🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣هر روز صد صلوات هدیه
❣به روح پاک و مطهر همه شهدا
❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
هدیه به روح پاک و مطهر
سردارشهید#اسماعیل_ایزدی
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊مدافع حرم حضرت زینب(س)شهید موسی جمشیدیان
🌹شهادت در حال قرائت قرآن
دوستان آقا موسی درباره نحوه شهادت ایشان گفتند؛ در روز شهادت آقا موسی طبق معمول وضو میگیرد و میرود کنار یک تانک مینشیند و مشغول تلاوت قرآن میشود، تا اینکه موشک اسرائیلی به تانک اصابت میکند وترکشهای زیادی به بدن آقا موسی میخورد و او با همان قرآنی که در دست داشته به حالت سجده به زمین میافتد و شهید میشود. جالب است آیه قرآنی که آقا موسی لحظاتی قبل از شهادت تلاوت میکردند آیه «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» بوده و صفحات قرآن هم خونآلود میشود.
۱۴ آبان سالروز شهادت❣
شهید#موسی_جمشیدیان🕊🌹
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 دلتنگی شاعرانه دختر شهید مدافع حرم فاطمیون #ذاکر_حسین_کریمی💔
🌷@shahedan_aref
✨نماز اول وقت
🕊شاید همه ما نتوانیم نماز* *خاشعانه یعنی* *با* *حضور قلب کامل بخوانیم* *ولی نماز مودبانه* *که می توانیم* *بخوانیم]*
*نماز مودبانه یعنی اول وقت*
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
فصل چهارده: عطر خوش خدا قسمت سوم وقتش رسیده بود برای حسین آستین بالا بزنم. گلویش پیش محبوبه، دختر
فصل چهارده: عطر خوش خدا
قسمت آخر
حالا چند سالی است که رجب از دنیا رفته. زائران مزار علی و امیر مرا ننهعلی صدا میزنند. حسین نوهدار شده، پسر است؛ اسمش را علی گذاشتیم. بچهها همه رفتهاند سر خانه و زندگی خودشان. الهام عروس شد. خودم برای یوسف رفتم خواستگاری و رخت دامادی به تنش کردم. رابطهی خوبی با هوویم فاطمه دارم و جویای حال هم هستیم.
هنوز عقلم به حرف بزرگترها قد نمیداد که میگفتند: «این عمر گران مثل برق و باد میگذره!» اما الان معنی برق و باد را بهخوبی میفهمم. نمیدانم دست تقدیر کی و چگونه مرا به دیدار فرزندان شهیدم مژده میدهد؛ ولی میدانم پایان قصهی ننهعلی نزدیک است. اولین دیدار ما بعد از سالها، رؤیای شیرینی است که هر شب خوابش را میبینم. برای آن روز تشنهتر از آنم که تصورش را بکنید!
امیر، علی و من در محضر پروردگار دوباره مثل گذشته دور هم جمع میشویم؛ شاید رجب هم کنارمان باشد.
✨پایان کتاب✨
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
🌷@shahedan_aref
🔔 از تماشای این عکس معروفش، سیر نمی شویم. جوان زیبای داخل سنگر که روی پیکر هم رزمش افتاده و هر دو به شهادت رسیده بودند، هر چشمی را گرفتار خود می کند. اما این شهید، راه و رسم ننه علی اش را پیش گرفته بود...
📖 #قصه_ننه_علی
✍🏻 به قلم: مرتضی اسدی
🥀روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
🌐 سفارش کتاب
ارتباط با ادمین👇
@Mim_Saaaaad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید | روایت شنیدنی
ازشهیدعزیزسرداردلها
شهید حاج قاسم سلیمانی از رزمندهای که به شکل عجیبی به آرزوی خودش رسید
🔸رزمنده ایرانی که با لباس و پلاک عراقی در کربلا دفن شد!
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی کلیپ هاهرچه تکرار شود
بازانگاریه حسی میگه
بازهم تکرارکن
من عاشق لحظات دیدارتان هستم
گر بوسه
میفروشــد ،
جانان به قیمتِ جـان
مـا طالبیـم و خواهیـم
آن را به جـــــان خریـدن...
