﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۲):
● از راست:
1- رزمنده ......
2- رزمنده محمد علی حبیب اللهی
🌷 بغض و عداوت بیشتر دشمنان اسلام:
● امام خامنه ای (زید عزّه): "امروز اسلام بيش از هميشه در دنيا مورد بغض و عداوت سردمداران قدرتهاى شيطانى است.
سابق هم با اسلام بد بودند و هيچوقت گردن كلفتها و زورگوهاى عالم، از اسلام خوششان نمىآمد و با اسلام دل صافى نداشتند؛ اما امروز اين دشمنى چند برابر است.
امروز، قدرتهاى شيطانى مزهى ضربتهايى را كه اسلامِ زنده بر آنها وارد مىكند، چشيدهاند.
امروز، قدرتهاى شيطانى غربى- امريكا و ايادى و اذنابش- فهميدهاند كه وقتى يك ملت مسلمان بود و به نام خدا قيام كرد، چه معنايى دارد.
لذا از اسلام بيشتر مىترسند و نسبت به اسلام بيشتر بغض و عداوت مىورزند".
■ (حدیث ولایت، بیانات، در تاریخ (24/ 08/ 1368).
﷽ 🎇 🐕 سگ (۱۲):
🐕 فرقه ای به نام سگهای خیس شده به باران
● پس از شهادت امام کاظم (ع) دو گرایش عمده به نامهای «قطعیّه» و «واقفیّه» پدید آمد.
قطعیّه رحلت امام کاظم (ع) را تأیید کرده و امامت امام رضا (ع) را پذیرفت. شهرستانی «قطعیّه» را با «اثنی عشریّه» که به امامت ائمۀ پس از امام رضا (ع) تا امام دوازدهم، اعتقاد دارند یکی دانسته است.
گرایش «واقفیه» به بهانۀ باور نداشتن به درگذشت امام کاظم (ع) بر اعتقاد به امامت یا مهدویّت آن حضرت باقی ماند.
● فرقۀ دیگری را که بعداً به آن نام «ممطوره» داده شد شخصی از غُلات به نام «محمد بن بشیر» بوجود آورد.
این فرقه به حلول و تناسخ عقیده داشت و محرّمات را مباح میشمرد.
نام این فرقه برگرفته از کلاب ممطوره است که به معنی سگهایی است که بوسیلۀ آب باران خیس شده اند.
این نام را «علی بن اسماعیل» یکی از متکلّمان شیعی بر آنان نهاد که بعدها بدان شهرت یافتند.
اشعری جزئیّاتی از عقاید آنان را آورده و می افزاید: عقاید اینها در تفویض (واگذاری اختیارات خداوند به امامان) عین عقاید غُلات است.
این فرقه تا زمان تألیف کتاب اشعری باقی بوده اند.
● در خصوص پیدایش فرقه های بعد از امام کاظم (ع) آنگونه که مرحوم طبرسی روایت کرده: اشکال اصلی از سوی کسانی بود که در آخرین حبس و زندانی شدن امام کاظم (ع) که منجر به شهادت آن حضرت شد، اموالی نزدشان جمع شده بود.
● عبارت طبرسی در این باره چنین است: "سبب ظاهری این اشکال تراشیها طمع در اموال و ودایعی بود که در زمان زندانی بودن امام کاظم (ع) پیش بعضی از اصحاب آن حضرت جمع شده بود، این موضوع آنان را به انکار وفات آن حضرت و ادعای زنده بودن او و انکار جانشنی برای وی و انکار نص در بارۀ امام بعدی واداشت".
● شاهد سخنِ طبرسی روایتی است که کشّی نقل کرده و در آن آمده است که سی هزار دینار نزد دو وکیل امام کاظم (ع) به نام «حَیّان سَرّاج» و شخصی دیگر بود.
زمانی که امام در زندان بود، آنها با این پول خانه و غَلّات خریدند و وقتی خبر رحلت امام (ع) به آنها رسید وفات آن حضرت را انکار کرده
و در میان شیعه شایع کردند که امام کاظم (ع) نمرده است؛ زیرا او قائم آل محمّد است «أَذَاعَا فِي الشِّيعَةِ أَنَّهُ لَا يَمُوتُ لِأَنَّهُ هُوَ الْقَائِم».
● در پایان روایت تصریح شده است که برای شیعیان روشن شد این دو نفر به خاطر خوردن اموالی که پیش ایشان بوده، این شایعه را درست کرده اند.
● یکی دیگر از علل پیدایش این انحراف، چنانکه پیش از آن نیز در بارۀ بعضی از امامان پیش آمده بود، مفهوم «قائم» و «مهدی» بود که در میان شیعه از قوّت زیادی برخوردار بود،
گرچه باید گفت در منابع اهل سنّت هم فراوان وجود داشت.
این انحراف در مواردی ناشی از فرصت طلبی و سودجوئی اشخاص نبود، بلکه در مواردی به دلیل اعتقاد به مهدی آل محمد و نشناختن مصداق واقعی آن، دچار این کجروی و انحراف میشدند.
ناگفته نماند که وجود رگه هایی از غلوّ نیز در پیدایش این کجروی بی تأثیر نبود، به هر حال مسألۀ مهدویّت امام کاظم (ع) نیز پس از شهادت آن حضرت، به این معنا که هنوز زنده است و غیبت اختیار فرموده، از طرف عدّه ای ترویج میگردید.
به هر روی باور به مهدویّت یا قائمیّت امام کاظم (ع) سبب پیدایش انحراف در شیعه گردید و کسانی بدون امام و در واقع سر در گم رها شدند.
■ (حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص 427 - 429).
....................................
💥 ﷽《وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَ لَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ》. (اعراف، ۱۷۶)
و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! (این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)!
﷽ 🎇 👾 شر (۸۰):
👾 فلسفه خلقت شرور (۱)
👾 امتحان:
● يکي از سنت هاي خداوند آزمايش است و مردم حداقل سالي يکبار يا دو بار آزمايش ميشوند.
● در قرآن میخوانیم: "مردم در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مى شوند" «يُفْتَنُونَ في كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ». (توبة /28)
● امتحان الهي نیز به وسيله اسباب صورت ميگيرد و شر و خير اسباب امتحان هستند چنانکه در قرآن میخوانیم: "و شما را با بديها و خوبيها آزمايش میكنيم". «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً». (انبياء / 35)
● در روایتی آمده است که امام علي (ع) بيمار بود، جمعي از دوستان به عيادتش رفتند و گفتند حالتان چطور است؟ فرمود: «شرّ» است. گفتند اين سخن شايسته شما نيست! فرمود: خداوند متعال مي فرمايد: "و شما را با "شر" و "خیر" آزمايش مى كنيم" «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً».
سپس فرمود: "منظور از خير، «سلامتي» و «ثروت» و منظور از شر، «مريضي» و «فقر است» که خداوند آنها را به خاطر آزمايش شما قرار داده است".
«فَالْخَيْرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنَى وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاءً وَ اخْتِبَاراً». (الجعفريات/ ص 233 - الدعوات، ص 168 )
● اما چگونه بلاها میتواند انسان را در معرض آزمايش قرار دهد؟ جواب اين است که بعضي از افراد در قبال مصائب و مشکلاتي که با آن مواجه ميشوند عکس العملي از خود نشان ميدهند که آنها را از مسير حق و مورد رضاي خدا منحرف ميکند .
مثلاً کسي که گرفتار فقر و مشکلات مالي است ممکن است براي رفع مشکل خود به امور خلاف و نامشروعي از قبيل «دزدي» روي آورد و يا در قلب خود نسبت به خدا کدورتي احساس کند و يا بر زبانشان سخنان تند و گلايه آميزي نسبت به عدل پروردگار جاري کند.
