eitaa logo
مطالعات دینی
379 دنبال‌کننده
538 عکس
2 ویدیو
333 فایل
یاد بود شهیدان حجت الاسلام محمد خواجه بمی و فرزندش شهید "محمد رضا" و فرزندش جانباز سرافراز "محمد علی" و دامادش شهید "عیسی پارسا" و خواهر زادگانش شهید "احمد جوشایی" و شهید "علی جوشایی" ارتباط با ادمین: @Khaje_shid
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🎇 🛁 احکام مطهرات (۳۳): ● مسأله 184 پاك شدن كف پا و ته كفش نجس، به واسطۀ راه رفتن روى آسفالت و روى زمينى كه با چوب فرش شده (1) محل اشكال است (2). بلكه پاك نشدن اقوى است. ● (1) بهجت: يا هر چيزى كه به آن زمين نگويند .. ● (2) خوئى، اراكى، گلپايگانى، تبريزى، سيستانى، صافى: بقيه مسأله ذكر نشده. بهجت: و أظهر، بقاءِ نجاست است. ● مكارم: مسأله هر گاه روى زمينى كه با چوب فرش شده راه برود پاك شدن كف پا و ته كفش نجس مشكل است، ولى با راه رفتن روى آسفالت پاك مى‌شود. ● فاضل، نورى: مسأله كف پا و ته كفش نجس، به واسطۀ راه رفتن روى آسفالت (فاضل: كه با قير پوشيده شده) و روى زمينى كه با چوب فرش شده، پاك نمى‌شود. ● زنجانى: مسأله كف پا و ته كفش نجس به واسطۀ راه رفتن روى آن چه معمولًا با آن زمين را فرش مى‌كنند مانند آسفالت پاك مى‌شود ولى پاك شدن كف پا و ته كفش به وسيلۀ آن چه معمولًا با آن زمين را فرش نمى‌كنند محل اشكال است. ☆☆☆☆☆☆ 🛁 مسأله 185 براى (1) پاك شدن كف پا و ته كفش، بهتر است پانزده قدم يا بيشتر (2) راه بروند، اگر چه به كمتر از پانزده قدم (3) يا ماليدن پا به زمين نجاست (4) برطرف شود. ● (1) بهجت: بعد از برطرف شدن عين نجاست، بنا بر اظهر تماس كف پا و ته كفش با زمين كافى است، اگر چه راه رفتن و ماليدن صدق ننمايد ولى براى .. ● (2) خوئى، تبريزى، سيستانى: پانزده ذراع «1» دست يا بيشتر .. نورى: پانزده ذراع (كه تقريباً ده گام مى‌شود) يا بيشتر .. ● (3) خوئى، تبريزى، سيستانى، نورى: پانزده ذراع .. ● (4) بهجت: عين نجاست .. ● زنجانى: مسأله؛ براى پاك شدن كف پا و ته كفش، بهتر است پانزده ذراع دست يا مانند آن راه بروند، (ذراع دست حدود نيم متر است)، اگر چه به كمتر از اين مقدار هم پاك شود. ●مكارم: مسأله؛ براى پاك شدنِ كف پا و ته كفش، اگر مختصرى راه برود يا پا را بر زمين كشد كافى است، ولى بهتر است لا اقلّ پانزده ذراع (تقريباً هفت متر و نيم) راه برود. ☆☆☆☆☆☆☆ 🛁 مسأله 186 لازم نيست كف پا و ته كفش نجس، تر باشد بلكه اگر خشك هم باشد به راه رفتن پاك مى‌شود (1). (1) مكارم: [و] وجود رطوبت غير مسرى در زمين نيز ضرر ندارد. ■ (توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)، ج‌1، ص 115). ☆☆☆☆☆ .............................. 💥《إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ》. (انفال، ۱۱). و (یاد آورید) هنگامی را که خواب سبکی که مایه آرامش از سوی خدا بود، شما را فراگرفت؛ و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛ و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن استوار دارد!
