eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.7هزار ویدیو
118 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17341201133437 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
•🥣• {بادبادڪ؛هنگامے بالامیرودکه با،بادمخالف روبه روشود!... ازمخالفت هانهراسید.. این مخالفت هاشمارورشدمیده ومیتونه انگیزه ای برای موفقیتتون باشه😍} ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
•💝🌼• «خداوندازآن رونمازرابرشماواجب گردانیدکه دچارخودبزرگ بینے نشوید!» 👌🏻
••{لبیک‌یازینب♥️}•• 🕊
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_پنجاه_یکم ارث با درخواست خاله،پز
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 ساعت به وقت کربلا دیگه آب و غذا هم نمی تونست بخوره...سُرم هم توی دستش نمی موند...می نشستم بالا سرش و قطره قطره لی هاش رو تر می کردم...اما باطگز دهنش خشک خشک بود... بی حس تر از همیشه روی تخت دراز کشیده بود...حس و رمق از چشم هاش رفته بود و تشنگی بهش فشار می آورد...هر چی لب هاش رو تر می کردم ،فایده نداشت...وجودش گُر گرفته بود... گریه ام گرفت...بی اختیار کنار تختش گریه می کردم...حالش خیلی بد بود...خیلی... شروع کردم به روضه خوندن...هر چی شنیده بودم و خونده بودم،از کربلا و عطش بچه ها...اشک می ریختم و روضه می خوندم...از علی اکبر امام حسین که لب هاش از عطش سوخته بود،از گریه های علی اصغر و مَشک پاره ابوالفضل العباس...معرکه ای شده بود... ساکت که شدم دستش رو کشید روی سَرم...بی حس و جان...از خشکی لب و گلو،صداش بریده بریده می اومد... _زیارت...عاشورا...بخون شروع کردم...چشم هاش می رفت و می اومد... _"اَلسلامُ عَلیکَ یا اَبا عَبدالله...اَلسلامُ علیک یا ابنَ رَسولِ اللهِ...اَلسلامُ عَلیکَ یابنَ اَمیر المومنین... به سلام آخر زیارت رسیده بود... _عَلیکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبداً... چشم هاش بی رمق خیس از اشکش،چرخید سمت در...قدرت حرکت نداشت اما حس کردم با همه وجود می خواد بلند شه...با دست بهم اشاره کردبایست...ایستادم... دیگه قدرت کنترل خودم رو نداشتم،من ضجه زنان گریه می کردم...و بی بی...دونه دونه...با سر سلام می کرد...دیگه لب هاش تکان نمی خورد...اما با همون سختی تکان شون می داد و چشمش دور اتاق می چرخید... دستم رو گرفتم روی صورت خیس از اشکم... _السلام علی الحسین...و علی علی بن الحسین...و علی و اولاد الحسین... و علی... سلام به آخر نرسیده،به فاصله کوتاه یک سلام...چشم های بی بی هم رفت... دیگه پاهام حس نداشت...خودم رو کنتر کشیدم کنار تخت و بلندش کردم...از آداب میت،فقط خوابوندن رو به قبله رو بلد بودم... نفسم می رفت و می اومد و اشک امونم رو نمی داد...ساعت۳صبح بود... با همون حال،تلفن رو برداشتم...نمی دونستم اول به کی و کجا خبر بدم...اولین شماره ای که اومد به ذهنم،خاله معصومه بود... آقا جلال با صدای خوای آلود،گوشی رو جواب داد...اما من حتی در جواب سلامش نتونستم چیزی بگم...چند دقیقه،تلفن به دست فقط گریه می کردم...از گلوم هیچ صدایی در نمی اومد... آقا جلال به دایی محسن خبر داده بود...۱۰دقیقه بعد از رسیدن خاله،دایی و زن دایی هم رسیدن...محشری به پا شده بود... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️ 🍃 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
‌ ‌یا انیسَ النُفوس همدم دلتنگی های من، همه‌ی دلخوشیم ... ‌
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍄🌿🌻 📌#بچه‌_شیعه‌_باس؛ خوشبختی‌رادررضایت‌خداببینید. ♥️|خوشبختی‌رو‌دررضایت‌خداببیتید نه‌حرف‌وحدیث‌مرد
🍄🌿🌻 📌؛ بادرک‌ومنطق‌باشه😁👌 🌱خانمها‌ی‌محترم؛اگرهمسرتان‌‌را‌دوست‌ دارید‌‌،کارهای‌او‌راتاییدکنید،ازاو‌تعریف‌ کنید،بااومشورت‌کنید‌و... آقایان‌گرامی؛اگرهمسرتان‌را‌دوست‌دارید شنونده‌ی‌خوبی‌باشید،به‌او‌هدیه‌بدهید حداقل‌روزی‌یکباردوست‌داشتنتان‌رابه زبان‌بیاورید💞 🕊 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
:🌙؛❄️؛🌵؛ •♢•||مٰارآتُومَگر{🍂🥀} °•|ڪَرب‌وبلآیےبنمایے|•° • 🌱 ○||∞ڪجایے√🖐🏻 💛~] ••••• شبتون‌مهدوی🌟 😁✋
یاٰذَالجُودِوالنِعـم🌿
”سَلامـ‌ عشق‌تَرین باباےِ دُنیا“ اگر از همہ‌جا نااُمید شَومـ ؛ بازهمـ شُوقِ یڪ سَلامـ بھ شُما ، زندھ‌اَمـ میڪند🌱 :) ‌« السَّلامُ‌عَلیكَ‌یٰا‌بَقیَةَ‌الله » ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
•🍄• اگراول وقت نماز بخوانے شترقربانے کرده‌ای،واگرآخر وقت بخوانے یک گنجشک!° √آیت‌الله حق‌شناس 👌🏻
امروز صبح پست سردار در پیج حذف شد . مگر میشود او را از دلهای ما پاک کنند 🌱😍
لطفا‌پیج‌روحمایت‌کنید🤚 ((برای‌دومین‌بارحذف‌شده)) درضمن‌خواهرم‌اداره‌میکنه‌پیج‌مارو. @talabe_shahid_7323 @ k o m i l _ g r a p ممنون از حمایتتون 🌺
🖌عنایت‌شهیدبه‌دختر درپارتی‌شبانه😳 این‌لبخندشهیدازاون😊 ‌لبخندای‌خاصه...😍 وخیلیارو‌عوض‌کرده...🌹 خودمن‌از‌دیروز‌گزاشتم‌🍁 تصویرزمینه‌گوشیم‌...📱 دلم‌نمیاد‌عوضش‌کنم...❤️ این‌لبخندشهیدرویه‌دختر☺️ توی‌پارتی‌میبینه‌توبه‌میکنه✌️ وعوض‌میشه...😎🤲 عکس‌شهیدروبه‌روی‌خونه‌ای بوده‌که‌توش‌پارتی‌بوده...🏘   ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
InShot_۲۰۲۰۱۲۲۱_۱۸۵۵۲۳۸۴۵.jpg
4.45M
فایل‌باکیفیت‌عکس‌بالا👆 شماهم‌میتونین‌بانشراین‌عکس ‌موجب‌هدایت‌خیلی‌ازجوونابشین...😍 مخصوص‌استوری👌 وتصویرزمینه‌گوشی🌹   ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
•💛• ﴿دوباره قلم نوشت ازعشق وانتظار انتظارهاهمه تبخیرشد؛کجایی جانا!﴾ ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_پنجاه_دوم ساعت به وقت کربلا دیگ