همچنین مثل اينکه کسي در اثر از دست دادن يک عزيز و يا ابتلاء به فقر و يا بيماري شديد، دست از عقائد و اعمال مذهبي خود شسته و مسير ديگري را در پيش گيرد.
● موفقيت و عدم موفقيت در اين امتحان به «صبر» و «عدم صبر» است، انسان موفق در اين امتحانات انساني است که صبر ميکند و خود را از انجام کارهائي که خلاف خشنودي خداوند است باز مي دارد.
......................................
💥 ﷽ 《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ* قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (2) وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (3) وَ مِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ (4) وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (5)》.
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، بگو: پناه مى برم به پروردگار سپيده دم، از شرّ آفريده هايش. و از شرّ تاريكى شب، آنگاه كه همه جا را فراگيرد. و از شرّ افسون گرانى كه در گره ها مى دمند. و از شرّ هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.
﷽ 🎇 🌴 درختکاری و زراعت (۱۸):
🌴 درختکاری امیرالمؤمنین:
● حضرت امير المؤمنين (ع) يك هزار بنده را از دسترنج خود، در راه خدا آزاد كرد.
كار امام اين بود كه نهالِ درخت ميكاشت و بعد ميفروخت و از پول آن بنده میخريد و در راه خدا آزاد میكرد و با اين حال چيزى از مال خود به آنان مىبخشيد تا آنها نيازى به مردم نداشته باشند.
روزی بعضى از غلامان به آن حضرت خبر دادند كه چشمهاى در يكى از باغها ایجاد شده که آب آن چشمه چنان ميجوشد که اندازه گردن شتر آب از آن بيرون میریزد.
امام سه مرتبه فرمود: وارثهاى آن چشمه را مژده دهيد.
سپس حضرت چند نفر را خواست و آنان را شاهد گرفت كه اين چشمه را تا پايان دنيا در راه خدا وقف كردم
و فرمود: اين كار را كردم تا خداوند آتش را از چهره ی من دور كند.
بعدها معاويه میخواست همان نخلستان را از حضرت امام حسن (ع) به قیمت دويست هزار دينار خريدارى کند لکن حضرت فرمود: "چيزى از آن را نمىفروشم چون پدرم آن را در راه خدا وقف كرده است".
■ (إرشادالقلوب، ج1، ص105).
..............................................
💥 ﷽《و النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ (۱۰) رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ وَ أَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَٰلِكَ الْخُرُوجُ(۱۱)》.
"ﻭ [ﻧﻴﺰ] ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻗﺎﻣﺖ ﺧﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﺮﺍﻛﻢ ﻭ ﺭﻭﻱ ﻫﻢ ﭼﻴﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ [ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻳﻢ] (١٠) ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﺯﻕ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﺏ، ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﺮﺩﻳﻢ ; ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻧﺸﺎﻥ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﺧﺎﻙ ﮔﻮﺭ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ. (١١)".
﷽ 🎇 😌 غَض نظر (۲۷):
😌 زنای چشم:
● امام باقر و امام صادق (ع) فرمودند:
«كسى نيست مگر اينكه به بهره اى از زنا دست يافته است. پس زناى دو چشم نگاه است و زناى دهان، بوسيدن است و زناى دو دست لمس كردن است چه زناى فرج آن را تكميل كند يا نكند".
پيامبر (ص) فرمود: "براى هر عضوى از انسان بهره اى از زناست:
زناى چشم نگاه است، زناى زبان سخن گفتن است و زناى دو گوش شنيدن است و زناى دو دست، گرفتن است و زناى دو پا، راه رفتن است
و عورت گاهى اينها را تصديق مى كند و گاه تكذيب مى كند. (گاه زناى اصلى را به دنبال دارد و گاه ندارد)".
■ (منابع فقه شيعه، ج25، ص: 594)
......................................
💥 ﷽《قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ》. (نور/ ۳۰)
به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است!
💥《وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...》. (نور/ ۳۱).
"و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است - آشکار ننمایند ......".