﷽ 🎇 🌺 کار (۲۰۵): 🌺 عوامل کار مضاعف (۱۲۸): 🌺 موقعیت شناسی و اغتنام فرصتها (۳): ● 1- پيامبر خدا (ص) فرمود: "كسى كه درب نيكى بر او گشوده شود بايد آن را غنيمت شمارد زیرا نمى‏داند كه چه وقت بر روى او بسته خواهد شد". (عوالي‏ اللآلي، ج 1، ص 289). ● 2- پيامبر (ص) فرمود: "اى اباذر پنج چيز را پيش از پنج چيز غنيمت شمار؛ جوانيت را پيش از پيريت، و تندرستيت را پيش از بيماريت، و بي نيازيت را پيش از نيازمنديت، و آسوده خاطريت را پيش از خاطر مشغوليت، و زندگيت را پيش از مرگت". (الدعوات، ص 113) ● 3- پيامبر (ص) فرمود: "دنيا ساعتى است پس آن را به اطاعت خدا صرف كنيد". (بحارالأنوار، ج 74، ص 166). ● 4- امام على (ع) فرمود: "فرصت همچون ابر مى‏گذرد پس فرصتهايى كه براى كار خير پيش مى‏آيد غنيمت شماريد". (نهج ‏البلاغة، ص 471). ● 5- امام على (ع) فرمود: "فرصت دزدكى پيش مى‏آيد و همیشه در اختیار انسان نیست". (كشف الغمة، ج‏ 2، ص 347 ) ● 6- امام على (ع) فرمود: "خوشا به حال آن كسى كه پيش از آنكه اسباب كار از ميان برود به كار نيك مبادرت ورزد". (غرر الحكم، ص 154). ● 7- امام على (ع) فرمود: "فرصت را درياب تا مايه غصه نگردد". (أعلام‏ الدين، ص 286 ) ● 8- امام على (ع) فرمود: "مهلتها را غنيمت شمار و بر اجل پيشى گير و از عمل براى خود توشه فراهم کن". (تحف ‏العقول، ص 212 ) ● 9- امام على (ع) فرمود: "مؤمنين كسانى هستند كه ميدانند چه در پیش رو دارند لبهايشان خشك شده چشمهايشان پوشيده است و رنگهايشان تغيير كرده بطورى كه از چهره آنها آثار خشوع ديده مى‏شود". (بحارالأنوار ، ج75، ص 25). ● 10- امام على (ع) فرمود: آدمى در ميان دو ساعت جاى دارد. (غرر الحكم، ص 473). بنابر حدیث فوق انسان بین ساعت گذشته و ساعت آینده که هنوز نيامده قرار دارد پس بايد هر لحظه را غنيمت بداند و در آن بكوشد. ........................................ 💥 «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ في‏ صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ». (لقمان، 16) (در قرآن از زبان لقمان خطاب به فرزندش میخوانیم): "اى فرزندم! اگر (عمل تو) همسنگ دانه ی خَرْدلى باشد و در دل تخته سنگى يا در آسمان‏ها يا در زمين نهفته باشد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى‏آورد، زيرا كه خداوند دقيق و آگاه است"؛
﷽ 🎇 🌇 نوروز (۲۹): 🌇 پیوند نوروز با انقلاب و عزای عمومی نوروز بخاطر در خطر بودن اسلام: ● پيام امام خمینی به علما و روحانيون، اعلام عزاى عمومى در نوروز 1342 : بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏. خدمت ذى شرافت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام - دامت بركاتهم‏. «أَعظَمَ اللَّهُ تَعَالَى أُجُورَكُم‏» (خداوند تعالى، پاداش شما را زياد گرداند). چنانچه اطلاع داريد دستگاه حاكمه مى ‏خواهد با تمام كوشش به هَدمِ احكام ضروريه اسلام قيام؛ و به دنبال آن مطالبى است كه اسلام را به خطر مى‏ اندازد. لذا اين جانب عيد نوروز را به عنوان عزا و تسليت به امام عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه- جلوس مى ‏كنم و به مردم اعلام خطر مى‏ نمايم. مقتضى است حضرات آقايان نيز همين رويه را اتخاذ فرمايند تا ملت مسلمان از مصيبتهاى وارده بر اسلام و مسلمين اطلاع حاصل