﷽ 🎆 💥 آیات نورانی تر (۱۴۳):
💥 مُتّقِین برپاکنندگان نمازند:
در آيه ۳ سوره بقره میخوانیم: "و (متقین کسانی هستند) نماز را بر پا مى دارند". (وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ).
«نماز» كه رمز ارتباط با خدا است، مؤمنانى را كه به جهان ما وراء طبيعت راه يافته اند در يك رابطه دائمى و هميشگى با آن مبدء بزرگ آفرينش نگه مى دارد آنها تنها در برابر خدا سر تعظيم خم مى كنند، و تنها تسليم آفريننده بزرگ جهان هستى هستند،
و به همين دليل ديگر خضوع در برابر بتها، و يا تسليم شدن در برابر جباران و ستمگران، در برنامه آنها وجود نخواهد داشت.
چنين انسانى احساس مى كند از تمام مخلوقات ديگر فراتر رفته، و ارزش آن را پيدا كرده كه با خدا سخن بگويد، و اين بزرگترين عامل تربيت او است.
كسى كه شبانه روز حد اقل پنج بار در برابر خداوند قرار مى گيرد، و با او به راز و نياز مى پردازد، فكر او، عمل او، گفتار او، همه خدايى مى شود، و چنين انسانى چگونه ممكن است بر خلاف خواست او گام بردارد.
(مشروط بر اينكه راز و نيازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گيرد و با تمام قلب رو به درگاهش آورد).
■ (تفسير نمونه، ج1، ص 73).
.............................
💥 ﷽《كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ》. (ص/ 29)
(اين) كتاب مباركى است كه به سوى تو فرو فرستاديم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذکر شوند.
﷽ 🎇 🏃♀ غیرت (۲۸):
🤸♂ توجه و عنایت خداوند به شخص غیرمند:
● یکی از آثار غیرت توجه و عنایت خداوند به شخص غیرمند است.
● از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود: "همانا خداوند تعالی از بندگانش شخص غیور را دوست می دارد". (نهج الفصاحه، پاینده، ص 390).
● از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود: جمعی از اسیران دشمن را به حضور پیامبر (ص) آوردند و پیامبر (ص) دستور قتل آنها را صادر کرد ولی یکنفر از آنها را آزاد کرد.
او پرسید چرا مرا آزاد کردی؟ پیامبر فرمود: جبرئیل به من خبر داد که تو دارای پنج خصلت هستی که خدا و رسولش آن پنج خصلت را دوست دارند و آن پنج خصلت عبارت است از:
1- غیرت محکم نسبت به همسرت داری 2-سخاوت 3- نیک خلقی 4- راستگوئی 5- شجاعت.
وقتی که اسیر این مطلب را شنید به حقانیت اسلام پی برد و قبول اسلام کرد و از مسلمین در سطح بالا گردید و در یکی از جنگهای اسلامی همراه رسول خدا با دشمن جنگید و به شهادت رسید". (الأمالي، صدوق، ص 271).
..................................
💥 ﷽《الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَ اللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا 》. (النساء، ۳۴)
● مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهایی که از اموالشان (در مورد زنان) میکنند.
و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ میکنند.
و (امّا) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوری نمایید!
و (اگر هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید!
و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدّی بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.)
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۱):
● ایستاده از راست:
1- #شهید_بسیجی_محمّد_رضا خواجه بمی
2- جانباز بسیجی محمّد حسین غنی زاده
3- جانباز بسیجی ناصر دشتی خویدکی
4- جانباز بسیجی مسعود بنی اسدی
5- رزمنده بسیجی حسین زُلفی
6- رزمنده بسیجی حسین اسد اللهی (با پیراهن قهوه ای)
7- جانباز بسیجی محمّد علی خواجه بمی (با پیراهن سُرمه ای)
8- #شهید_بسیجی_علی_کمال الدینی (نشسته بر روی سکو)
● نشسته: #شهید_وحدت_جانباز دفاع مقدس پاسدار #حسین_مرادی مهدی آبادی برادر جانباز غلامرضا مرادی
🌷 فلسفۀ شهادت:
● امام خمینی (ره): "در آينده ممكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مسأله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد.
اينها يقيناً از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمىدانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمهاى وارد نمىسازد.
و ما براى درك كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طولانى را بايد بپيماييم و در گذر زمان و تاريخ انقلاب و آيندگان آن را جستجو نماييم".
