🔴 #عاشقانه_شهدا{🌹❤️}
💠 دو ماه از ازدواج غاده و مصطفی میگذشت که دوستِ غاده مسئله را پیش کشید: « غاده! در ازدواجِ تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی #ایراد میگرفتی، این بلند است، این کوتاه است...
مثل اینکه میخواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟
غاده با #تعجّب دوستش را نگاه کرد، حتی دل خور شد و بحث کرد که مصطفی #کچل نیست، تو اشتباه میکنی.
دوستش فکر میکرد غاده #دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده.
آن روز همین که رسید خانه در را باز کرد و چشمش افتاد به #مصطفی؛ شروع کرد به خندیدن.
مصطفی پرسید: چرا میخندی؟ و غاده چشمهایش از خنده به #اشک نشسته بود، گفت: «مصطفی، تو #کچلی؟ من نمیدانستم!»
و آن وقت مصطفی هم شروع کردن به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی هم تعریف کرد.
از آن به بعد آقای #صدر همیشه به مصطفی میگفت: شما چه کار کردید که #غاده شما را ندید؟
🌹 #سالگرد_شهادت_مصطفی_چمران
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
「 شھـادت + دهــ⁸⁰ـه 」
خوشبختی یعنی حس ڪنـی شهیـد دارد تو را مینگرد و تو به احتـرامش از گنـاه فاصله میگیری . #شهید_س
#خاطرات_شـهدا
🌷از میان #بچهها مصطفی بسیار مهربان❣ و مؤدب بود. برای من، مادر و خانواده احترام زیادی قائل بود. مصطفی کارت اقامت نداشت، اما در مدتی که در #ایران زندگی میکرد هر کاری از دستش برمیآمد 👌برای خانواده و کمک به خرج خانواده انجام میداد. کارگر ساختمان بود و کاشیکاری و سنگکاری ماهر. کمی بعد از زمانی که در ایران بود به خاطر نداشتن کارت 🔖اقامت از #کشور بیرونش کردند.
🌷کمی بعد وقتی که میخواست از راه #زاهدان وارد کشور شود ماشینشان🚎 بر اثر سرعت بیش از حد از محور #جاده خارج شده و چپ میکند😰. مصطفی به کمک دوستش میرود همین که #دوستش را از ماشین خارج میکند خودرو آتش🔥 میگیرد اما شدت #انفجار مصطفی را پرتاب میکند
🌷و با اصابت #سرش به سنگ به کما میرود و در بیمارستان 🏥زاهدان بستری میشود. وقتی به ما خبر تصادف را اطلاع دادند خودمان را به #زاهدان رساندیم دیدن وضعیت مصطفی به ما اطمینان داد که او دیگر زنده نخواهد ماند😔.بعد از سه هفته که مصطفی به هوش آمد، اولین جملهای که بر زبان آورد این بود که من میخواهم برای #دفاع از حرم حضرتزینب(س) به سوریه بروم. ما همه تعجب کردیم،😳 نمیدانستیم چه اتفاقی برای #مصطفی افتاده
🌷 که این حرفها را میزند وقتی #علت را از مصطفی جویا شدم گفت‼️ در مدتی که در کما بوده است صحنه نبرد #تروریستها و رزمندگان مدافع حرم را میبیند و شاهد جانفشانی آنها بوده است.😇 در آن میان دیدن حرم حضرت زینب او را بیقرار میکند. گویی خدا یک #فرصت دیگر به پسرم داده باشد. مصطفی میگفت در خواب😴 یک نفری آمد و به من گفت شما شهید خواهی شد. 💯
🌷شهادت شما یا در روز #ولادت امام حسین (ع) اتفاق خواهد افتاد یا در روز شهادت حضرت ابوالفضل (ع)😍. وقتی شرح این روایت را از زبان مصطفی شنیدم با #کمال میل از مدافع حرم شدن و راهی شدنش استقبال کردم و گفتم برو خدا ارحم الراحمین است خدا خودش به تو لطف کرده😇 است. آری آن رؤیای زیبا مصطفای من را #بیدار کرد و او بعد از پیگیری و گذراندن دورههای لازم راهی میدان نبرد شد...
✍ به روایت پدر بزرگوار شهید
#شهید_سیدمصطفی_حسینی🌷
📎سالروز ولادت
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞
「 شھـادت + دهــ⁸⁰ـه 」
#لالههای_آسمونی
✨ما جزئيات عمليات #برادرم را از طريق رسانه هاي خبري شنيديم📲. رسانه ها از انفجار شديدي در هتل اقامت سلمان رشدي 🏨خبر دادند و ما نمي دانستيم که #مصطفي در اين عمليات شرکت کرده است.
⚡️ مصطفي توانست با همکاري يکي از کارگران هتل به تاريخ 📆دقيق رفت و آمد #سلمان_رشدي 👺به هتل آگاهي يابد و اتاقي کنار اتاق سلمان رشدي براي انجام #عمليات انتخاب کند اما سلمان رشدي متأسفانه 😕 از اين عمليات جان سالم بدر برد. گويا همان کارگر هتل که مصطفي از او درباره رفت و آمدهاي سلمان رشدي ❓سوال مي کند، به دستگاه هاي اطلاعاتي #انگلستان خبر مي دهد 🗣که يک جوان عرب اينجا درباره سلمان رشدي سوال مي کند. آن گونه که مي گويند قرار بوده که روز سوم اقامت مصطفي در هتل عمليات انجام شود اما قبل از آن عمليات لو رفته و #انفجاري💥 در اتاق مصطفي رخ مي دهد که به شهادت خود او مي انجامد😔
✨جزئيات اين عمليات بطور کامل #محرمانه 🚫بود و ما و حتي دوستان مصطفي از اين عمليات آگاهي نداشتيم.
⚡️مصطفي #جواني بود که براي دنيا زندگي نمي کرد و #آخرت براي او از اهميت زيادي برخوردار بود👌. او هميشه مي گفت 💬 اگر قرار است انسان 20 سال يا 80 سال زندگي کند بالاخره در نهايت 🔚 #مرگ در انتظار اوست پس چه بهتر که دوران جواني را در خدمت به اسلام ☀️سپري کند و در راه اهل بيت(ع) و اسلام به #شهادت برسد.
✍️ به روایت برادر شهید
#شهید_مصطفی_مازح🌷
#سالروز_شهادت
@Shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