نمايند. (صحيفه امام، ج‏1، ص: 156) ● ● نامه امام خمینی به آقاى محمد تقى فلسفى موضوع عزاى عمومى در نوروز سال 1342 : «بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏». به عرض عالى مى‏ رساند، ان شاء اللَّه مزاج محترم خالى از كسالت است. تلگرافى به قزل ‏قلعه‏ (زندان قزل ‏قلعه تهران) كردم. پس از آنكه مخابره شد مژده بيرون آمدنتان را دادند. «ذهب العناء بقى الاجر» (درد و رنج گذشت و پاداش آن پايدار است). تصميمى كه ما براى نوروز امسال گرفتيم به نظرم مؤثر و خوب است، لكن با اختلاف سليقه ‏ها باز برخورد كرده. انصافاً ما براى كوبيده شدن خوب هستيم! در هر صورت به گمان بنده اگر جنابعالى و حضرت آيت اللَّه والد و آيت اللَّه آملى و آيت اللَّه آشتيانى اعلاميه [اى‏] به مضمون اعلاميه ما يا هر طور صلاح مى ‏دانيد مشتركاً يا جداگانه انتشار دهيد مؤثر خواهد بود. البته بايد اسم وفات حضرت صادق - سلام اللَّه عليه - برده نشود و با صراحت نوشته شود براى صدماتى كه در اين سال به اسلام وارد شده است. اگر آقاى آشتيانى هم حاضر نشد بقيه كافى است و عمل دولت كه جديت دارد مذهب را به اسم حضرت صادق بكوبد، خنثى مى ‏شود. چون شنيدم دولت هم چنين تظاهرى مى ‏خواهد بكند. و السلام عليكم. روح اللَّه الموسوي الخمينى‏. (صحيفه امام، ج‏1، ص: 155). ................................................ 💥 《.... وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ....》. (اعراف، ۱۵۷) .... پیامبری که ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺷﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻴﺪ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦِ ﻣﻦ‌ ﺩﺭ‌ﺁﻭﺭﺩی ﻭ ﺩﺳﺖ‌ ﻭ‌ ﭘﺎﮔﻴﺮ ﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺳﺎﺯﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍم ﻭ ﻳﺎﺭی‌ﺍﺵ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ، ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺭی ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﻴﺮﻭی ﻛﻨﻨﺪ، ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ‌ﺍﻧﺪ".
﷽ 🎇🧕 زن (۲۳): 🧕 زن و کار در اجتماع (۴): ۹- امام صادق (ع) فرمود: "چون زنان همراه پيغمبر (ص) به مدينه هجرت كردند، در ميانشان زنى بنام «ام حبيبه» بود كه زنان را ختنه ميكرد. پیامبر (ص) به او فرمود: آیا امروز هم شغل سابق را دارى؟ عرضه داشت آرى ای رسول خدا، اگر حرام است و از آن نهى میكنيد ترك كنم؟ فرمود: نه بلكه حلال است لکن نزديك بیا تا چيزى يادت دهم. «ام حبيبه» نزديك پيغمبر رفت و حضرت فرمود: افراط مكن و كم بُبُر كه صورت را شاداب تر ميكند و شوهر بيشتر لذت ميبرد. همچنین «ام حبيبه» خواهرى داشت بنام «ام عطيه» كه آرايشگر بود، ام حبيبه سخن پيغمبر (ص) را به او گفت، پس «ام عطيه» نیز خدمت پيغمبر رفت و گفته خواهرش را به پیامبر گفت، حضرت فرمود: نزديك بيا. سپس به او فرمود: صورت دختر و زن را با پارچۀ كهنه خشك و پاك مكن كه آب و رنگ او را مي برد". ■ (مكارم الأخلاق، ص 230 ). .................................. 💥 《... فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ...》. (النساء، ۳۴) و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ می‌کنند.