شهید حسن #تهرانی مقدم
شهیدحاج احمد #کاظمی
یاد پدرموشکی ایران
شهید #تهرانی مقدم
وشهید حاج #احمد همیشه جاودان
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🌷@shahedan_aref
❣یه روز آقا آرمان بهمون گفت: بچهها همهتون فردا روزه بگیرید بیاید حوزه، قراره افطاری بدیم. فرداش همه موقع اذان مغرب سر سفره نشسته بودیم. آقا آرمان رو کرد به بچهها گفت: خب انشاءالله که نماز و روزه هاتون قبول باشه؛ شما دلهاتون پاکه و چیزی به افطار نمونده، ازتون میخوام برام یه دعا کنید. همه گفتیم: آقا چه دعایی کنیم؟ آقا آرمان گفت: دعا کنید شهید بشم. همه مون دستامون رو گرفتیم بالا دعا کردیم؛ اصلا انگار نمیدونستیم داریم چه دعایی میکنیم؛ شاید بعضیها معناش رو هم نمیدونستند...
📚 شهید #آرمان_علی_وردی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهـــید آقا #مهدی_باکری:
دنیا مثل شیشهای میماند،که یک دفعه میبینی؛ افتاد و شکست…
🌷@shahedan_aref
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣هر روز صد صلوات هدیه
❣به روح پاک و مطهر همه شهدا
❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
هدیه به روح پاک و مطهر
سردارشهید#رمضانعلی_حیدری
🌷@shahedan_aref
✍سیره سردار شهید محمود اخلاقی ؛ ما انقلاب کردیم که گماشته و نوکر نداشته باشیم...
🔹شهید محمود اخلاقی از اولین اعضای سپاه و جزو اولین شهدای استان کرمان است که بسیار مؤدب؛ باشخصیت ؛ جدی و بدون رودربایستی بود.
🔸یک بار که دادستان وقت با ماشین آمده بود داخل سپاه و در خودرو را فرد دیگری برای او باز کرده بود...
🔹شهید محمود اخلاقی جلو رفته و به دادستان گفته بود خواهش می کنم بروید بیرون دوباره وارد شده و خودتان در را باز کنید...
🔸ما انقلاب کردیم که گماشته و نوکر نداشته باشیم این در حالی بود که کسی جرأت نمی کرد این حرف را بزند.
💢راوی سردار محمدرضا حسنی سعدی...
شهید#محمود_اخلاقی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهدای عزیز حزب الله در چند روز گذشته؛
هدیه به روح بلندشان صلوات❣
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زیارتنامه تصویری شهدا
هدیه بروح مطهر شهدا دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌷@shahedan_aref
📖 #جامانده_در_سهیل
🔺 روایت زندگی خانم فاطمه خدری، همسر سردار شهید #محمد_جعفر_سعیدی
جامانده در سهیل قصه ی صبر است
قصه ی صبر وقصه ی انتظار💔
🛑 در این کتاب زنی را می بینید که پا به پای دل شریکش از انقلاب به جنگ میرسد،بار زندگی را در غربت و تنهایی به دوش میکشد،مادرانه فرزندانش را می پروراند،با نبودن های همسرش میسازد تا او یار و یاور جبهه های جنگ باشدو همراه و مراد بسیجی ها! ☝️
🖨️ انتشارات: #حماسه_یاران
📄 ۲۲۴ صفحه قیمت: ۷۹۰۰۰ تومان
☎️ جهت تهیه کتاب با شماره ۰۲۵۳۷۷۴۸۰۵۱ تماس بگیرید
🌐 سفارش کتاب 👇👇👇
https://b2n.ir/d29557
🌷@shahedan_aref
به مادرش می گفت «...مامانی».
پشت تلفن لحنش را عوض می کرد و با مادرش مثل بچه ها حرف می زد.
گاهی وقت ها مادرش که می آمد دم در شرکت، می رفت، دو دقیقه مادرش را می دید و برمی گشت، حتی اگر جلسه بود.
بچه ها تعریف می کردند زمان دانشجویی دکتر هم می خواست برود با مادرش می رفت. بهش می گفتیم «...بچه ننه».
👈 شهید #مصطفی_احمدی_روشن
📚 كتاب شهيد مصطفی احمدی روشن ،
🌷@shahedan_aref
🟠 دریافت رایگان مستند « وداع با اسلحه »
🔷 دیدن این مستند بویژه برای جوانان و نوجوانان ضروری است
🔸 مهمترین دلیل حقانیت مبارزه مردم غزه
🔸چرایی انحصار تنها راه نجات در جهاد
🔸دلایل پیشدستی حماس در حملات
🔸و سوالات و شبهات دیگر
🔻نشانی دریافت رایگان مستند
« وداع با اسلحه » 👇👇👇
http://B2n.ir/p13977
#مبارزه_تنها_راه_نجات
#غزه_قهرمان
#هزینههای_سازش
🌷#همسرشهید
حرم امام رضا که رفتیم، با برنامه ریزی سپاه بود اما ما فقط یک ساعت در حرم بودیم. آقانوید خیلی امام رضایی بود.
