🌹🍃 #چله_شهدایی
بیست و ششمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#علی_آقاعبداللهی🕊🌹
❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️
برای همه گرفتارا دعا کنید🙏
🌷@shahedan_aref
28.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اسمش میترا بود...
🔰 ماجرای شهیدهای که با چادرش خفهاش کردند
🔹شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد.
شهیده#میترا_کمایی
#زینب
🌷@shahedan_aref
روایت داستان زندگی افراد به ظاهر کم نام و نشان مانند گشت و گذار در لابلای فرش های دست بافت قدیمی پستوی خانه مادربزرگ است. هر یک که به چشم می آید زیبایی خاصی را نمایان می کند که لحظه ای سکوت و حیرت را به همراه دارد. سکوتی شگفت انگیز. تجربه ای خاص و دلنشین.
کتاب حاضر روایتی است داستانی از زندگی پهلوان شهید مصفی صدرزاده، به روایت همسر ایشان خانم سمیه ابراهیم پور.
مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم، در تاریخ 1 آبان سال 1394 در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
سفارش کتاب 👇
https://b2n.ir/s11926
شهید مدافع حرم🕊🌹
#مصطفی_صدرزاده
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و هفتم ( ادامه قسمت قبل ) هر سال دوم عید
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت نود و هشتم ( وصیت نامه )
عارف و سالک الی الله شهید احمد علی نیری بنا به توصیه بزرگان دین چند سطری را به عنوان وصیت نامه از خود به یادگار گذاشته است.
درباره وصیت ایشان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ایشان با اینکه سه ماه در مناطق مختلف عملیاتی حضور داشتند اما فقط چند ساعت قبل از شهادت مشغول به نگارش وصیتنامه می شوند!
ایشان در مقدمه وصیت خود پس از حمد پروردگار واقرار به شهادتین، با این آیه وصیت خود را آغاز میکند:
الله ولی الذین امنوا یخرجهم من
الظلمات الی النور...والذین کفرو اولیاءهم الطاغوت...یخرجونهم من النور الی الظلمات...اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون
پس از عرض سلام وتهیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیا و ائمه معصومین بالاخص حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء
چند سطری به عنوان سنتی از رسول اکرم که ان شاءالله تعالی تذکری برای ما و برایم باشد مینویسم.ان شاءالله باقیات و صالحاتی برایم باشد.
شکر پروردگار عالمیان که ما را بر انگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد.
و رسولان متعددی بلاخص رسول اکرم و ائمه معصومین را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم ره گشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین.
خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در دنیا و عمل میکنند به وظایف خود،به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه ولذت درعبادت و خشوع قلب.!
کسی به آن میرسد که مراقبت های سختی بر اعمال و گفتار خود داشته باشد.
قرآن،قرآن را فراموش نکنید.بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است.اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید.
رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کنید.
ان شاءالله خداوند عزوجل جزای خیر به شما عنایت فرماید!والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین
احمد علی نیری 64/11/26
پ.ن
تاریخ شهادت ایشان 64/11/27 است یعنی وصیتنامه روز قبل از شهادت نوشته شده و این یعنی که ایشان از شهادت خود باخبر بودند.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
34.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت پایانی مصاحبه با خواهر بزرگوار شهید
نشد به ملاقات حاج قاسم بریم😔
قرار بود حاجی به اردوگاه بیان و ما به ملاقاتش بریم چند روز مانده بود
به قرار ملاقات که خبر شهادت ش را از تلوزیون شنیدیم.....💔🥀
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حیدر_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌷شهید خدابخش نظری🌷
استان گیلان، شهرستان رودبار، علی آباد
تاریخ تولد : 1340
تاریخ شهادت: 1361/2/28
در خرمشهر، عملیات بیت المقدس
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#خدابخش_نظری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌷شهید خدابخش نظری🌷 استان گیلان، شهرستان رودبار، علی آباد تاریخ تولد : 1340 تاریخ شهادت: 1361/2/28
#وصیت_نامه_شهید_خدابخش_نظری💫
"به نام خداوند بخشنده ی مهربان"
🌷آنها که در راه خدا کشته میشوند نپندارید که مردگانند ، بلکه زندگانی هستند که از خدا روزی میگیرند و من یکی از آن شهیدانی هستم که در راه خدا کشته شدم و من یکی از یاران امام حسین (ع) هستم که در کربلای ایران شهید شدم .
🌷منهم سرباز شهید خدابخش نظری ، شکر به آن خداوند بزرگ که به من جان داد تا در راه اسلام فدا کنم و به من خون داد که در کربلای ایران بریزم.
🌷به گفته ی امام علی (ع) :اگر تمام دنیا به من پشت کند من به دشمن پشت نخواهم کرد و به گفته ی رهبر امام :شهید شدن در راه اسلام یک افتخار است و هرکس نمیتواند در راه خدا شهید شود .
🌷سخنی هم برای پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم دارم ، شما را به خدا برای من گریه نکنید چون راهی که رفتم خودم انتخاب کردم و راه خوبی است .
🌷اما مادر نازنینم امشب لباسهایم را دسته دسته کن و پاره ها را وصله کن و در ساک پاره ام بگذار ، مادرم سفری دراز در پیش دارم •••
ترسم امشب خواب بر من چیره گردد پس مادر نازنینم مواظب باش زیرا فرزندت مسافر است .
مادر نازنینم از تو میخواهم که دلتنگ نشوی .
🌷مرگ در راه وطن حجله ی دامادی ماست
مادرم حجله به آذین ببندو دامادم کن
آن جامه که نشود غرق خون در راه وطن
بهتر آن جامه که تنگ تن و کمتر از کفن است
سخت سوزد به جهان آنکه تورا گریان کرد
دانه های اشک تو سوزاند سراپای مرا مادر
🌷در پایان از برادرانم و دوستانم میخواهم که راه مرا ادامه دهند .
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#خدابخش_نظری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🔰باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء،سرلشگر خلبان حسین لشگری،اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ👇
🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند:
این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت:
برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم
🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی میدانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود...
اومیگفت:
از ۱۸ سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!
🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود.
سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) درحسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
چقدر در معرفی قهرمانان واقعی ما به نسل جوان کوتاهی شده است و ارزش ها نادیده گرفته شده
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
سرلشگرخلبان شهید🕊🌹
#حسین_لشگری
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌹🍃 #چله_شهدایی بیست و ششمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#علی_آقاعبداللهی🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با شهدا
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀 💥 قسمت هشتاد و چهارم( بخش اول): روزهاي آخر 👥 راویان: علي صادقي ،علي مقدم
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتاد و چهارم : روزهاي آخر ( بخش دوم)
👥 راویان : علي صادقي، علي مقدم
ابراهيم محاسنش را كوتاه كرده. اما با اين حال، نورانيت چهرهاش مثل قبل
است. آرزوي شهادت كه آرزوي همه بچه ها بود، براي ابراهيم حالت ديگري
داشت. در تاريكي شب با هم قدم ميزديم. پرسيدم: آرزوي شما شهادته، درسته؟!
خنديد. بعد از چند لحظه سكوت گفت: شهادت ذرهاي از آرزوي من است،
من ميخواهم چيزي از من نماند. مثل ارباب بيكفن حســين علیهالسلام قطعه قطعه
شوم. اصلا دوست ندارم جنازهام برگردد. دلم ميخواهد گمنام بمانم.
دليل اين حرفش را قبلا شنيده بودم. ميگفت: چون مادر سادات قبر ندارد،
نميخواهم مزار داشته باشم.
بعد رفتيم زورخانه، همه بچهها را براي ناهار فردا دعوت كرد.
فردا ظهر رفتيم منزلشــان. قبل از ناهار نماز جماعت برگزار شد. ابراهيم را
فرســتاديم جلو، در نماز حالت عجيبي داشت. انگار كه در اين دنيا نبود! تمام
وجودش در ملكوت سير ميكرد!
بعد از نماز با صداي زيبا دعاي فرج را زمزمه كرد. يكي از رفقا برگشت به
من گفت: ابراهيم خيلي عجيب شده، تا حالا نديده بودم اينطور در نماز اشك
بريزه!در هيئت، توســل ابراهيــم به حضرت صديقــه طاهره سلاماللهعلیها بــود. در ادامه ميگفت: به ياد همه شــهداي گمنام كه مثل مادر سادات قبر و نشاني ندارند،
هميشه در هيئت از جبههها و رزمندهها ياد ميكرد.اواسط بهمن بود. ساعت نه شب، يكي توكوچه داد زد: حاج علي خونهای!؟
آمدم لب پنجره. ابراهيم و علي نصراللهی با موتور داخل كوچه بودند، خوشحال
شدم و آمدم دم در.
ابراهيم و بعد هم علي را بغل كردم و بوسيدم. داخل خانه آمديم.
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref