وقتی علی #چاقو خورد و ضارب فرار کرد، #پیرمردی جلو آمد و گفت: #همین_رو_میخواستی؟ آخه به تو چه ربطی داشت...؟
علی با صدای ضعیفی گفت: حاج آقا فکر کردم #دختر شماست، خواستم از #ناموس شما دفاع کنم...
#شهیدعلیخلیلی
#شهید_امر_به_معروف
#سالروز_شهادت 🕊🥀
#سلام_بر_شهـیدان 🕊🥀
#ڪانالدلمآسمونمیخاد
عادت داشت ڪارهای خوبش
پنهان بمونه😌
رفته بودیم اردوی مشهد😍
من فقط تونسته بودم
هزینه اردو رو فراهم ڪنم،😢
یه روز بچه ها برای خرید
سوغاتی 🧣🍡🧢🎒به بازار
رفتن علی آقا اومد پیش من
و گفت : تو نمی ری بازار؟
گفتم : راستش من فقط تونستم
هزینه اردو رو فراهم ڪنم🤷🏻
و پولی💰💵 برای خرید سوغاتی ندارم❌😢
گفت: باشه و رفت🚶🏻
یڪی دو ساعت بعد اومد
و گفت 🗣: من می خوام برم بازار خرید،
بیا با هم بریم😊
رفتیم بازار، #علی_آقا ڪلی سوغاتی خرید و برگشتیم حسینیه
فردا صبح هم به طرف
تهران حرڪت ڪردیم🚙
وقتی رسیدم خونه🏠،
در ساڪمو💼 ڪه باز ڪردم
دیدم تمام اون سوغاتی ها توی ساڪ منه 😳و علی اونهارو برای من گرفته بود و حتی به روی منم نیاورده بود. 🌷
#شهید_خلیلی #شهید_امر_به_معروف
#سید_علیرضا_آل_داود 💞
ـــــــــــــــــــ🌱🍂ـــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
🖤↓🥀
@shahadat_arezoomee
مٰاملَـتاِمٰام #حُسـیِنم✌️🇮🇷