پیکر آقانوید که به مشهد آمد، گفتند تابوتشان را ایستاده بگیرید تا سلامی به حضرت رضا علیه السلام بدهد.
با خودم گفتم خوش به حالت آقانوید؛ آخرین سلام را هم با بدن بی سر به آقا دادی. حس کردم که اگر جای آقانوید بودم، می گفتم که دیدید آخر من هم فدایی مادرتان شدم؟
بعد که پیکرشان را خواستند از حرم بیرون ببرند، یک بنده خدایی گفت اگر می شود، بگذارید همسرش چند دقیقه با پیکر، تنها باشد.
من آن لحظه فقط به آن فکر بودم که این مراسم مثل مراسم من است، نکند آقانوید غصه بخورد. گفتم: من همیشه دوست داشتم در مراسمم شهدا باشند و ائمه نظر کنند.
این بهترین مراسمی بود که توانستی برای من بگیری. من از تو راضی ام. فقط برای من دعا کن.
یعنی شما بودید و پیکر آقانوید و امام رضا علیه السلام...
همسر شهید: بله؛ آقانوید هم با چهره خندانی که روی عکس تابوتش بود، به من نگاه می کرد. بعد از آن پیکر را بردند.
من یک ساعت در هتل خوابیدم و دقیقا صحنه های تشییع را دیدم که آقانوید هم کنار من بود.
دستم را گرفته بود و گفت: هر کاری داری بگو برایت انجام بدهم. دوست داری برایت چه کار بکنم؟ نشان داد که در همه آن لحظات کنارم بوده.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#نوید_صفری
🌷@shahedan_aref
خوابگاه که زندگی میکردم، خیلی نامرتب بودم. در اتاق، فقط به اندازهی خودم که بخوابم و درس بخوانم جا بود. بقیهی اتاق را حجم عظیمی از کتاب و ظرف نشسته و ... پُر کرده بود. اما وارد خوابگاه داریوش میشدی، فکر میکردی به خانهی یک تازه عروس رفتهای!
شهید#داریوش_رضایی_نژاد🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#فرماندهای_که_خیلی_جوان_به_نظر_میرسید!
🌷سال ۶۲ در قرارگاه خاتم الانبیاء اولین روز آشنایی من با محمد باقری بود. یکی از فرماندهان ارشد به من گفت برای موضوعی با او جلسهای بگذارم. قرارگاه خاتم الانبیاء در راه اهواز - طلائیه در زیر زمین قرار داشت. اتاق او را پیدا کردم. در اتاقهای فرماندهان معمولاً دو قسمت بود، یک قسمت با میزی کوچک در جلو که منشیای مینشست و یک بخش هم در پشت او که در حقیقت دفترِ کار آن فرمانده بود. وارد که شدم جوانی پشت میز بود، به او گفتم که با برادر باقری کار دارم. گفت: بفرمایید. گفتم: با خودشان کار دارم، با ایشان هماهنگ شده و منتظر من هستند.
🌷باز گفت: امرتان را بفرمائید! باز هم گفتم که فقط با خودشان میتوانم صحبت کنم. خلاصه خیلی تحویلش نگرفتم، تا بیچاره به زبان آمد و گفت که من خودم محمد باقری هستم! دقت کردم، دیدم بله، خودش باید باشد. عین برادر شهیدش بود! صورت او به قول خارجیها Babyface بود و خیلی جوان بنظر میرسيد. خلاصه تا سالها هر وقت او را در جایی میدیدم یاد آن زمان میافتادیم و لبخندی میزدیم. امروز، قرار گرفتن او در چنین منصب خطیری، مایه خوشحالی است.
🌷@shahedan_aref
آقا،برادر عزیز،هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید.یک موقع می بینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد،هی خودش را توجیه می کندو می خواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.در انسان دو نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان،یکی می کشد به طرف خدا.انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت،خدای خودش را در نظربگیرد.
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹
🌷@shahedan_aref