﷽ 🎇 🧋 روزه (۹۸):
🧋 روزه در زندان
● مطلبى كه مايۀ تأسف است، اين است كه حضرت امام حسن عسكرى (ع) با چندين خليفه زندگى كرد و از همۀ آنها مصيبت ديد: معتصم، واثق، متوكل، منتصر،مستعين، معتز، مهتدى و معتمد.
مدت شش سال امامت را با سه خليفۀ معتز، مهتدى و معتمد بود. همۀ آنان از آن حضرت كرامتها ديدند؛ ولى نه تنها به امامت او معتقد بودند، بلكه آن بزرگوار را مورد آزار قرار دادند.
حضرت عسكرى در آن مدت شش سال يا در زندان بود و يا در تحت مراقبت بود زندانبان معتمد مىگويد: چون به من امر شده بود كه شدت عمل به خرج بدهم، از اين جهت دو نفر را كه مشهور به قساوت و رذالت بودند بر زندان امام عسكرى گماردم.
طولى نكشيد كه آن دو نفر افرادى شايسته شدند؛ اهل نماز و روزۀ مستحبى؛ اهل تهجد؛ اهل وقار و سكينت؛ اهل خير و وفا.
چون از آنها پرسيدم كه چرا به حسن بن على سخت نمىگيريد؟ گفتند: در حق او چه بگوييم، كسى كه هميشه مشغول به عبادت خداوند است.
روزها روزه مىگيرد، شبها تا به صبح به عبادت است؛ كم حرف و پر وقار است؛ ابهت او چنان است كه چون به ما نگاه مىكند، لرزه به اندام ما مىافتد!
ولى آيا معتمدها، معتزها، متوكلها پند مىگرفتند؟ نه، تا آنكه آن بزرگوار را شهيد كردند.
■ (زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام، آیت الله حسین مظاهری، صفحه 164).
......................................
💥 《يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ》. (بقره/ ۱۸۳)
ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.
💥 《يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ》. (الحج/ ۱)
ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ، ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .
💥🧋 روزه و تقوا / تقوا و زلزله ی قیامت
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۳):
● ١ و ۲- .....
٣- جانباز بسیجی مجید اعتمادی، (برادر جانباز بسیجی سعید اعتمادی و پسر عموی رزمنده محسن اعتمادی)
۴- شهید حاج علی محمدی (فرمانده گردان از رفسنجان)
۵ و ۶- .........
🌷 جهاد در کنار رزمندگانی که روزها روزه مى دارند و شبها در نمازند:
امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: "عبّاد بن كثير زاهد به هنگام جوانى با جدم امام سجاد در راه مكه مواجه شد و گفت: اى پسر حسين! جهاد را با مشكلاتش وا نهادهاى و به حج و عمره بى خطر پرداخته اى؟ با آنكه قرآن مجيد مى گويد:
«خداوند جان و مال مؤمنان را در برابر بهشت جاودان خريدار است به شرطى كه در راه خدا پيكار كنند: بكشند و كشته شوند. بهشت جاودان حقى است كه در تورات و انجيل و قرآن براى شهيدان معين شده است، و چه كسى بهتر از خدا به وعده خود وفا خواهد كرد؟ بشارت باد شما را با اين سودا و اين همان رستگارى بزرگ است».
جدم على بن الحسين {امام سجاد}به او گفت: آيه را دنبال كن. و عبّاد، آيه قرآن را چنين دنبال كرد:
«آنان كه به سوى حق باز مى گردند. خدا را پرستش مى كنند و به ستايش او مى پردازند، روزها روزه مى دارند و شبها در نمازند. به نيكيها فرمان مى دهند و از بديها منع مى كنند و حدود الهى را نگهبانند. اى رسول گرامى به اين مؤمنان بشارت ده كه بهشت جاودان در انتظار آنان است».
و چون عبّاد بصرى از تلاوت اين آيه فارغ شد، جدم على بن الحسين به او گفت: هرگاه ما با چنين مؤمنانى كه خدايشان مى ستايد مواجه شويم، همراه آنان جهاد مى كنيم و جهاد را از حج خانه خدا برتر و بالاتر مى شماريم".
