪسۍاجازه دیدن الماس وجودم را نمیدهم من دختر حضرت زهرا(س)هستم و دخترحضرت زهرا بودن همچون ملڪه ها ارزشی دارد ڪه تو نمیتوانۍ به آن دسترسۍ داشتہ باشۍو من باچادرم یعنۍملڪه👸... •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
سلام دوستان عزاداری هاتون قبول حق ان شاء الله برا کانالم نیاز به یک ادمین فعال دارم هرکی می‌تونه بیاد پی وی @shahideh113
راست گفته اند عالم از چهار عنصر تشکیل شده ↯↯ • آب • آتش •خاک • هوا … آبی که از تو دریغ کردند.. آتشی که در خیمه گاهت افتاد.. خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها.. و هوایی که عمری ست افتاده در دل ها.. ترکیب این چهار عنصر می شود..👇 .. •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
گاهی این بیت شعر رو به خاطرمون بیاریم... زمانی که حضرت رقیه (س) خطاب به پدرش گفت: غصهٔ حجابِ من را نخورے بابا جان چادرم #سوخته اما به سرم هست هنوز.. #قابل_تامل😔 ‌•❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕
قبلا خانمها می گفتن دکتر مَحرم آدمه بعدش کم کم عکاس و فیلمبردار و عاقد و پسرخاله و برادر شوهر و شوهر خواهر و همکار و رئیس هم محرم شدن الان که فقط موقع نماز چادر می پوشن ظاهرا فقط خدا نامحرمه! ‌•❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
قاسم پسر حسن (ع) از یاران عمویش حسین بن علی در واقعه عاشورا بود که در سن سیزده سالگی پس از نبردی توسط عمر بن سعد کشته شد.قاسم نوجوانی ۱۳ یا ۱۶ ساله بود. در شب عاشورا بعد از اینکه حسین بن علی بن ابی طالب به یاران خود خبر داد که همه آنها در روز بعد کشته خواهند شد، قاسم بن حسن از عموی خویش سؤال کرد که آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟ سپس حسین بن علی اینگونه پاسخ داد فرزندم مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم پاسخ داد که مرگ در نزد من از عسل شیرین‌تر است. در ادامه عمویش گفت:آری، تو نیز فردا به شهادت خواهی رسید. قاسم نوجوان سوار بر اسب شد، با جثه ریزی که داشت پایش به رکاب نمی رسید. یکی از خوارج به نام ازرق شامی که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد بود، مسئول کشتن قاسم شد. ازرق، چهار پسرش را تک تک به میدان فرستاد که خود ازرق با پسرانش توسط قاسم کشته شدند. بعد از این نبرد حیرت انگیز، سپاهیان عمر به سعد قاسم را دوره کرده، او را مجروح و از اسب پایین انداختند. قاسم از عمویش تقاضای کمک کرد، حسین به سرعت سمت قاسم تاخت و سواران دورش را کشت اما وقتی به بدن قاسم نگریست دید که بدنش با سم های اسب مچاله شده و قاسم کشته شد. 🌹🍃 •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
♥️امام على (علیه السلام): هذا ... مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم ✅کربلا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آن‌ها نمی رسند.  تهذیب، ج ۶، ص ۷۳ / بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۶ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
🌹پیامبر (ص): و هى اطهر بقاع الارض و اعظم‌ها حرمة و إن‌ها لمن بطحاء الجنة ✅کربلا پاک‌ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگ‌ترین بقعه‏‌ها است و الحق که کربلا از بساط هاى بهشت است. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۵/ کامل الزیارات، ص ۲۶۴ •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
🍃❤ 🍀گفتم:یا صاحب الزمان بیا 🍃گفت: مگر منتظری 🍂گفتم: 🍃گفت: چه انتظاری نه ڪوششی نه تلاشی فقط میگویی آقا بیا 🍂گفتم: مگر بد است آقا 🍃گفت: به جدم حسین هم گفتن بیا اما وقتی 🍂گفتم : پس چه ڪنیم 🍃گفت: مرا بشناسید 🍂گفتم: مگر نمیشناسیم 🍃گفت : اگر میشناختید ڪه نمیڪردید 🍀گفتم : آقا تو ما را میبخشی ؟ 🍃گفت: من هر شب برای شما تا صبح گریه میڪنم 🍂گفتم : آقا چه ڪنم به تو برسم؟ 🍃گفت: ترڪ محرمات... 🍃انجام واجبات... 🍃همین ڪافیست ➖🔝🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرج •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
🍂🍁🍂🍁 🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿ 🍂🍁 🍁 🍎 💠 ساعت حدود دو نصفه شب بود که از خواب پریدم...بلند شدم و روی گوشه ی تخت نشستم به گوشه ی دیوار خیره شدم... خواب عجیبی دیدم... خواب دیدم علی روبه روی من ایستاده و منو نگاه میکنه...دستش یه گل پرپر شده بود...ولی وقتی من رفتم طرفش اون گل توی دستش داشت جون میگرفت...که یهو یه نفر اومد و مادوتارو از هم جدا کرد... نفهمیدم معنی این خواب چی بود... ولی به نظر می رسید که اون یه نفر که مارو از هم جدا کرد آشنا باشه دستمو کشیدم توی موهام و بلند شدم رفت سمت شیر آب... شیرو باز کردم کف دستم رو پر از آب کردم و ریختم روی صورتم... بعد هم نشستم روی زمین و سرم رو گذاشتم روی زانوهام... باید فراموش کنم اینجوری نمیشه اینجوری داغون میشم باید زندگیمو بسازم...دیگه همه چیز تموم شده... خونه ی علی اینا هم که فروش رفت... خودشون هم که شهرستانن... اون هم بیخیال من شده ... باید فراموش کنم... از همین حالا شروع میکنم... ... نویسنده این متن👆: 👉 ‌•❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما دادیم که شهادت زیباست↑💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غمی بجز غمِ تـ❤️ـو ... در نگاهِ خیسم نیست من از خیالِ تـ❤️ـو سبزم ... چو شعرِ دیوان ها #شعر_مهدوی •❥•❤️🌿 ↳ @shahadat_arezoomee ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑💕