🍂❤️🍂 دلنوشتهی مادر محترمه شهید علیوردی
🍂🌷🍂 سلام آرمانم،
🍂🌷🍂عزیز دل مامان،
🍂🌷🍂 قهرمان زندگیم!
دوسال از نبودنت گذشت؛
دو سال که میگم قد تمام روزهای عمرم بود که گذشت،
مثل جون کندن بود...
دو سالی که با یاد صدات، خندههات و حرفات زندگی کردیم و هر روز با خودمون تکرار میکردیم که مبادا صدات و حرفات از ذهنمون بره.
آرمانم میدونی نفس کشیدن اما از درون مردن یعنی چی؟
تو میدونی اشکهایی که مانند خون از چشم میان یعنی چی؟
تو میدونی دلی که غم بزرگی داره اما فقط میتونه گریه کنه و ناله سر بده یعنی چی؟
این غم بزرگتر از این نالههاست، این غم با هیچ چیزی از بین نمیره، این غم هر روز با ما عجینه...
دو سال پیشت تو معراج شهدا، وقتی کفن رو از روی چهرهی مثل ماهت برداشتم، به چهره پاک و معصومت خیره شدم یاد خندههای قشنگت افتادم، زمانی رو به یاد آوردم که تو رو توی لباس دامادی میدیدم.
اما حالا جسم بیجونت جلوی چشامه،
دلم میخواد پیشونیت رو ببوسم، تنت رو بو کنم و در آغوش بکشم؛ برای همیشه ازت خداحافظی کنم و تو رو به پناه خدا بسپارم؛
آری پناه خدا...
✍🏻 دلتنگ همیشگیت مادرت
#آرمان_عزیز
#شهیدآرمانعلیوردی
هدیه به ارواح مطهرشهدای عزیزمان و
صبرخانواده معظم ومعززشهداء صدها
گُل زیبای «صلوات»
🌺اَلّلهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🍃❤️الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج ❤️🍃
🌹آشنایی بیشتر با شهدا از نگاهی دیگر
#شهیدانه
🌹@shaheadaneh
@shaheadaneh
┄┅┅┅┅❀====💠====❀┅┅┅┅┄