eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.6هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم آسمون میخاد🔎📷
.. #مهدویت🕊
•🥀• امام‌علے{علیہ‌‌السلام‌}می‌فرمایَند: -زمانیڪه امام مہدی ظهورکند،زمین چنان برکات وگنج هایش راخارج میڪند که دیگرفقیری یافت نمیشودکه به او صدقه دهند...! [📚منبع|بحارالانوار،جلد52صفحه 338] ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
همیشه قبل از پاسخ دادن به سوالات ديگران،مدتي سكوت كن ؛ تاپاسخ بهتري بيابے سكوتت درخاطرهيچكس نخواهدماند ! اماپاسخت راهميشه به خاطرخواهند سپرد🌻•° ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
•🌷• -هر وقت بعدازاون گناھ خدابهت فرصت داد ؛ که وضو بگیری ، وایسے جلوشونمازبخونے ، یعنی پذیرفتَتِت^^‌ 🖐🏻
شهید نامدار هاشم پور سالروز شهادت ۹ مهر ماه ۶۱ در عملیات سومار مسلم ابن عقیل 🥀 در حفظ و نشر آثار سهیم باشیم🌹
روزی که گفت می خوام برم گفتم نرو هر کاری که میخوای انجام بدی همینجا انجام بده من طاقت دوری تورو ندارم..... اما هر کاری کردم حریفش نشدم گفت من فردا صبح می خوام برم بعد بهم گفت ننه تو باید مثل حضرت زینب باشی راه بی‌بی رو ادامه بدی و پشت حضرت امام ره تا آخرین نفس باشی خلاصه حریفش نشدم رفت دم در حیاط وایساد تا پدرش اومد با پدرش خداحافظی کرد کلید رو بهش دادم که اگه اومد و ما خونه نبودیم باهاش باشه گفت نه من کارم ۱۲ روز بیشتر طول نمیکشه وقتی هم که بیام تو خونه ای خلاصه ۱۲ روز گذشت منتظرش بودم که برگرده یهو دیدم زنگ در به صدا در اومد با شور و شوق رفتم دم در.... البته قبلش دیدم دارن توی بلندگو یک چیزی اعلام می کنند انگار یک مراسم پرشکوه داشتن دیدم یکی از خانم های همسایه اومده دم در بهم گفت یک شهید آوردن توی محله بیا بریم ببینیم منم پاشدم رفتم گفتم بیچاره مادرش و خوش به حال خودش که این همه جمعیت براش اومده ..... خیلی به حال اون شهید گریه کردم خانم همسایه به من گفت حالا تو ام بیا بریم تشییع جنازه این شهید حالا این میدونست اما من نمیدونستم نامدارم شهید شده خلاصه رفتیم بیرون..... رفتیم سر خیابون من چادر رنگی داشتم یهو دیدم یه نفر برگشت از پشت به من گفت بمیرم برات نامدارت شهید شده همچین که گفت نامدار شهید شده ها دیگه جایی رو ندیدم فقط دیدم یه ماشین داره میاد به خودم که اومدم دیدم تو ماشین م دیدم منو بردن تو مسجد نداشتن من ببینمش اما وقتی آوردنش خونه وقتی روش و دیدم دیدم کلاً لباس هاش خونیه روده هاش تو مشما له شده پیکر پاره پاره شده
میگن ࢪفیق همۅنہ ڪہ پا بہ پات تۅ آتیش بغداد بسۅزھ... 🖤 ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_هفتاد_سوم تلخ تر از تلخ _اون ای
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 سخت تر از جنایت برای بازجویی رفتیم تو...تا چشمش به ما افتاد،یهو اون چهره عادی و مظلوم حالت وحشیانه ای به خودش گرفت...با یه نفرت عجیبی بهم زل زد و گفت...اگر من رو تکه تکه هم بکنید به شما کثافت های آدم کش هیچی نمیگم...من به آرمان های حزب خیانت نمی کنم... می دونی مهران؟...اینکه الان شهر ها اینقد آرومه،با وجود همه مشکلات و مسائل مردم توی امنیت زندگی می کنن...فقط به خاطر خون شهداست...شرافت و هویت مردم هر جایی به خاکشه...ولی شرافت این خاک به مردمشه...جوونای مثل دسته گل که از عمر و جوونی شون گذشتن... این نامردا،شبانه می ریختن توی خونه...فردا،ما می رفتیم جنازه تکه تکه شده جمع می کردیم... توی مشهد،همون اوایل ریختن توی یکی از بیمارستان*...بخش کودکان...دکتر و پرستار و بچه های کوچیک مریض رو کشتن...نوزاد تازه به دنیا اومده رو تو دستگاه کشتن...با ضرب،سُرم رو از توی سر بچه کشیده بودن...پوست سرش با سُرم کنده شده بود... هر چند،ماجرای مشهد رو فقط عکس هاش رو دیدم اما به خدا این خاطرات تلخ ترین خاطرات عمر منه...سخت تر از شهادت و تکه تکه شدن دوست ها و همرزم ها...و میدونی سخت تر از همه اینا چیه؟...اینکه پسرت تو صورتت نگاه کنه و بگه...مگه شماها چی کار کردید؟...می خواستید نرید...کی بهتون گفته بود برید؟... یکی از رفیق هام...نفوذی رفته بود...لو رفت...جنازه ای به ما دادن که نتونستیم به پدر و مادرش نشون بدیم... ما برای خدا رفتیم...به خاطر خدا...به خاطر دفاع از مظلوم رفتیم...طلبی هم از احدی نداریم...اما به همون خدا قسم...مگه میشه چنین جنایت هایی رو فراموش کرد؟...به همون خدا قسم...اگه یه لحظه فقط یه لحظه وسط همین آرامش مجال پیدا کنن،کاری می کنن بدتر از گذشته... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️ 🍃 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