■ (صحيفه امام، ج21، ص92).
﷽ 🎇 🛠 جهاد با نفس (۱۹):
● از امام علی (ع) روایت شده که فرمود: "بندگان خدا! از مرگ گريزى نيست، بنابر اين پيش از آمدنش [در فكر آن باشيد و] از آن بهراسيد، و ساز و برگ آن را فراهم كنيد، كه شما در دسترس دام و شكار مرگ هستيد،
اگر بمانيد شما را مىگيرد، و اگر بگريزيد به شما مىرسد، و مرگ از سايه شما به شما نزديكتر و همراهتر است،
مرگ با زُلف شما گره خورده (كنايه از نزديكى آنست) و دنيا از پشت پاى شما پيچيده مىشود (و لحظه بلحظه از عمرتان ميكاهد)،
پس بهنگامى كه نَفستان شما را به سوى شهوات ميكشاند بسيار ياد مرگ كنيد، و مرگ براى اندرزگوئى كافى است
و رسول خدا (ص) فراوان ياران خود را به يادآورى مرگ سفارش مىنمود و مىفرمود: بسيار ياد مرگ كنيد كه مرگ شكننده لذّتها، و فاصلهاى ميان شما و شهوتها است.
■ (الأمالي، مفيد، ترجمه استاد ولى، متن، ص: 295).
..........................................
💥 ﷽《وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَ فِي هَٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ》. (حج، ۷۸)
و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم، پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایستهای!
﷽ 🎆 ☝️ اطاعت (۲۳):
☝️ اطاعت از امام و حرکت در صراط مستقیم:
● از مفضل بن عمر روايت شده است كه او گفت: از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام در باره صراط پرسيدم، ايشان فرمود:
صراط، راهي است به سوي شناخت خداوند عز و جل و دو صراط وجود دارد: صراطي در دنيا و صراطي در آخرت؛ صراط در دنيا امامي است كه پيروي از او واجب است.
هر كس در دنيا او را بشناسد و به هدايت او اقتدا كند، از صراط آخرت كه پل جهنم است عبور مي كند
و هر كس در دنيا او را نشناسد، در آخرت قدمش بر صراط بلغزد و در آتش جهنم افتاده و هلاك شود.
■ (معاني الاخبار، ص 32).
........................................
💥 ﷽《 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ》 ( نساء / ٥٩)
● ترجمه: ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ [ ﻧﻴﺰ ] ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ [ ﺍﻣﺎﻣﺎن معصوم ﻛﻪ مصداق برتر آن هستند، ولی فقیه، سلسله ی فرماندهان حکومتی، پدر، شوهر و ..... مشروط به عدم مخالفت فرمانشان با فرمان خدا] ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ .
﷽ 🎆 📖 قرآن (۷۱):
📖 «تنزیل» بودن
● کتاب قرآن از جانب خالق هستی نازل شده است لذا یکی از نام های قرآن «تنزیل» است.
● کلمۀ «تنزيل» به معناى نزول تدريجى است، يعنى قرآن در مدّت 23 سال و در حوادث و مناسبتهاى گوناگون، نازل گرديده است و اين با نزول دفعى قرآن در شب قدر بر قلب مبارك پيامبر (ص) منافاتى ندارد.
تشريع و تكوين، هر دو از يك منبع هستند و قوانين آنها با يكديگر مطابقت دارد و آفريدگار آسمانهاى با عظمت، اگر سخنى بگويد آن سخن، بسيار مهمّ است. (تفسير نور، ج5، ص 320)
● خداوند در قرآن به معرفى نازل كننده آن است پرداخته تا از طريق شناخت او عظمت قرآن آشكارتر شود لذا مىگويد:
"طاها (ای پیامبر). ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به زحمت و مشقت بيفتى. مگر آنكه مايهى تذكّر و يادآورى باشد براى كسى كه (از خدا) مىترسد. از جانب كسى كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده، نازل شده است او خداوندى است رحمان كه فيض رحمتش همه جا را فرا گرفته، و بر عرش مسلط است"؛
«طه (1) ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى (2) إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشى (3) تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى (4) الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى (5)». (طه، 4-1)
در اينكه «تنزيلا» از نظر اعراب چه محلى را دارد، در ميان مفسران گفتگو است، اما صحيحتر اين است كه مفعول مطلق باشد براى فعل مجهول محذوفى و در تقدير چنين بوده است «نزل تنزيلا ممن خلق الارض ...».
