#خاطرات_اعضاء_خوب_کانال اوایل کرونا رفته بودیم مشهد. داشتیم با خانواده از حرم به سمت هتلمون بر می گشتیم که در مسیر باید از پارکی رد می‌شدیم. توی پارک دیدم دختر و پسری با وضعیت بد، دارن ساندویچ میخورن 🤦‍♂ گفتم خدایا چیکار کنم؟ حالا که دارم از زیارت امام رضا (ع) برمیگردم، به واجبم عمل کنم 👌 رفتم جلو، بهشون سلام کردم گفتم شما زن و شوهرید؟ گفتن بله. منم به آقا گفتم؛ خیلی خانمتو دوست داری، نه؟ یعنی ازش برای دوست داشتن خانم اقرارِ محبت گرفتم 😏 اونم مجبور بود بگه بله. گفتم حالا که خانمت رو دوست داری، بهش بگو چادر بپوشه، باحجاب بهتر بیاد بیرون... تا ان‌شاءالله همینجور که تو دنیا با هم هستین، تو بهشت هم با هم باشید🤗 خلاصه اونا هم سرشونو انداختن پایین و مِن مِن کردن، گفتن باشه... 😅 منم خداحافظی کردم. #بی_تفاوت_نباشیم #خاطرات_امر_به_معروف #همه_آمر_به_معروف