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 تلقین کمی اروم تر شده بودم...تازه حواسم به ساعت جمع شده بود...با اون صورت پف کرده و چشم های سرخ،رفتم توی دستشویی و وضو گرفتم... با الله اکبر نماز دوباره بی اختیار،اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد...قدرت بلند کردنسرم رو از سجده نداشتم...برای خدا و پیش خدا دلتنگی می کردم یا سر نماز هم مشغول عزاداری بودم...حال و هوای نمازم،حال و هوای نماز نبود... مادربزرگ رو بردن،من و آقا جلال پارچه مشکی سردر خونه زدیم...با شنیدن صدای قرآن،هم وجودم می سوخت و هم آرام تر می شد... کم کم همسایه ها هم اومدن عرض تسلیت و دلداری...و من مثل جنازه ای دم در ایستاده بودم...هر کی به من می رسید،با دیدن حال من ملتهب می شد...تسبیح مادربزرگ رو دور مچم پیچیده بودم و اشک بی اختیار و بی وقفه از چشمم می اومد...بیشتر از بقیه،به من تسلیت می گفتن... با رسیدن مادرم،دوباره بغضک ترکید...بابا با اولین پرواز،مادرم رو فرستاده بود مشهد... با یک روز تاخیر مراسم تشیع جنازه انجام شد تا همه برسن...بی بی رو بردیم حرم و از اونجا مستقیم بهشت رضا...همه سر خاک منتظر بودن... چشمم ه به قبر افتاد یاداخرین شب افتاد و زیارت عاشورایی که برای بی بی می خوندم...لعن آخرش مونده بود...با اون سر و وضع خاکی و داغون،پریدم توی قبر... _بسم الله الرحمن الرحیم...اللهُمَ خُص انتَ اول ظالم باللعن منی و... پدرم با عصبانیت اومد جلو تا منو بکشه بیرون،که دایی محمد جلوش رو گرفت...لعن که تموم شد رفتم سجده _اللهم الک الحمد حمد شاکرین لک علی مصابهم...الحمد لله علی عظیم رزیتی...اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود... صورت خیس از اشک،از سجده بلند شدم...می خواستم بیام بیرون که دایی محمد هم پرید توی قبر...دستم رو گرفت و به دایی محسن اشاره کرد... _مادر رو بده... با هم دیگه بی بی رو گذاشتیم توی قبر، دستش رو گذاشت روی شونه ام... _من می گم تو تکرار کن...تلقین بخون... یکی از بین جمع صداش رو بلند کرد _بچه است...دفن میت شوخی بردار نیست... و دایی خیلی محکم گفت _بچه نیست...لحنش هم کامل و صحیحه... و با محبت توی چشم هام نگاه کرد _میگم،تو تکرار کن...فقط صورتت رو پاک کن اشک روی میت نریزه... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️ 🍃 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
.دعا نکرده هم مرا تو مستجاب میکنی بساط خانه‌ی کَرَم همیشه فرق میکند ... ‌
هدایت شده از دلم آسمون میخاد🔎📷
توجه توجه توجه 📣 دوستان‌لینک‌حرف‌ناشناس‌رو‌زدیم اگر‌حرفی‌بامادارید‌اونجا‌بزنید‌ما‌رسیدگی میکنیم.😁((انتقادی‌پیشنهادیو...)) واما‌ایدی‌تبلیغات‌و‌سفارشات‌کانال‌زدیم. 👇👇👇👇 🌸-تبلیغات‌وسفارشات↓ @asemohiha . 🌸-حرف‌‌ناشناس↓ https://harfeto.timefriend.net/16084931430673 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌻🤚 👤| @hajkomil73
🌿اولـ|عبد✌🏻خوبےبشیــم!بعدبگیم+اللْه̩م‌ارز۪۠قنꪲابه̥‌شه̤ادت࣭ـ♥️
دلم آسمون میخاد🔎📷
هرشب‌باپروفایل‌های‌خاص‌باماباشید🌱 ←•{موردپسندخاصها😍}•→ 🌦 ـــــــــــــ🌻🌿ــــــــــــــ 🕊
•💕• پیامبــر مهربانے[ص]: اگرمردم فضیلت نمازشب را میدانستند،اگربرای خواندن آن بیدار نمےشدند،ازغصه گریه های طولانے میکردند! •●📚ارشاد القلــوب،جواب1،صفحه ی89●• 🖐🏻 ــــــــــــ💜🌂ــــــــــــ 🤲🏻 📒🖇 🌧
یاٰذَالفَضلِ والکَرَم✨✨