در حقيقت اين توصيف، اشاره به ابتدا و انتهاى نزول قرآن مىكند، انتهاى آن زمين و ابتدايش آسمانها به معنى وسيع كلمه، و اگر در اينجا كلمه «و ما بينهما» مانند بعضى ديگر از آيات قرآن اضافه نشده، شايد به خاطر همين است كه هدف بيان ابتدا و انتها بوده است.
به هر حال خداوندى كه قدرت و تدبير و حكمتش پهنه آسمان و زمين را فرا گرفته، پيدا است اگر كتابى نازل كند چه اندازه پر محتوا و پر بار است.
سیاق آیه اقتضاء دارد كلمه «تنزيلا» به معناى اسم مفعول، و حال از ضمير «تذكره» باشد، كه به قرآن بر مىگردد، و معنايش اين است كه ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را به تعب اندازى، و ليكن نازل كرديم تا دارندگان خشوع را با كلام الهى كه نازل از ناحيه او است متذكر شود.
كلمه «على» جمع «عليا» است كه مؤنث اعلى است، مانند كلمه «فضلى و فضل»،
و اگر براى صله موصول «من» و براى اينكه ابهام را از اينكه چه كسى قرآن را نازل كرده بر دارد خصوص صفت خلقت آسمانهاى بلند و زمين را اختيار كرد براى اين بود كه اين صفت از ميان صفات خداوندى با مساله تنزيل مناسبتر است، چون تنزيل، آوردن از بالا به پائين است، كه آن بالا مبدأ و اين پائين منتهاى اين آوردن باشد،
و اگر تنها از خلقت آسمان و زمين نام برد و خلقت ما بين اين دو را اسم نبرد، براى اين بود كه كارى به آن نداشت، غرض تنها بيان مبدأ و منتهاى تنزيل بود،
به خلاف در مثل آيه «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما» كه غرض در آن بيان عموميت ملك خدا نسبت به جميع عالم است.
■ (ترجمه تفسير الميزان، ج14، ص 165).
....................................
💥 ﷽《فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ》. (مزمل، ۲۰)
( پس بخوانید از قرآن مقداری که برای شما میسر و آسان هست).
﷽ 🎇 😀 سلام و سلامتی (۲۱):
😀 کاش بر جبرئیل سلام کرده بودم:
● امام صادق (ع) فرمود: ابوذر بر پیامبر گذشت و جبرئيل بصورت دَحِيَّه كَلْبِى خدمت آن حضرت بود و با او خلوت كرده بود و چون ابوذر آن وضع را ديد برگشت و سخن آنها را قطع نكرد
جبرئيل گفت اى محمد اين ابوذر است كه بر ما گذشت و سلام نداد ولى اگر سلام داده بود جوابش را ميدادم.
اى محمد ابوذر دعائى دارد كه به آن دعا ميكند و نزد اهل آسمان معروف است وقتى من به آسمان بالا رفتم از او بپرس.
چون جبرئيل بالا رفت ابوذر خدمت پيغمبر آمد و به او فرمود اى ابوذر وقتى بر ما گذشتى چه مانع شد كه بر ما سلام ندادى؟ گفت گمان كردم دَحِيَّه كَلْبِى با شما در موضوعى خلوت كرده است.
فرمود او جبرئيل بود و با من گفت اگر ابوذر بر ما سلام كرده بود پاسخش ميدادم و چون ابوذر دانست كه او جبرئيل است بسيار پشيمان شد كه بر او سلام نكرده است،
پیامبر به ابوذر فرمود چه دعائي است كه ميخوانى؟ جبرئیل به من خبرداد كه تو را دعائي است که نزد اهل آسمان معروف است، گفت آرى يا رسول اللَّه ميگويم:
بارخدايا از تو میخواهم ايمان به تو را و تصديق به پيغمبرت را و عافيت از هر بلا و شكر بر عافيت و بىنيازى از مردمان بد را".
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْإِيمَانَ بِكَ وَ التَّصْدِيقَ بِنَبِيِّكَ وَ الْعَافِيَةَ عَنْ جَمِيعِ الْبَلَاءِ وَ الشُّكْرَ عَلَى الْعَافِيَةِ وَ الْغِنَى عَنْ شِرَارِ النَّاس».
■ (أمالي، صدوق، ص345).
....................................
