eitaa logo
🇮🇷دلم آسمون میخاد🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
12.6هزار ویدیو
119 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . ارتباط با مدیر کانال @Majnoon1108 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🍃 ؟ ۱ ۱.اندیشه (دین🆚سیاست) سلطه مسیحیت و بزرگان کلیسا بر امور سیاسی اروپا درقرون وسطا، موجب ستم بر مردم شده و جامعه را به جهل و عقب ماندگی کشاند. با از بین رفتن سلطه کلیسا ،تمدن جدید غرب ،دین را ارتباط فردی انسانها با خداوند تعریف کرده و در پی آن صلاحیت دین را برای حضور در صحنه های سیاسی اجتماعی انکار کرد.تمدن جدید اروپا سیاست و حکومت را مقوله ای عرفی و عقلانی اعلام کرد برخلاف قرون وسطا که دین را مبنای مشروعیت حکومت قرار داده و از دین به عنوان مبنای رفتارسیاسی وحکومتی استفاده میکرد. این منطق که سکولاریسم معنا شده در حقیقت، بازتاب رفتارهای سخت گیرانه و نادرست کلیساهای قرون وسطا که بر جامعه حکومت میکردند بوده است. برخی از رفتارهای نادرست: ۱.دانش در چهارچوب تفسیررسمی خویش از کتب مقدس مسیحی محصور شده بود. ۲.در قالب بازجویی های مذهبی(انگیزیسیون)ازادی تحقیات و اظهارنظرهای علمی از دانشمندان و پژوهشگران ازاداندیش سلب و با فرضیه های روزامد علمی برخورد میشد. ۳.به غرض غلبه یافتن باورهای تحریف شده مسیحی ، عقاید دینی بر علم و تجربه تحمیل میشد. ۴.در رفتار سیاسی با سلب حق حاکمیت مردم رفتارظالمانه و مستبدانه ای در پوشش دین و توجیهات دینی در پیش گرفته میشد. ۵. جامعه از نظام اجتماعی سنجیده برگرفته از فطرت ، دور نگه داشته میشد. بر این اساس اندیشمندان عصر رنساس(نوزایی) در اروپا با محدود کردن کارکرد دین به تنظیم حیات فردی و رابطه انسان با خدا ، مرجعیت دین در حیات علمیو اجتماعی را نفی کرده و بر محوریت عقل و تجربه بشری در اجتماع تاکید کرده اند. از این رو سکولاریسم را به کنار گذاشتن آگاهانه دین از صحنه معیشت و سیاست و با علمی و عقلانی شدن اجتماع معنا کرده اند. رویکرد اندیشمندان عصر رنسانس درباره نفی استفاده از اموزه های تحریف شدهو ناقص مسیحی در اجتماع ، دانش بشری را بر نمیتابید و با تجربه و علم ارتباطی برقرار نمیکردو نیز ضرورت رجوع به عقل و تجربه در مغرب زمین ، امری واقع بینانه مینمود . این رویکرد در حقیقت فرار از خرافه به علم و واقعیت بود . با این حال برخی اندیشمندان غربی با تعمیم عقل گریزی اموزه های کلیسا به همه ادیان به ویژه دین اسلام منطق سکولاریسم را برای جامعه اسلامی نیز تجویز کرده اند.این در حالی است که اسلام از خرافات به دور است و منطبق بر عقل است و همچنین مبانی و آموزه های سیاسی و اجتماعی ان و سیره ایمه این اندیشه را نفی میکند. بسیاری از روشنفکران مسلمان نیز براثر تبلیغات یا باور به مبانی غربی این مدعا را حقیقت پنداشته و به گمان اصلاح جامعه اسلامی و توسعه ان دین را از سیاست جدا تصور کرده و درصدد القا و نهادینه کردن فرایند سکولاریسم در جامعه اسلامی بر امده اند. این در حالیست که نه دین اسلام مشابه مسیحیت تحریف شده قرون وسطاست و نه معارف اسلام مانند اموزه های مسیحیت خرافی است.به خلاف مسیحیت که معتقد بود پیامبران نباید در امور حاکمان دخالت کنند ، پیامبر و امامان و حتی بزرگان اسلام بر اساس فریضه امربه معروف و نهی از منکر در امور جامعه دخالت میکردند و از این رو پیامبر اکرم به سبب نفی حاکمیت فرهنگی جاهلی و تشکیل امت اسلامی از سرزمین مادری خویش مهاجرت کرده و با بزرگان فرهنگ جاهلی مبارزه کرد، همچنین امام علی و امام حسن علیهم السلام عملا اداره کشور و تدبیر امور را در قالب رهبر عهده دار بودند. ادامه دارد https://eitaa.com/shahadat_arezoomee