﷽🎇 🤎 زهد و بی رغبتی به دنیا (۹): ● در روایتی آمده است که: روزى رسول اللَّه (ص) نشست و برای مردم احوال روز قيامت را توصيف کرد و بر ترساندن آنها مبالغه کرد، مردم چنان دچار رقت قلب شدند كه به گريه درآمدند، به دنبال اين‏ موضوع ده نفر از آنها در منزل عثمان بن مظعون جمع شدند، و بنا گذاشتند كه همواره روزها را روزه بگيرند و شبها را به عبادت بپردازند، و به زن و عطر نزدیک نشوند و لباس مويى و زبر بپوشند، و خلاصه يكباره دنيا را ترك گفته و به سياحت در زمين بپردازند، حتى بعضى‏ها تصميم گرفتند آلت رجوليت و مردی خود را «خصیّ» كنند و خود را «اخته» نمایند، گزارش این موضوع به پیامبر (ص) رسید و پیامبر (ص) به منزل عثمان بن مظعون آمد ولی او را ندید. پیامبر به زن او که در آنجا بود فرمود آنچه در باره شوهرت و اصحاب او ميگويند راست است؟، او خوش نداشت که به پیامبر دروغ بگوید و از طرفى نمیخواست خودش موضوع شوهرش را افشا كند لذا گفت يا رسول اللّه اگر عثمان تو را خبر داده راست است. لذا حضرت رسول (ص‏) از آنجا بيرون آمد. وقتى عثمان به خانه آمد زنش به او خبر داد كه حضرت رسول (ص‏) چنين گفت، عثمان بن مظعون با هم پيمانهاى خود نزد پيامبر (ص) آمد. رسول خدا (ص) فرمود آيا مايل هستيد که از تصميماتى كه گرفته‏ايد به شما خبر بدهم؟ گفتند ما اراده‏اى جز خير نداشته‏ايم، پیامبر (ص) فرمود: من به این چیزها امر نشده ام. همانا بدن‏ها و نفس‏هاى شما بر شما حقّى دارند از اینرو هم چنانى كه «روزه» مى‏گيريد افطار هم بنمائيد و در شب برای تهجد قيام نمائيد و هم بخوابيد. من هم تهجد ميكنم و هم میخوابم، روزه ميگيرم و افطار هم ميكنم (یعنی گاهی روزه نمیگیرم)، گوشت و چربى ميخورم و با زنان خلوت ميكنم اين سنت و طريقه من است هر كس از سنت من اعراض كرد از من نيست؛ «و من رغب عن سنتى فليس منى». بعد مردم را جمع کرد و فرمود: "چیست قصد آن گروهی كه زنها و طعامهاى پاكيزه و خواب و شهوات را بر خود حرام کرده اند، بدانيد كه من شما را دستور ندادم كه «قسّیسین» و «راهبان» باشید (یعنی مانند احبار یهودی و زاهدان مسيحی باشيد) زيرا كه در دين من ترك گوشت و تحريم زنان نيست و نه اين مطلب كه صومعه‏ها را در پیش گیرید (یعنی اینکه بخواهید که بروید و در آنها بنشينيد و با كسى معاشرت نداشته باشید)، سياحت امت من «روزه» است و رُهبانيتش «جهاد» است، خدا را عبادت كنيد و برای او شريك نياوريد و حج و عمره بجا آورید و زكات بدهيد و «روزه ماه رمضان» بگيريد. و [در دينتان‏] مستقيم [و معتدل‏] باشيد تا برايتان مستقيم بماند. كسانى كه پيش از شما بودند، در حقيقت، به سبب همين سختگيرى‏ها نابود شدند. بر خود سخت گرفتند و در نتيجه، خدا هم بر آنها سخت گرفت، و اينها كه در دِيرها و صومعه‏ها مى‏بينيد، بقاياى همين افراد هستند". ■ (عوالي ‏اللآلي، ج2، ص 149). .......................................... 💥 ﷽《لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ》. (حدید/ ۲۳) ● ترجمه: "ﺗﺎ [ﺑﺎ ﻳﻘﻴﻦ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺮ ﮔﺰﻧﺪ ﻭ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﻭ ﻫﺮ ﻋﻄﺎ ﻭ ﻣﻨﻌﻲ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻱ ﻧﻴﺴﺖ] ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﻓﺖ، ﺗﺄﺳﻒ ﻧﺨﻮﺭﻳﺪ، ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﻧﺸﻮﻳﺪ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﮔﺮﺩﻧﻜﺶ ﺧﻮﺩﺳﺘﺎ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ] ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