💥 ﷽ 《وَ السَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا》. (مريم/ ۳۳)
● ترجمه: ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻴﻜﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ: ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪم ﻭ ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻲﺭﻭم ﻭ ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮم... .
﷽ 🎇🐐 عقیقه (۱۸):
● مسئله: از مستحبات اكيد عقيقه براى مرد و زن است و مستحب است كه از براى مرد، نر و از براى زن، ماده عقيقه شود؛
و اينكه روز هفتم باشد و اگر به جهت عذرى يا بدون عذر از آن تأخير بيفتد، ساقط نمىشود بلكه اگر از او عقيقه نشود تا بالغ شود، خود او از براى خودش عقيقه نمايد.
بلكه اگر در زمان حياتش عقيقه ننمايد مستحب است كه بعد از فوتش از طرف او عقيقه شود و بايد از يكى از انعام ثلاثه باشد ميش باشد يا بز و گاو و شتر و تصدق به ثمن آنها از عقيقه مجزى نمىباشد.
گفته شده: مستحب است كه شروط قربانى در آن جمع باشد از سالم بودنش از عيبها و سنش در شتر كمتر از پنج سال كامل و در گاو كمتر از دو سال و در بز كمتر از يك سال كامل و در گوسفند كمتر از هفت ماه نباشد
و اين خالى از اشكال نيست كما اينكه تعيين سنها به آنچه كه ذكر شد بعضى از آنها خالى از اشكال نمىباشد؛ و البته امر سهل است.
و مستحب است كه پا و ران به قابله اختصاص داده شود و افضل آن است كه يك چهارم آن به او اختصاص پيدا كند
و اگر بين ربع و پا و ران جمع شود، به اينكه يك چهارم عقيقه كه آن دو تا در آن قرار دارند، به او داده شود بعيد نيست كه عمل به هر دو مستحب شده باشد.
و اگر قابله نباشد به مادر داده مىشود كه آن را صدقه بدهد.
■ (تحرير الوسيله - ترجمه، ج۳، ص: ۵۵۵ - مسئلۀ ۹).
......................................
💥 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ * إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳). (الكوثر/ ۳- ۱).
● ترجمه: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر، (ای پیامبر) ما به تو کوثر [= خیر و برکت فراوان] عطا کردیم! پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن! ﺑﻠﻪ، ﺁﻥﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺯﺧﻢِﺯﺑﺎﻥ ﻣﻲﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺟﺎﻕﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﺗﻮ!
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۲):
● از راست:
1- رزمنده ......
2- رزمنده محمد علی حبیب اللهی
🌷 بغض و عداوت بیشتر دشمنان اسلام:
● امام خامنه ای (زید عزّه): "امروز اسلام بيش از هميشه در دنيا مورد بغض و عداوت سردمداران قدرتهاى شيطانى است.
سابق هم با اسلام بد بودند و هيچوقت گردن كلفتها و زورگوهاى عالم، از اسلام خوششان نمىآمد و با اسلام دل صافى نداشتند؛ اما امروز اين دشمنى چند برابر است.
امروز، قدرتهاى شيطانى مزهى ضربتهايى را كه اسلامِ زنده بر آنها وارد مىكند، چشيدهاند.
امروز، قدرتهاى شيطانى غربى- امريكا و ايادى و اذنابش- فهميدهاند كه وقتى يك ملت مسلمان بود و به نام خدا قيام كرد، چه معنايى دارد.
لذا از اسلام بيشتر مىترسند و نسبت به اسلام بيشتر بغض و عداوت مىورزند".
■ (حدیث ولایت، بیانات، در تاریخ (24/ 08/ 1368).
﷽ 🎇 🐕 سگ (۱۲):
🐕 فرقه ای به نام سگهای خیس شده به باران
● پس از شهادت امام کاظم (ع) دو گرایش عمده به نامهای «قطعیّه» و «واقفیّه» پدید آمد.
قطعیّه رحلت امام کاظم (ع) را تأیید کرده و امامت امام رضا (ع) را پذیرفت. شهرستانی «قطعیّه» را با «اثنی عشریّه» که به امامت ائمۀ پس از امام رضا (ع) تا امام دوازدهم، اعتقاد دارند یکی دانسته است.
گرایش «واقفیه» به بهانۀ باور نداشتن به درگذشت امام کاظم (ع) بر اعتقاد به امامت یا مهدویّت آن حضرت باقی ماند.
