💠 استاد غفاری:
حتما زندگی و کلمات دکتر چمران، این عارفبالله را بخوانید. #شهید_چمران از #اولیای_الهی است و به مقام مخلَصین رسیده است.
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
❤ شهد عشق
💠 @ShahdEshgh
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مثل #چمران بمیرید!
🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊
🔅حتما زندگی نامه #شهید_چمران این عارف بالله را بخوانید. من سال ۶۰ یادداشتهای ایشان را میخواندم. دکتر چمران از اولیای الهی است و به مقام مخلَصين رسیده است. در آخرین لحظات، از اعضایش عذرخواهی میکند و میگوید: «من خیلی از شما کار کشیدم!»
🔹اما آقای چمران! اینها هم از شما تشکر میکنند که در راه محبوب از آنها کار کشیدی. اینها خیلی ممنون هستند که در راه اوامر الهی خرجشان کردی. طور دیگری فکر نکنید! تمام موجودات عالم، شعور دارند. لذا اگر خدای ناکرده در یک جای بد به این اعضا فرمان بدهی، قطعا در محضر الهی از تو شکایت میکنند.
✅ اما اگر دستوری که دکتر چمران داد را به بدنمان بدهیم، دستوری که اولیاء الهی به اینها میدهند را بدهیم و دائما به این اعضا درنماز، در ذکر، در اعمال خوب، در انفاق و خوبی، در دست گیری از دیگران و بیتفاوت نبودن نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی و زحمات امام و خون شهدا، دستور بدهیم، چقدر قشنگ است.
❤️ امیدواریم که حضرت زهرای اطهر علیهاالسلام کمک کند که همیشه صدای اعضاء و جوارح بدنمان، به ذکر و تشکر از ما بلند شود و دیگر ما را لعن نکنند!
📚 استاد غفاری، #مادر_واقعی ص۷۹👇
https://shahdeshgh.ir/product/madar
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
❤️ شهد عشق
✅ @ShahdEshgh
❤️ حال و روز یک عاشق به نام مصطفی چمران
🕊 #نڪتة_من_النڪات 🕊
🔥 نزدیک به یک سال میگذرد که در آتشی سوزان میسوزم. کمتر شبی به یاد دارم که بدون آب دیده به خواب رفته باشم و آههای آتشین قلب و روح مرا خاکستر نکرده باشد!
⁉️ خدایا نمیدانم تا کی باید بسوزم؟ تا چند رنج ببرم؟ در همه حال، همه جا و همیشه تو شاهد بودهای. عشقی پاک داشتم و آن را به پرستش ذات مقدس تو ارتباط میدادم، ولی عاقبتش به آتشی سوزان مبدل شد که وجودم را خاکستر کرد. احساس میکنم تا ابد خواهم سوخت. شمعی سوزان خواهم بود که از سوزش من، شاید بشریت لذت خواهد برد!
🙏 خدایا، از تو صبر میخواهم و به سوی تو میآیم. خدایا تو کمکم کن.
🌙امروز 19 رمضان یعنی روزی است که پیشوای عالیقدر بشریت در خون خودش غوطه میخورد. روزی است که مرا به یاد آن فداکاریها، عظمتها و بزرگواریهای او میاندازد. از او خالصانه طلب همت میکنم، عاشقانه اشک یعنی عصاره حیات خود را تقدیمش مینمایم. به کوهساران پناه میبرم تا در ...تنهایی، از پس هزارها فرسنگ و قرنها سال با او راز و نیاز کنم و عقدههای دل خویش را بگشایم.
❓خدایا نمیدانم هدفم از زندگی چیست؟ عالم و مافیها مرا راضی نمیکند. مردم را میبینم که به هر سو میدوند، کار میکنند، زحمت میکشند تا به نقطهای برسند که به آن چشم دوختهاند.
🔸ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن میروند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران میدوم و کار میکنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و میکنم ولی نتیجه آن مرا خشنود نمیکند. فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش میگذارم و در کشمکش حیات شرکت میکنم و در این راه، انتظار نتیجهای ندارم!
❤️ خستگی برای من بیمعنی شده است، بیخوابی عادی و معمول شده، در زیر بار غم و اندوه گویی کوهی استوار شدهام، رنج و عذاب، دیگر برایم ناراحت کننده نیست. هر کجا که برسد میخوابم، هر وقت که اقتضا کند میخیزم، هرچه پیش میآید میخورم، چه ساعتهای دراز که بر سر تپههای اطراف «برکلی» بر خاک خفتهام و چه نیمههای شب که مانند ولگردان تا دمیدن صبح بر روی تپهها و جادههای متروک قدم زدهام. چه روزهای درازی را با گرسنگی به سر آوردهام. درویشم، ولگردم، در وادی انسانیت سرگردانم و شاید از انسانیت خارج شدهام، چون احساس و آرزویی مانند دیگران ندارم.
❓ای خدای بزرگ، برای من چه مانده است؟ نام خود را بر سر چه باید بگذارم؟ آیا پوست و استخوان من مشخّص نام و شخصیّت من خواهد بود؟ آیا ایدهها، آرزوها و تصورات من شخصیّت خواهند داشت؟ چه چیز است که «من» را تشکیل داده است؟ چه چیز است که دیگران مرا به نام آن میشناسند؟...
🔥 در وجود خود مینگرم، در اطراف جستوجو میکنم تا نقطهای برای وجود خود مشخص کنم که لااقل برای خود من قابل درک باشد. در این میان جز قلب سوزان نمییابم که شعلههای آتش از آن زبانه میکشد و گاهی وجودم را روشن میکند و گاه در زیر خاکستر آن مدفون میشوم. آری از وجود خود جز قلبی سوزان اثری نمیبینم. همه چیز را با آن میسنجم. دنیا را از دریچه آن میبینم. رنگها عوض میشوند، موجودات جلوه دیگری به خود میگیرند.
📚 دستنوشتههای #شهید_چمران در آمریکا، اوایل بهار 1960
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
❤️ شهد عشق
✅ @ShahdEshgh