﷽ 🎇💥 آیات نورانی تر (۱۷۷): 💥 انفاق مال و پیشگیری از هلاکت: ● در آیۀ 195 سورۀ بقره میخوانیم: "و در راهِ خدا انفاق كنيد و خود را به دست خود به هلاكت نيفكنيد و احسان كنيد كه خداوند محسنین را دوست مى‏دارد"؛ «وَ أَنْفِقُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ». آیات قبل از این آیه مسلمانان را به دفاع از دين و مقابله با كفّار فراخوانده است و اين آيه موضوع را با «انفاق» و «احسان» تمام كرده است لذا تكميلى بر آيات جهاد است. مال پشتوانه هر حركتى است و جهاد نيز بدون پشتوانه مالى و گذشت از برخى امكانات، امكان ندارد. واژه ی «التَّهْلُكَةِ» که در آيه ی شریفه آمده است بمعنی هلاكت است و مصدر میباشد و بیان میکند که اگر مردم به هنگام هجوم دشمن و در راه دفاع از حقّ اموال خود را بكار نگيرند گرفتار شكست قطعى مى‏شوند. (تفسير نور، ج‏1، ص 307). ● جهاد به همان اندازه كه به مردان با اخلاص و كار آزموده نيازمند است به اموال و ثروت نيز احتياج دارد. جهاد هم نفرات آماده از نظر روحى و جسمى لازم دارد و هم انواع سلاح و تجهيزات جنگى. درست است كه عامل تعيين كننده سرنوشت جنگ در درجه اول سربازان‏اند ولى سرباز بدون وسايل و تجهيزات كافى (اعم از سلاح، مهمات، وسيله نقل و انتقال، مواد غذايى، وسايل درمانى) كارى از او ساخته نيست. در اسلام تامين وسايل جهاد با دشمنان از واجبات شمرده شده و از جمله در آيه مورد بحث با صراحت دستور مى‏دهد و مى‏فرمايد: در راه خدا انفاق كنيد و خود را به دست خويش به هلاكت نيفكنيد. مخصوصا در عصر نزول اين آيات بسيارى از مسلمانان شور و شوق جهاد در سر داشتند ولى چون وسايل جنگ را هر كس شخصا فراهم مى‏كرد و بعضى فقير و نيازمند بودند. آن چنان كه طبق آيه 92 سوره توبه گريه مى‏كردند و اشك مى‏ريختند كه چرا وسيله شركت در جنگ ندارند؛ «تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ‏ حَزَناً أَلَّا يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ‏»، آرى در چنين شرايطى نقش انفاقها بسيار مهم و سرنوشت‏ساز بود. ● جملۀ «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ»؛ "با دست خويش خود را به هلاكت نيفكنيد"، هر چند در مورد ترك انفاق براى جهاد اسلامى وارد شده ولى مفهوم وسيع و گسترده‏اى دارد كه موارد زياد ديگرى را نيز شامل مى‏شود از جمله اينكه انسان حق ندارد از جاده‏هاى خطرناك (چه از نظر ناامنى و چه عوامل جوى يا غير آن) بدون پيش‏بينى‏هاى لازم بگذرد يا غذايى كه به احتمال قوى آلوده به سم است تناول كند و يا حتى در ميدان جهاد بدون نقشه و برنامه وارد عمل شود، در تمام اين موارد، انسان بى‏جهت جان خود را به خطر انداخته و مسئول است . ولى اينكه بعضى از ناآگاهان، هر گونه جهاد ابتدايى را القاء نفس در هلاكت پنداشته‏اند، و گاه تا آنجا به پيش مى‏روند كه قيام سالار شهيدان امام حسين (ع) در كربلا را مصداق آن مى‏شمرند ناشى از نهايت نادانى و عدم درك آيه است زيرا القاى نفس در هلاكت مربوط به جايى است كه هدفى بالاتر از جان در خطر نباشد و الا بايد جان را فداى حفظ آن هدف مقدس كرد همان گونه كه امام حسين (ع) و تمام شهيدان راه خدا اين كار را كردند. آيا اگر كسى ببيند جان پيامبر (ص) در خطر است و خود را سپر براى حفظ او كند (همان كارى كه على «ع» در جنگ احد كرد و يا در ليلة المبيت آن شبى كه در بستر پيامبر ص خوابيد)، چنين كسى القاء نفس در هلاكت كرده و كار خلافى انجام داده؟ آيا بايد بنشيند تا پيامبر (ص) را به قتل برسانند و بگويد القاء نفس در هلاكت جايز نيست. حق اين است كه مفهوم آيه روشن است و تمسك به آن در اين گونه موارد نوعى ابلهى است. آرى اگر هدف آن قدر مهم نباشد كه ارزش جان باختن را داشته باشد و يا اگر مهم است راه حلهاى بهتر و مناسبترى دارد، در چنين جايى نبايد جان خويشتن را به خطر انداخت (موارد تقيه مجاز نيز از همين قبيل است). ■ (تفسير نمونه، ج‏2، ص 37 - 35). ..................................... 💥《كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ》 (ص/ 29) (اين) كتاب مباركى است كه به سوى تو فرو فرستاديم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان پند گيرند
﷽ 🎇 🤲 دعای ندبه (۲۱)؛ ● لطفا از حدود ۵۰ جمعه سال؛ ۱ یا ۳ یا ۷ یا ۱۰ یا ۲۰ و یا .... جمعه، در دعای ندبه مهدیه و معراج الشهدای شهر بم شرکت بفرمایید. آدرس: بم، خیابان پاسداران، کوچه ۴، شروع ساعت ۶/۴۵ صبح ، 🌷 🌷 دعای این جمعه (۱۰ اسفند) مزین به نام و یاد معلم شهید علی طالبی ● لطفا این دعوتنامه را برای مؤمنین ارسال بفرمایید. ☆☆☆☆☆☆☆ 🤲 با دعای ندبه: 🤲 دعا برای مهدی منتظَر ● 4- امام هشتم شيعيان حضرت رضا (ع) نيز به شيعيان خود دستور مى‏دهد كه در روزهاى جمعه در قنوت نماز ظهر دعايى را در همين رابطه بخوانند. ● 5- امام جواد (ع) در قنوت نمازش براى تعجيل در امر فرج دعا كرده در وصف پيروان آن كعبه مقصود مى‏فرمايد: "آنها پيروز شده و به سوى حق فرا مى‏خوانند و از امام منتظرى كه قائم به قسط است پيروى مى‏كنند". ● 6- امام هادى (ع) نيز در قنوت نمازش براى تعجيل در امر فرج دعا مى‏كرد. ● 7- امام حسن عسكرى (ع) در قنوت نمازش دعاى بسيار شكوهمندى براى تعجيل در امر فرج فرزند دلبندش مى‏خواند و از خداوند درخواست مى‏كند كه پس از سپرى شدن شب ظلمانى غيبت روز روشن عدالت را آشكار نمايد. ● 8- هنگامى كه اهل قم از جنايات «موسى بن بغى» عامل متوكل بر قم به محضر امام حسن عسكرى (ع) شكايت كردند امام (ع) به آنها فرمود كه نماز مظلوم را بخوانند و دعاى ياد شده را در قنوت آن بخوانند. ● 9- امام باقر (ع) در قنوت نمازش از طول غيبت مى‏نالد و به محضر پروردگار عرضه مى‏دارد: "خدايا دلها به تنگناى گلوها رسيد، نفسها در سينه‏ها حبس گرديد و عمرها در اثر انتظار به پايان رسيد"؛ «... ألّلهمّ فإنّ القلوب قد بلغت الحناجر، و النّفوس قد علت التّراقى و الأعمار قد نفدت بالإنتظار ...». آنگاه از خداوند مى‏خواهد كه آرزوى باورداران را تحقق بخشد، و مؤمنان را به آرزوى خود نائل سازد، دين را نصرت دهد، حجّتش را آشكار نمايد و به دست نيرومندش از دشمنان انتقام بگيرد. ■ (با دعاى ندبه در پگاه جمعه، ص 32). ☆☆☆☆☆☆☆☆ ● 10- يحيى بن فضل نوفلى گويد: در بغداد به محضر مقدس امام كاظم (ع) رسيدم. چون از نماز عصر بپرداخت دستها را به سوى آسمان برافراشت و عرضه داشت ...... و دعاى مفصّلى نقل كرده و در پايان عرضه مى‏دارد: "و اينكه تعجيل فرمايى در فرج منتقم، كه انتقام تو را از دشمنانت مى‏گيرد، پس آنچه را كه به او وعده فرموده‏اى به انجام برسان اى صاحب جلالت و كرم"؛ «و أن تعجّل فرج المنتقم لك من اعداءك و أنجز له ما وعدته يا ذا الجلال و الإكرام». نوفلى پرسيد: اين دعا در حق چه كسى است؟ فرمود: در حق مهدى آل محمد (ع). آنگاه برخى از ويژگيهاى آن حضرت را مى‏شمارد و در پايان مى‏فرمايد: «بأبى القائم بأمر الله»؛ «پدرم به فداى آن بزرگوارى كه به فرمان خدا قيام مى‏كند». ■ (با دعاى ندبه در پگاه جمعه، ص 35). ............................................... 💥 «فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ»؛ (یونس، 20). "بگو براستى غيب از آن خداست، پس منتظر باشيد كه من نيز به همراه شما از منتظرانم".