● فرقۀ دیگری را که بعداً به آن نام «ممطوره» داده شد شخصی از غُلات به نام «محمد بن بشیر» بوجود آورد.
این فرقه به حلول و تناسخ عقیده داشت و محرّمات را مباح میشمرد.
نام این فرقه برگرفته از کلاب ممطوره است که به معنی سگهایی است که بوسیلۀ آب باران خیس شده اند.
این نام را «علی بن اسماعیل» یکی از متکلّمان شیعی بر آنان نهاد که بعدها بدان شهرت یافتند.
اشعری جزئیّاتی از عقاید آنان را آورده و می افزاید: عقاید اینها در تفویض (واگذاری اختیارات خداوند به امامان) عین عقاید غُلات است.
این فرقه تا زمان تألیف کتاب اشعری باقی بوده اند.
● در خصوص پیدایش فرقه های بعد از امام کاظم (ع) آنگونه که مرحوم طبرسی روایت کرده: اشکال اصلی از سوی کسانی بود که در آخرین حبس و زندانی شدن امام کاظم (ع) که منجر به شهادت آن حضرت شد، اموالی نزدشان جمع شده بود.
● عبارت طبرسی در این باره چنین است: "سبب ظاهری این اشکال تراشیها طمع در اموال و ودایعی بود که در زمان زندانی بودن امام کاظم (ع) پیش بعضی از اصحاب آن حضرت جمع شده بود، این موضوع آنان را به انکار وفات آن حضرت و ادعای زنده بودن او و انکار جانشنی برای وی و انکار نص در بارۀ امام بعدی واداشت".
● شاهد سخنِ طبرسی روایتی است که کشّی نقل کرده و در آن آمده است که سی هزار دینار نزد دو وکیل امام کاظم (ع) به نام «حَیّان سَرّاج» و شخصی دیگر بود.
زمانی که امام در زندان بود، آنها با این پول خانه و غَلّات خریدند و وقتی خبر رحلت امام (ع) به آنها رسید وفات آن حضرت را انکار کرده
و در میان شیعه شایع کردند که امام کاظم (ع) نمرده است؛ زیرا او قائم آل محمّد است «أَذَاعَا فِي الشِّيعَةِ أَنَّهُ لَا يَمُوتُ لِأَنَّهُ هُوَ الْقَائِم».
● در پایان روایت تصریح شده است که برای شیعیان روشن شد این دو نفر به خاطر خوردن اموالی که پیش ایشان بوده، این شایعه را درست کرده اند.
● یکی دیگر از علل پیدایش این انحراف، چنانکه پیش از آن نیز در بارۀ بعضی از امامان پیش آمده بود، مفهوم «قائم» و «مهدی» بود که در میان شیعه از قوّت زیادی برخوردار بود،
گرچه باید گفت در منابع اهل سنّت هم فراوان وجود داشت.
این انحراف در مواردی ناشی از فرصت طلبی و سودجوئی اشخاص نبود، بلکه در مواردی به دلیل اعتقاد به مهدی آل محمد و نشناختن مصداق واقعی آن، دچار این کجروی و انحراف میشدند.
ناگفته نماند که وجود رگه هایی از غلوّ نیز در پیدایش این کجروی بی تأثیر نبود، به هر حال مسألۀ مهدویّت امام کاظم (ع) نیز پس از شهادت آن حضرت، به این معنا که هنوز زنده است و غیبت اختیار فرموده، از طرف عدّه ای ترویج میگردید.
به هر روی باور به مهدویّت یا قائمیّت امام کاظم (ع) سبب پیدایش انحراف در شیعه گردید و کسانی بدون امام و در واقع سر در گم رها شدند.
■ (حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص 427 - 429).
....................................
💥 ﷽《وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَ لَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ》. (اعراف، ۱۷۶)
و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! (این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)!
﷽ 🎇 👾 شر (۸۰):
👾 فلسفه خلقت شرور (۱)
👾 امتحان:
● يکي از سنت هاي خداوند آزمايش است و مردم حداقل سالي يکبار يا دو بار آزمايش ميشوند.
● در قرآن میخوانیم: "مردم در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مى شوند" «يُفْتَنُونَ في كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ». (توبة /28)
● امتحان الهي نیز به وسيله اسباب صورت ميگيرد و شر و خير اسباب امتحان هستند چنانکه در قرآن میخوانیم: "و شما را با بديها و خوبيها آزمايش میكنيم". «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً». (انبياء / 35)
● در روایتی آمده است که امام علي (ع) بيمار بود، جمعي از دوستان به عيادتش رفتند و گفتند حالتان چطور است؟ فرمود: «شرّ» است. گفتند اين سخن شايسته شما نيست! فرمود: خداوند متعال مي فرمايد: "و شما را با "شر" و "خیر" آزمايش مى كنيم" «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً».
سپس فرمود: "منظور از خير، «سلامتي» و «ثروت» و منظور از شر، «مريضي» و «فقر است» که خداوند آنها را به خاطر آزمايش شما قرار داده است".
«فَالْخَيْرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنَى وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاءً وَ اخْتِبَاراً». (الجعفريات/ ص 233 - الدعوات، ص 168 )
● اما چگونه بلاها میتواند انسان را در معرض آزمايش قرار دهد؟ جواب اين است که بعضي از افراد در قبال مصائب و مشکلاتي که با آن مواجه ميشوند عکس العملي از خود نشان ميدهند که آنها را از مسير حق و مورد رضاي خدا منحرف ميکند .
مثلاً کسي که گرفتار فقر و مشکلات مالي است ممکن است براي رفع مشکل خود به امور خلاف و نامشروعي از قبيل «دزدي» روي آورد و يا در قلب خود نسبت به خدا کدورتي احساس کند و يا بر زبانشان سخنان تند و گلايه آميزي نسبت به عدل پروردگار جاري کند.
همچنین مثل اينکه کسي در اثر از دست دادن يک عزيز و يا ابتلاء به فقر و يا بيماري شديد، دست از عقائد و اعمال مذهبي خود شسته و مسير ديگري را در پيش گيرد.
● موفقيت و عدم موفقيت در اين امتحان به «صبر» و «عدم صبر» است، انسان موفق در اين امتحانات انساني است که صبر ميکند و خود را از انجام کارهائي که خلاف خشنودي خداوند است باز مي دارد.
......................................
💥 ﷽ 《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ* قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (2) وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (3) وَ مِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ (4) وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (5)》.
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، بگو: پناه مى برم به پروردگار سپيده دم، از شرّ آفريده هايش. و از شرّ تاريكى شب، آنگاه كه همه جا را فراگيرد. و از شرّ افسون گرانى كه در گره ها مى دمند. و از شرّ هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.
﷽ 🎇 🌴 درختکاری و زراعت (۱۸):
🌴 درختکاری امیرالمؤمنین:
● حضرت امير المؤمنين (ع) يك هزار بنده را از دسترنج خود، در راه خدا آزاد كرد.
كار امام اين بود كه نهالِ درخت ميكاشت و بعد ميفروخت و از پول آن بنده میخريد و در راه خدا آزاد میكرد و با اين حال چيزى از مال خود به آنان مىبخشيد تا آنها نيازى به مردم نداشته باشند.
روزی بعضى از غلامان به آن حضرت خبر دادند كه چشمهاى در يكى از باغها ایجاد شده که آب آن چشمه چنان ميجوشد که اندازه گردن شتر آب از آن بيرون میریزد.
امام سه مرتبه فرمود: وارثهاى آن چشمه را مژده دهيد.
سپس حضرت چند نفر را خواست و آنان را شاهد گرفت كه اين چشمه را تا پايان دنيا در راه خدا وقف كردم
و فرمود: اين كار را كردم تا خداوند آتش را از چهره ی من دور كند.
بعدها معاويه میخواست همان نخلستان را از حضرت امام حسن (ع) به قیمت دويست هزار دينار خريدارى کند لکن حضرت فرمود: "چيزى از آن را نمىفروشم چون پدرم آن را در راه خدا وقف كرده است".
■ (إرشادالقلوب، ج1، ص105).
..............................................
💥 ﷽《و النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ (۱۰) رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ وَ أَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَٰلِكَ الْخُرُوجُ(۱۱)》.
"ﻭ [ﻧﻴﺰ] ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻗﺎﻣﺖ ﺧﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﺮﺍﻛﻢ ﻭ ﺭﻭﻱ ﻫﻢ ﭼﻴﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ [ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻳﻢ] (١٠) ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﺯﻕ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﺏ، ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﺮﺩﻳﻢ ; ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻧﺸﺎﻥ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﺧﺎﻙ ﮔﻮﺭ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ. (١١)".