eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.6هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_هشتاد_سوم اونم با سعید که پدر د
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 دبیر شیمی اون روز ها هزاران فکر با خودم می کردم...جز این که اون اتفاق شروع،یک طوفان بود...طوفانی که هرگز از ورود بهش پشیمون نشدم... اولین مناسبت بعد از شروع به کار شورا...بعد از یه برنامه ریزی اساسی...با کمک بچه ها توی سالن سِن زدیم و... همه چیز عالی و طبق برنامه پیش رفت علی الخصوص سخنران که توی یکی از نشست ها باهاشون اشنا شده بودم و افتخار دادن و سخنران اون برنامه شدن...جذبه کلامش برای بچه ها بالا بود و محو شده بودن... برنامه که تموم شد،اولین ساعت درس شیمی بود...معلم خنده رو...زیرک و سخت گیر که اون روز با چهره گرفته و بد اخلاق وارد کلاس شد...چند لحظه پای تخته ایستاد و زل زد بهم... _راسته که سخنران به دعوت تو حاضر شده بیاد؟...این اقا راحت هر دعوتی رو قبول نمی کنه... یهو بهروز از ته کلاس صداش رو بلند کرد _اقا شما روحانی هم میشناسید؟...ما فکر می کردیم فقط با سواحل هاوایی حال می کنید... و همه کلاس زدن زیر خنده...همه میخندیدن به جز ما دو نفر...من و دبیر شیمی... صدای سائیده شدن دندان هاش رو می شنیدم...رفت پای تخته... _امروز اول درس میدم،اخر کلاس تمرین ها رو حل می کنیم... و شروع کرد به درس دادن...تا اخر کلاس اخم هاش توی هم بود...نه تنها اون جلسه،تا چند جلسه بعد جز درس دادن و حل تمرین کار دیگه ای نمی کرد... جزء بهترین دبیر های استان بود و اسم و رسمی داشت اما به شدت ضد نظام و اخرِ بیشتر سخنرانی هاش... _آخ که یه روزی برسه سواحل شمال بشه هاوایی...جانم که چی میشه...میشه عشق و حال...چیه الان اخه؟...دریا هم که بخای بری،سرت رو باید بیاری پایین...حاج خانم یا الله...خوبی فاطی کوماندو مگه مجبوری بیای حال ما رو ضد حال کنی... _دلم میخواد، اون روزی رو ببینم که همخ این روحانی ها رو دسته جمعی بریزیم توی اتیش... توی هر جلسه محال بود۲۰دقیقه در مورد مسائل مختلف حرف نزنه...از سیاسی و اجتماعی گرفته تا... در هر چیزی صاحب نظر بود...یک ریز هم بچه ها رو میخندوند...و بین اون خنده ها حرف هاش رو میزد...گاهی حرف هاش اینقدر احمقانه بود که فقط بچه های الکی خوش کلاس خنده شون می گرفت... اما کم کم داشت همه رو با خودش همراه می کرد...به مرور،لا به لای حرف هاش دست به تحریف دین میزد...و چنان ظریف در مورد مفاسد اخلاقی و...حرف میزد که هم قبحش بین بچه ها میریخت و هم فکر و تمایلش رو در بین بچه ها ایجاد می کرد...و استاد بردگی فکری بود... _ایرانی جماعت هزار سال هم بدوه بازم ایرانیه...اوج هنر فکریش این میشه که به پاپ کورن بگه چس فیل...اخر هم جاش همون ته فیله است... خون خونم رو می خورد،اما هیچ راهکاری برای مقابله باهاش به ذهنم نمی رسید...قدرت کلامش از من بیشتر بود...دبیر بود و کلاس توی دستش...کاملا حرفه ای عمل میکرد...در حالی که من یک نوجوان که تازه وارد ۱۸سالگی شده بود بودم...حتی بچه هایی که دفعات اول مقابلش می ایستادند،عقب نشینی کرده بودن...گاهی توی خنده ها باهاش همراه می شدن... هر راهی به ذهنم می رسید،محکوم به شکست بودتا اون روز خاص رسید... عین همیشه وسط درس،درس رو تعطیل کرد...به حدی به بچه ها فشار می آورد و سوال و نمونه سوال های سختی رو حل کرد کا تا اسمBreaking timeمی اومد،گل از گل بچه ها می شکفت... شروع کرد به خندوندن بچه ها...و سوژه ی این بار دیگه اجتماعی،سیاسی یا...نبود...این بار مستقیم خود اهل بیت رو هدف گرفته بود...و از بین همه،حضرت زهرا سلام الله علیها... با یه اشاره کوچیک همهچیز رو به سخره گرفت...و بچه ها طبق عادت همیشه شون می خندیدن...انگار مسخ شده بودن...چشمم توی کلاس می چرخید،روی تک تک اجزای صورت شون...انگار اصلا نفهمیده بودن چی شده و داره چی میگه...فقط میخندیدن... و وقتی چشمم برگشت روی اون،با چشم های مست از قدرت و پیروزی بهم نگاه می کرد... برای اولین بار توی عمرم با همه وجود از یه نفر متنفر شده بودم...اشتباهش و کارش نه از روی سهو بود نه هیچ توجیه دیگه ای... گردنم خشک شده بود...قلبم تیر می کشید...چشم هام گرفته بود...و این بار صدای سائیده شدن دندون های من شنیده میشد... زل زدم توی چشم هاش... _به حرمت اهل بیت قسم با دست های خودم نفست رو توی همین کلاس می بُرم...به حرمت حضرت زهرا سلام الله علیها قسم رهات نمی کنم... از خشم می لرزیدم و این جملات رو توی قلبم تکرار می کردم... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️ 🍃 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