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۷۵۰): ‏● ایستاده از راست: 1- جانباز محمّد پایدار 2- رزمنده بسیجی پاسدار مهدی جعفری 3- جانباز علیرضا اقدامی 4- رزمنده طلبه حسین زابلی 5- رزمنده طلبه علی اکبر کردستی ● نشسته از راست: 1- شهید محمّد افضل شاهرخی 2- جانباز غلامرضا برجی (برادر شهید علیرضا برجی، نیرو انتظامی، شهید امنیّت) 3- رزمنده طلبه مهدی نیکویی (حجت الاسلام مهدی نیکویی) ● (سد دِز، سال 1365، گردان 410) 🌷 خير در سايه ی جهاد است: ● «مَعْمَر» گوید امام باقر (ع) فرمود: "همه خوبيها در شمشير و زیر شمشیر و در سايه شمشير است"، و شنیدم که میفرمود: "همۀ خوبیها تا روز قیامت به كاكل اسبها بسته‏ شده است". (الكافي، ج‏ 5، ص 8). ● «عُمَرَ بْنِ أَبَان» از امام صادق (ع) روایت کرده که ایشان فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: خیر و نیکی تا روز قیامت به كاكل اسبها بسته‏ شده است". (المحاسن، ج‏ 2، ص 631). ● رسول خدا (ص) فرمود: "اسبهای مجاهدان در راه خدا اسبهای آنها در بهشت هستند و همانا لباسهای جنگجویان شمشیرهای آنان است". (الكافي، ج‏5، ص 3).
﷽ 🎇🧋روزه (۱۰۱): 🧋 ماه رمضان زمان روزه گرفتن مسلمانان: ● در آیه ی ۱۵۸ سوره ی بقره میخوانیم: "[این است‌] ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده، قرآنی كه سراسرش هدایتگر مردم است و دارای دلایلی روشن از هدایت می‌باشد، و مایه جدایی [حق از باطل‌] است. پس كسی كه در این ماه [در وطنش‌] حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنكه بیمار یا در سفر است، تعدادی از روزهای غیر ماه رمضان را [به تعداد روزه‌های قضا شده، روزه بدارد]. خدا آسانی و راحت شما را می‌خواهد نه مشقت شما را. و [قضای روزه‌] برای این است كه: شما روزه‌هایی را [كه به خاطر عذر شرعی افطار كرده‌اید] كامل كنید، و خدا را بر اینكه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و نیز برای این كه سپاس‌گزاری كنید. ● 《شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيٓ أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ》. ● علی بن ابراهیم گفت: اولین باری كه خداوند، روزه را واجب كرد، در ماه رمضان نبود. علی بن ابراهیم از امام كاظم علیه السلام روایت می‌كند كه فرمود: خداوند، روزه ماه رمضان را تنها بر انبیا واجب كرده بود و بر امت‌های آنان واجب نبود كه در آن ماه روزه بگیرند و چون خداوند پیامبر اسلام را به پیامبری برگزید، فضیلت ماه رمضان را به او و امتش ارزانی داشت و پیش از آن كه ماه رمضان نازل شود، مردم روزهای دیگری (غیر از ماه رمضان) را روزه می‌گرفتند. (تفسیر قمی، ج ۱، ص ۷۴) ● امام صادق علیه السلام پیرامون تفسیر جمله: «فَلْیصُمْه» فرمود: دهان روزه دار، جز برای سخن نیك، گشوده نمی‌شود. (تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۰۰، ح ۱۸۹) ● از امام صادق پیرامون تفسیر جمله «یرِیدُ اللّه بِكُمُ الْیسْرَ وَلاَ یرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» فرمود: منظور از یُسر، ولایت و منظور از عُسر، مخالفت با ولایت و موالات و دوستی با دشمنان خداوند است. (محاسن، ص ۱۸۶، ح ۱۹۹) ● همچنین روایت شده که امام جعفر صادق پیرامون تفسیر آیه «یرِیدُ اللّه بِكُمُ الْیسْرَ وَلاَ یرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» فرمود: منظور از یُسر، علی علیه السلام و منظور از عُسر، فلانی و فلانی هستند. پس هر كس كه از نسل آدم علیه السلام باشد، تحت ولایت فلانی و فلانی قرار نمی‌گیرد. (تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۰۱، ح ۱۹۲) ● و در مورد جمله ی «وَلِتُكَبِّرُواْ اللّه عَلَی مَا هدَاكُمْ» از امام صادق فرمود: تكبیری برای شب عید فطر وجود دارد اما سنت [مستحب] است. راوی می‌گوید: به حضرت عرض كردم: آن تكبیر، در كجا باید گفته شود؟ حضرت، پاسخ داد: وقت آن در شب عید فطر به هنگام نماز مغرب و عشای آخر و نماز صبح و نماز عید است پس قطع می‌شود. راوی می‌گوید: به حضرت عرض نمودم: چگونه باید آن تكبیر را بگویم؟ حضرت پاسخ داد: می‌گویی: «الله أكبر، الله أكبر، لاإله‌إلا الله، و الله أكبر، الله أكبر و لله الحمد الله أكبر علی ما هدانا» حضرت فرمود: آیه: «وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ» كه عدّه در آن به معنای صیام (روزه‌ها) می‌باشد و «وَلِتُكَبِّرُواْ اللّه عَلَی مَا هدَاكُمْ» به همین معنا است. (كافی، ج ۴، ص ۱۶۶، ح ۱). ...................................... 💥 《يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ》. (بقره/ ۱۸۳) ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. 💥 《يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ》. (الحج/ ۱) ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ، ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ . 💥🧋 روزه و تقوا / تقوا و زلزله ی قیامت
