به پایان آمد این ماه و عبادت همچنان باقیست
برای ما حرم بنویس، نجف تا کربلا کافیست...
🌸عیدبندگی مبارک🌸
#رمضان
#عید_فطر_مبارک💐
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مسیر_شهادت
🎞 یادگاری دختر آمریکایی از شلمچه
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
چادر و پوشیه با :
ریمل🤦🏻♀
خط چشم👁
لاک💅🏻
رژ💄
سفید کننده👩🏻
عشوه💁🏻
سلفی جلف🤳🏻
زیورآلات گیرا💍
پیدا بودن دست از مچ تا آرنج🙋🏻
جوراب نپوشیدن🤷🏻♀
❌قابل جمع نیست❌
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
در برابر دنیایی که گرفتاری آن مانند خوابهای پریشانِ شب میگذرد شکیبا باش...!🌱😍✨💓💔
#ظهور
#انگیزشی
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے🍀🥀
🎥داستان چایی ریز ارباب🍀
🎤حاج حسین یکتا
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
#حدیث_روز❣
☀️امام زمان(عج):👇
«هر ڪس در اجراے اوامر خداوند ڪوشا باشد ، خدا نيز وۍ را در دستيابے به حاجتش يارے می ڪند .»
📚(بحار الأنوار ، ج 51، ص 331 )🍃🌷
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
♨️کانال پرطرفدار"#سردار_دلها"که این روزا حسابی تو ایتا ترکونده!
💢اینجا آنقدر#مطالب_زیبا در مورد #حاج_قاسم و #دیگر_شهدا ببینید وبشنوید که تابه حال هیچ جا ندیدید.
✨با کانال ما بروز باشید✨
🎧🎤#مداحی_های_جدید_هم_داریم 🌘🌹🍃
#متنهای_خاص_فقط_در_کانال_سردار_دلها
✨اینم لینکش ✨👇
https://eitaa.com/joinchat/1558904853C3b6a8bfe23
دلم آسمون میخاد🔎📷
♨️کانال پرطرفدار"#سردار_دلها"که این روزا حسابی تو ایتا ترکونده! 💢اینجا آنقدر#مطالب_زیبا در مورد #حا
.:
#پیشنهاد_عضویت
مطالبی که نمیدونی از حاج قاسم بیا کانال سردار دلها ببین ✨😅
#نهج_البلاغه❣
☀️اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
🔸ڪسے ڪہ به ياد #سفر طولانے #آخرت باشد، خود را آماده مى سازد.
📚نهج البلاغه حكمت ٢٨٠🌹🍃
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌با چند جمله از پیر حکیم و عارف بی نظیر (خمینی کبیر ) ، هدف و مسیر زندگیتان را مشخص و یا تثبیت کنید...
🎞همراه با تصاویری از زندگی آن بزرگمرد الهی
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
#مهدویت
#جلسه_هشتم
اخرین ساعتِ رمضان امسال هم در حال سپری شدنِ رفقا امروووز کمترین که غیبت کردین انشالله بله ؟!
میدونین اوایلش سخته ترک هرچیزی اما اگه ۲۱ روز ازش بگذره به یکی از عادات تون تبدیل میشه پس اگه یه حرفایی امروز نباید میزدین اما زدین ناامید نشین عزم تون رو جزم کنین قوی تر شیطان رو شکست بدیم♥️🌱
این حدیث تو عکس رو خوندددین انشالله؟
خب ما هم قووول دادیم که به خاطر آقا دیگه مراقبه کنیم و حواسمون باشه با خطاهامون دل پسر فاطمه سلام الله رو نشکنیم و محبت مون رو بهشون نشون بدیم این هفته هروقت اومدین غیبت کنین این جمله رو بگیم
✨🌱آقا من عهد بستم که فقط به خاطر تو غیبت را در زندگیم بیرنگ کنم🌱✨
بچه ها درسته اولش سخته اما با خودتون بگین انگار این روزا تو یه پادگان نظامی هستیم که داریم خودمون رو برای سربازی آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه اماده میکنیم😍♥️
الهم عجل لولیک الفرج🌸💎
التماس دعا🌙💛
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
دلم آسمون میخاد🔎📷
و هو الشهید♥ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_چهارم 💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجز
و هوالشهید♥
#تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_پنجم
💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمندهها بود و دل او هم پیش #حاج_قاسم جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسمم!»
سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! بهخدا اگه #ایران نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط میکرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت #شیعه را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای #داعش خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف #سید_علی و #مرجعیت روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!»
💠 تازه میفهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر #مدافعان شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن #شهادت سرشان روی بدن سنگینی میکرد و حیدر هنوز از همه غمهایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از #حاج_قاسم چیزی نگفته بود؟»
و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر #شهیدم شیشه چشمم را از گریه پُر میکرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد.
💠 ردیف ماشینها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم میکرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای #شهادت بردم :«چطوری آزاد شدی؟»
حسم را باور نمیکرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه میکنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را میپوشاندم و همان نغمه نالههای حیدر و پیکر #مظلومش کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!»
💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناکتر از #اسارت بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و #تهدیدت میکرد من میشنیدم! به خودم گفت میخوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! بهخدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!»
و از نزدیک شدن عدنان به #ناموسش تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط #امیرالمؤمنین مرا نجات داده و میدیدم قفسه سینهاش از هجوم #غیرت میلرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟»
💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشینها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع #عملیات، من و یکی دیگه از بچهها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون #شهید شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، #اسیرم کردن و بردن سلیمان بیک.»
از تصور درد و #غربتی که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخهای سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله میکرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و میخواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.»
💠 از #اعجازی که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم #کریم_اهل_بیت (علیهمالسلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچهمون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف میزنی بیشتر تشنه صدات میشم!»
دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمیکردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود.
💠 مردم همه با پرچمهای #یاحسین و #یا_قمر_بنی_هاشم برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانهمان را به هم نمیزد.
بیش از هشتاد روز #مقاومت در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشقترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم.
#پایان
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