زِ نام گرم تو❣ دلِ برف آب می‌گردد... السلام علیک یا علی بن موسی الرضا✨ دلم آسمونو میخواد🌨 20:00🌸🌿🌸🌿    
👌🏻 ﴿هرکسے برای دیده شدن کارنکند ؛ خداوندبرای دیده شدنش کارمیکند 🦋﴾ !^^
دلم آسمون میخاد🔎📷
✨﷽✨ #حبیبه_خدا #قسمت_چهاردهم ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ✨اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ
✨﷽✨ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ✨اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودِعِ فیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُک✨ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ 🕊 حضرت زهرا رکن امیرالمؤمنین 🔹امام صادق از طریق پدرشون از جابربن عبدالله انصاری نقل میکنن: حضرت رسول سه روز از قبل وفات به امیرالمؤمنین میگن:(سلام بر تو ای پدر دو ریحانه من! من دو ریحانه ام [حسن و حسین] را به تو سفارش میکنم. به زودی دو رکن اساسی تو دنیا را ترک میکنند.) جابر میگه: چون پیامبر وفات کردن امیرالمؤمنین گفتن:این یکی از رکنهای من بود که پیامبر خبر داده بود و بعد از شهادت حضرت فاطمه گفتن: این هم رکن دوم من بود که رسول از آن خبر داده بودند."۱" 🖤 فقدان مادر سادات و انزوای امیرالمؤمنین ⚫️از احادیث متعدد و معتبر استفاده میشه که امیرالمؤمنین با وجود حضرت زهرا دلگرم بودن و برای مبارزه با غاصبین آمادگی داشتن ولی فقدان ایشون مولا رو مأیوس کرد.....😔 وقتی مولا حضرت زهرا رو در قبر گذاشتن خطاب به رسول خدا فرمودن:( یا رسول الله! با شهادت فاطمه صبر و شکیباییم کاسته شد و طاقت و توانایی از دستم رفت. بعد از این پیوسته در حزن و اندوه بسر میبرم و شبها را به بیداری میگذرانم.)😔 "۲" ▫️ابن ابی الحدید درباره نقش حضرت زهرا در ولایت و شخصیت امیرالمؤمنین مینویسه:(بعدِ پیامبر تا وقتی فاطمه زنده بود توجه اصلی مردم به سوی امیرالمؤمنین دوخته شده بود ولی بعد وفات آن بانوی عزیز اسلام،توجه اونها از علی برگشت."۳" حتی شیخین جرأت و جسارت به علی را بعد از فاطمه آن چنان شدت بخشیده و به شخصیت بی نظیر ایشان اسائه ادب نمودند که وی را در میان مردم به فراموشی سپردند.)"۴" ▫️علامه مجلسی به نقل از صحیح بخاری در این مورد مینویسه:(تا فاطمه زنده بود علی شخصیت مورد توجه مردم بود ولی بعد از شهادت آن بانو،امیرالمؤمنین احساس غریبی کرد و لذا ابوبکر خواست که بیعت را بپذیرد.)"۵" در ادامه اومده که مولا خلیفه اول رو به طور خصوصی به منزل دعوت کرد و از پذیرفتن خلیفه دوم خودداری کردن و توی اون مجلس مطالب دوستانه ای مطرح شد که ابوبکر گریه کرد و موقعی که مولا آماده بیعت شدن خلیفه اول گفت:(من درآمد فدک را به همان کیفیت خرج میکنم که پیامبر خدا میکرد) سرانجام همون شب مولا امیرالمؤمنین بین مردم بیعت کردن..... 📌پی نوشتها: 📚 ۱. بحارالأنوار:ج۴۳،ص۱۷۳،ح۱۴ 📚 ۲. نهج‌البلاغه:خطبه۱۹۳ 📚 ۳. شرح نهج‌البلاغه:ج۲،ص۲۲ 📚 ۴. ابن ابی الحدید:ج۹،ص۲۸ 📚 ۵. شرح من لایحضر:ج۱۱،ص۲۱۷ 🌀ادامه دارد.... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
•✨🦋• ↰لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا...!🌻 نگران نباش ! خدا اینجاست،کنارمون شونه به شونه، نفس به نفس.!🌸🌿↳ 🖐🏻 ــــــــــــــ🌙🌧ــــــــــــــ 🙃 ^^
✨یاٰخَیـرَالغاٰفریٖن✨
دلم آسمون میخاد🔎📷
‌ ‌‌گوشه ‌ی چشم تو از مُلکِ جهان ما را بس ... ♡ ‌ ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
مادر ؟! میخ می گفت: در دود، چِشمَش کور بود و ندید تو را ....
مدینه، کوچه پس کوچه زیاد دارد...
روضه مےخوانم ولی مستور در لفّافه‌ها از مدینه دلخورم از کوچه‌هایَش بیشتر...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کسی که میزنی ناموسِ علیست... یا زهرا