﷽ 🎆 🍊احکام روزه (۱۰۸): 🍊 مسأله 1655 اگر چیزی به زور در گلوی روزه دار بریزند، ( یا سر او را به زور در آب فرو برند (1)) روزه او باطل نمی شود (2). ولی اگر مجبورش کنند که روزه خود را (3) باطل کند مثلًا به او بگویند: اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو می زنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود (4). این مسأله در رساله آیت اللّه بهجت نیست 🍊 (1) [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام : زنجانی و سیستانی نیست ] 🍊 (2) (زنجانی :) هم چنین است در سایر مبطلات ؛ مگر عمداً خود را در چنین شرایطی قرار داده باشد، ولی اگر مجبورش کنند که کارهایی را که روزه را باطل می کند انجام دهد، مثلًا به او بگویند: اگر غذا نخوری ، ضرر جانی به تو می زنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود. 🍊 (3) (سیستانی :) به خوردن یا آشامیدن یا جماع .. 🍊 (4) (سیستانی :) و در غیر آن سه چیز نیز بنا بر احتیاط واجب باطل شود. ☆☆☆☆☆☆☆☆ 💥 《يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ》. (بقره/ ۱۸۳) ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید. ☆☆☆☆ 💥 از امام علی (ع) روایت شده که فرمود : صوموا تصحوا: روزه بگيريد تا سالم بمانید.
﷽ 🎇 🕌 مسجد (۲۱): 🕌 مقایسۀ ثواب نماز در مساجد: ● از امير المؤمنين على (ع) منقول است كه فرمود: يك نماز در بيت المقدّس برابرست با هزار نماز و يك نماز در مسجد اعظم (مسجد الحرام ظاهرا و با توجّه به ساير اخبار و شايد در مسجد جامع شهر) برابرست با صد هزار نماز، و يك نماز در مسجد قبيله (كه امروز بايد مسجد محلّه را بجاى آن دانست) برابرست با بيست و پنج نماز، و يك نماز در مسجد بازار برابرست با دوازده نماز، و نمازى كه شخص در خانه خود ميخواند تنها ارزش يك نماز را دارد. ● شرح: از ميان همه رواياتى كه در مورد ثواب نماز در مسجد بيت المقدّس بما رسيده فقط در يكى دو خبر كه راوى آن از اماميّه است ثوابى مناسب براى نماز در مسجد مزبور ذكر شده است. در بقيّه اخبار كه همه از طريق عامّه است بيش از حدّ در ثواب آن مبالغه گرديده تا جايى كه ثواب را مطابق و بلكه بيش از ثواب نماز درمسجد النّبىّ [ص‏] نقل كرده‏اند، و بنظر ميرسد كه آن دسته از اخبار از ساخته‏هاى طرفداران بنى اميّه باشد كه حوزه حكومت و مقرّ سلطنت خويش را شامات قرار داده بودند). ■ (ترجمۀ من لایحضره الفقیه، ج1، ص 353). ....................................... 💥 ﷽《إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ》. (التوبة/ ۱۸) مساجد خدا را تنها کسانی آباد (ساختمانی یا جمعیتی) می‌کنند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد، و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهی از هدایت‌یافتگان باشند. ...................................... 💥 «يا بَني‏ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ». (الأعراف، 31). "اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد! و (از نعمتهاى الهى) بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد"). ...................................... 💥《وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعَىٰ فِي خَرَابِهَا أُولَٰئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ》. (بقره/ ۱۱۴) ● ﻭ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﻥ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺧﺪﺍ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ ؟ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ [ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﻋﺒﺎﺩﺕ ] ﺩﺭﺁﻳﻨﺪ ، ﺟﺰ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺮﺱ [ ﺍﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎم ﺧﺪﺍ ] . ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺧﻮﺍﺭﻱ ﻭ ﺯﺑﻮﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ.