عاشقی شیوه ی ما بود و
جنون پیشہ ی ما 🌱
#شهدارایادکنیم🕊
#باذکرصلوات🧡
🌷🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
🌿 #شهید_عبدالحسین_برونسی :
خدایا اگر میدانستم با مرگ من یک دختر در دامان حجاب می رود، حاضر بودم #هزاران_بار_بمیرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند...
🌷🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
♥️🍃نميدانم #شهادت
شرط زیبا دیدن است
یا دل به دریا زدن؟
ولی هرچه هست
جز #دریادلان
دل به دریا نمیزنند...
#شهید_گمنام خوشنام تویی
🌷🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
دلم آسمون میخاد🔎📷
و هوالشهید♥ ✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گ
و هو الشهید♥
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_هشتم
💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب #آمرلی، از سرمای ترس میلرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو میگفت :«وقتی #موصل با اون عظمتش یه روزم نتونست #مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا #سُنی بودن که به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میکنن!»
تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و اگر قرار بود زنده به دست #داعش بیفتم، همان بهتر که میمُردم!
💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمیکرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش #اسیر داعش شوند.
اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به #تلعفر میرسید و حتی اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟
💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زنعمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!»
عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زنعمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیهالسلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زنها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام #امام_حسن (علیهالسلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!»
💠 چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر میکنید اون روز امام حسن (علیهالسلام) برای چی در این محل به #سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر #فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!»
گریههای زنعمو رنگ امید و #ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت #کریم_اهل_بیت (علیهالسلام) بگوید :«در جنگ #جمل، امام حسن (علیهالسلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش #فتنه رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز #شیعیان آمرلی به برکت امام حسن (علیهالسلام) آتش داعش رو خاموش میکنن!»
💠 روایت #عاشقانه عمو، قدری آراممان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر میزدم و او میخواست با عمو صحبت کند.
خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمیتواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راهها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر میکند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانهشان را جواب نمیدهند و تلفن همراهشان هم آنتن نمیدهد.
💠 عمو نمیخواست بار نگرانی حیدر را سنگینتر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بیخبر بود. میدانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت.
دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمیکرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود.
💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بیرمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغتون! قسم میخورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»
رنگ صورتم را نمیدیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح میلرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد.
💠 نگاهم در زمین فرو میرفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، میبُرد. حالا میفهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و میخواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!
اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای #بعثیشان درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
•••
#حرفدلنشین♥️
آيت الله مجتهدے تهرانے
وضو میگیری، اما در همين حال اسراف میکنے
نماز میخوانی، اما با برادرت قطع رابطه میکنی..
روزه میگیری، اما غيبت هم میکنی..
صدقه میدهی، اما منت میگذاری..
بر پيامبر و آلش صلواتـــ میفرستی، اما بدخلقی میکنۍ..
دستـــ نگه دار بابا جان!
ثواب هايتـــ را در کيسہ سوراخ نريز!
#چہتعبیرزیبایۍ
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
اَللہُمَ اجعَلقیامۍفیـہِقیامَ القائمینَ....
[خُدایااقامہنمازمرامانندِ،
نمازگزارانِواقعۍمقرربفرما♥️✨]
#دلدادگۍ
#دعاۍروزاول
#ماهبندگۍمبارک
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
#حدیث_ضیافتانہ
🌸 پیامبر اڪرم (ص) :
درهاے آسمان در اولين شب ماه #رمضان🌙 ڱشوده مے شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد...
📚بحار_جلد۹۳صفحه۳۴۴
#حلولماهمیهمانـےخدامبارڪ📿
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
نکات جزء یک قرآن کریم📖
نماز وروزه هاتون مقبول درگاه خداوند😊
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
Tahdir-(www.AvayeQuran.ir)joze 01.mp3
4.22M
ترتیل #جزء_اول قرآن
🎤استاد پرهیزگار
ثواب سی جزء را هدیه کنیم به روح علما و شهدا و تمام اموات خادمین و شما بزرگواران،سلامتی رهبری وامام زمان وبه نیت ظهورمولا 🌸🍃
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | عاقبت اندیشی!
😎 چه کسی خردمندانه تصمیم میگیرد؟!
🦋 #درس_اخلاق_آقا
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
ختم #صلوات به نیت ⏬
#سردار دلها
حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس🌹وتمام شهدای#شهدای دفاع مقدس#شهدای مدافع وطن#شهدای حرم عمه جانم زینب#حضرت امام خمینی (ره)وفرزندانش
#هدیه به تمام امامان و معصومین #حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای #سلامتی و #تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)و#سلامتی حضرت رهبری عزیز ونابودی دشمنانش #شفابیماران #کرونایی،حل شدن #گرفتاری مردم،حل شدن #ازدواج جوانان🌺
#چله_صلوات🌱😍
روزانه تعداد صلوات هاتون رو اعلام کنید😁👌
تعداد صلواتها و خود را به آیدی زیر بفرستید👇
🆔 @zahra_4310
mix_2018-05-17_02-33-54.mp3.mp3
5.67M
🎧 تفسیر دعای روز اول ماه رمضان
🎙 #حجت_الاسلام_محرابیان
📖 أَللّٰهُمَ اجْعَلْ صِیامِی
فِیهِ ....
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
هدایت شده از نسیم معنوی | عبدالرضا نظری
#چالش_شهدایی
نفر1⃣4⃣
صداتو بلند کن بفهمم که هستی😭💔
هنوز زنده اي و چشاتو نبستي 😔💔
بلند شو علمدار علم رو بلند کن 😭
بازم پرچم این حرمو بلند کن 😭💔😔
کانال سلام برابراهیم🌹🌹🌹🌹
@Ebrahimhadi1313
✨✨✨
پیرزن طلاهایش را برای کمک به جبهه داد و از اتاق خارج شد؛
جوانی صدا زد : " حاج خانم ؛ رسیدِ #طلاهاتون .. ! "
پیرزن گفت : " من برای دو پسر #شهیدم هم رسید نگرفتم😊🌹
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
#حرف_حق
+آهایجوونااا📞
الآناگہتوایندورهزمونہکہ
دینداریخیلیسختشدهـ
داریدیندارےمیکنی💪
#خداوڪیلیدمٺگـرم😉🌱
👤•.استادرائفیپور
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