■ (گزيده كافى، ج4، ص: 207)
﷽ 🎇 🌼 امام زمان (عج) (۱۸۷):
🌼 وضعیت امامت در دورۀ غيبت صغرى :
● اوضاع زمانه و عدم پذيرش مردم باعث شد كه امام زمان (ع) از نظرها پنهان گردد،
اين پنهانى كه از آن به عنوان غيبت ياد مىشود تا زمانى كه مردم آماده شوند و شرايط ظهور مهيا گردد، ادامه دارد.
ولى طبيعى است كه وقتى امام مردم غايب شد، مردم را به حال خود نمىگذارد، بلكه افرادى را بين خود و مردم واسطه قرار مىدهد،
وظيفه مردم هم اين است كه با كنجكاوى دقيق اين افراد را بشناسند و تكليف خود را از آنها بگيرند.
بر همين اساس پس از آنكه امام زمان (ع) در سال 260، هنگام رحلت پدر بزرگوارشان، از نظرها پنهان شدند (و غيبت صغرى بوجود آمد)
تا نيمه شعبان سال 329، چهار تن از فقهاى ربّانى به ترتيب زير از جانب آن حضرت تعيين شده و واسطه بين آن حضرت و مردم شدند:
1- عثمان بن سعيد (ره) كه در سال 300 هجرى وفات كرد.
2- محمد بن عثمان (ره) كه پنج سال عهدهدار نيابت خاص بود و در سال 305 درگذشت.
3- حسين بن روح (ره) كه در شعبان سال 326 وفات كرد.
4- على بن محمد سيمرى (ره) كه در نيمه شعبان سال 329 از دنيا رفت و امام به او دستور داد كه ديگر كسى را جانشين خود نكند.
از اين وقت به بعد دوران غيبت كبرى (طولانى) آغاز شد. (دستور و توقيع امام (ع) به چهارمين نائبش در كتاب اعلام الورى، صفحه 417 و ... آمده است).
غيبت كبرى كه از نيمه شعبان سال 329 شروع شد، تا هنگام ظهور حضرت مهدى (ع) ادامه دارد .
■ (حضرت مهدى (ع) فروغ تابان ولايت، ص: 34).
...................................
💥﷽ 《 وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ》. (القصص /۵)
● ترجمه: ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺑﺮ کسانی (ﺑﻨﻲﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ) ﻛﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻧﻌﻤﺘﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺒﺨﺸﻴﻢ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻟﮕﻮی ﻣﺮﺩم ﻭ ﻭﺍﺭﺙ ﻛﻨﻴﻢ.
🎇 ⛏ اشتغال (۴۴):
⛏ دعا بدون اشتغال رزق آور نیست:
● عمر بن يزيد از امام صادق (ع) روايت مى كند كه فرمود: "مى پندارى اگر شخصى داخل خانه اش گردد و در خانه را بندد، آيا از آسمان چيزى بر او فرو مى بارد".
عمر بن يزيد به امام صادق (ع) عرض كرد: "شخصى گفت: به طور قطع در خانه ام مى نشينم و به نماز و روزه و عبادت پروردگارم مى پردازم و روزى ام خودش خواهد رسيد!
امام صادق (ع) فرمود: او يكى از سه شخصى است كه دعايش اجابت نخواهد شد".
■ (منابع فقه شيعه، ج22، ص 71)
.............................
💥 ﷽《وَ لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَ تُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ》. (بقره/ ۱۸۸).
ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﺨﻮﺭﻳﺪ. ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﺷﻮﻩ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺣﺎﻛﻤﺎﻥ ﻭ ﻗﺎﺿﻴﺎﻥ ﺳﺮﺍﺯﻳﺮ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ [ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﺣﻜﻢ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﺁﻧﺎﻥ] ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ [ﺯﺷﺘﻲِ ﻛﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ] ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻴﺪ.