eitaa logo
هر روز با شهدا
71.6هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عماریار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 تنها و نخستین مستند از زوایای ناشناخته زندگی دبیرکل حزب‌الله لبنان 🎥 روایت زندگی «سید حسن نصرالله» از کودکی تا بزرگ‌سالی، از زبان نزدیک‌ترین افراد به ایشان مانند پدر، فرزند و... با حقایقی که برای اولین بار افشا می‌شود را در مستند عربی ببینید🔻 🌐 B2n.ir/ghamb ✅ در با خانواده فیلم ببینید 🆔 @AmmarYar_IR
شهید در خاطره‌ای زیبا می‌گوید: 🔰 دورانی بود که در شرایط سختی بودیم و احساس می‌کردم بار روی دوشم بیش ازحد توانم است. به ایران آمدم، خدمت حضرت آقا رسیدم. به ایشان گفتم: «آقاجان! من چه کار کنم؟» حضرت آقا فرمودند: «تو که هنوز جوانی و کل مَحاسِنت سیاه! من از خستگی‌هایم چه بگویم؟ با این محاسن سفیدم». 🔻 بعد فرمودند: «طبیعی است که انسان در حرکتش با نامردی‌ها، سختی‌ها و خطرات مواجه شود... برای هر آنچه می‌خواهیم، ما خدا را داریم! ما محتاج دیگران نمی‌شویم. والله از مهربانی و لطفش به ما. به ما اجازه داد که در هر زمانی و هر مکانی و هر حالی او را صدا کنیم و مخاطب قرار دهیم و با او صحبت کنیم. برای همین زمانی که احساس خستگی کردی یا هر حس بدی پیدا کردی، وارد یک اتاق شو، ۵ دقیقه یا ۱۰ یا ۱۵ دقیقه، ؛ تنها... این را از تجربه می‌گویم، امتحان کن و خواهی دید». 🔻 سید حسن نصرالله ادامه می‌دهد: از آن زمان من این کار را در حد توان انجام می‌دهم و برکاتی در این دستورالعمل یافتم. چون هر زمان سختی برسد، وقتی پناه ببریم به این روش، به زودی درهای برکت باز می‌شود. مهم‌ترین دارایی ما در جنگ ۳۳ روزه همین بود... شهید سیدحسن نصرالله در پایان گفت: «خداوند کریم است. خیلی کریم». 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️هم به فرماندهان اعتماد داریم ❗️هم اعلام سربازی میکنیم ❗️هم مطالبه میکنیم ‌« این دفعه قرار است ضربه ما ضربه قاصعه باشد » 🎙حاج مهدی رسولی 🌷@shahedan_aref
34.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک دقیقه مانده بود به پایان سخنرانی سید حسن نصرالله که ناگهان ... حاج قاسم زد زیر گریه به طوری که ... ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌ 🌷@shahedan_aref
45.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 تصاویر انحصاری المیادین از اشراف سید مقاومت بر مانور موشکی حزب‌الله 🔺فرمانده شهید حاج عماد نیز در کنار شهید در اینجا تصاویر دیده می‌شود. 🌷@shahedan_aref
🔻زنی که همسرش را وقف مقاومت کرد «مهناز سادات عمادی» همسر شهید زندگی‌اش با سیدرضی، عاشقانه شروع شد و عاشقانه ادامه دارد. حتی حالا که ۱۰ ماه از شهادت همسرش می‌گذرد چیزی عوض نشده است. همسر شهید در تمام ۴۰ سال زندگی‌شان حتی یک ساعت وقت سید را برای خودش و بچه‌هایش نگرفته است . با تمام مشکلات زندگی با وجود فرزند معلول جنگید و موفق شد. 📩 ایشان در نامه ای به نوشته اند:«من ساعت‌های عمر سیدرضی را هدیه کردم به جبهه مقاومت. نه فقط الان، ۴۰ سال ایشان در جبهه مقاومت بود. من هم در جبهه مقاومت. نوع کارمان فرق می‌کرد. ایشان پدر بود رفت. ولی من هم پدر بودم و هم مادر. هم خدمت به مقاومت کردم و هم پشتیبانی از خانم‌هایی که در دمشق بودند.» 🔹بانو عمادی همواره در زندگی شان ایثار و گذشت داشته و با صبوری خود به جبهه ی مقاوت کمک کرده است. 🌷@shahedan_aref
هدایت شده از مجمع جهانی قادمون
آغاز نصرالله 🔻اجتماع عظیم طلاب و دانشجویان بین الملل مقیم ایران همزمان با اربعین شهادت 📅زمان: سه شنبه ۱۵ آبان ماه ساعت ۱۴ 🪧مکان: تهران حرم مطهر امام خمینی 📌شبکه اینترنتی سفیر https://eitaa.com/joinchat/4981204C11559fa282 @safir_tv 📌مجمع جهانی قادمون https://eitaa.com/joinchat/4063756819Cc175adf54d @qademon
📝 | چرا می‌خواهید مرا تنها بگذارید؟! 🌷 تقریبا یک سال قبل از شهادت شهید زاهدی، وقتی بیروت منزل ایشان بودم، سحر که برای نماز بیدار شدند فرمودند: دیشب خواب عجیبی دیدم. احمد و حاج قاسم رو توی خواب دیدم. از من پرسیدن: « نمیای این طرف؟! » جواب دادم: «من که خیلی دوست دارم بیام، شما مقدماتش رو فراهم کنید!» 💔 دلم لرزید. 🌹چند روزی از این جریان گذشت. یکی از روزها وقتی شهید زاهدی به منزل آمدند، فرمودند: «امروز جلسه‌ای با داشتم. برایشان خوابم را تعریف کردم. ایشان به هم ریخت و گفت: « چرا می‌خواهید مرا تنها بگذارید؟! ...» 🎙 راوی: داماد شهید ✍🏻 پی‌نوشت۱: رفاقت دیرینه و و به سال‌های اول دفاع مقدس برمی‌گردد. این رفاقت و رفت و آمد خانوادگی تا زمان شهادت ادامه داشت ... ✍🏻 پی‌نوشت۲: شهید زاهدی واقعا چشم انتظار شهادت بود. در همه اعمال و رفتارش این مطلب نمایان بود. مراقب بود کاری نکند که رزقش عوض شود. اگر مطلبی خلاف این موضوع رخ داد سریع جبران کند. اینقدر عاشق دیدار پروردگارش بود که حتی خوابهایش (که گاهی یکی اش را تعریف می کرد) هم همین رنگ و بو را داشت. 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات.. 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_پانزدهم جنگ تمام شد. (مرداد ۱۳۶۷) ولی امر: «احتمال حمله دشمن
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر از فرماندهی لشکر قدس گیلان تا لبنان و توشه ای همچون دوستی و همراهی سید نستوه مقاومت، 🗓️ از تاریخ ۱۳۷۱/۰۸/۰۴ تا ۱۳۷۷/۵/۱۵ فرماندهی لشکر قدس گیلان را که ماموریت‌های مهم منطقه مرزی کردستان را به عهده داشت، پذیرفت. بچه های گیلان خاطره‌های خوبی از این مرد ایمان و عمل به یاد دارند؛ مردی به دور از هرگونه تجمل و اشرافی گری. 🔻نگاه حاج علی بر مبنای این تذکر رهبر انقلاب بود که به او آموخته بودند: ⛔️ «در راه پیشرفت، توقف ممنوع است، خودشیفتگی ممنوع است، غفلت ممنوع است، اشرافی گری ممنوع است، لذت جویی ممنوع است، به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیت هاست که می توانیم به قله برسیم.» ✅ اگر از همه کسانی که در این ۴۳ سال با حاج علی کار می کردند، بپرسید، خواهند گفت: «او مصداق بارز این فرمان و توصیه رهبر معظم انقلاب بود.» 🤝🏻 با هم دیداری تازه کردیم و گفت به او دستور داده‌اند که به لبنان برود. من می دانستم که او مرد میدان است و ظرفیت بسیار زیادی برای پذیرفتن مسئولیت دارد. ورود به میعادگاه جدید را به او تبریک گفتم. قرآن را باز کرد و تفالی را که به قرآن زده بود نشان داد. آیه رحمت بود و چند بار خواند و بسیار خوشحال بود از محتوای آن آیات. 🌷 حاج علی راهی لبنان شد. مرحله جدید در صحنه جهاد که تا ۱۳۸۱/۰۶/۱۱ به مدت چهار سال طول کشید. در این مدت نه تنها به کلیه مسائل نظامی و سیاسی منطقه توجیه گردید، بلکه به زبان عربی فصیح نیز مسلط شد. حاج علی در حالی بازگشت که دوستی و همراهی مردی چون سید نستوه مقاومت سید حسن نصرالله، توشه طریق مجاهدتش شده بود. ⏪ ادامه دارد... 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_شانزدهم از فرماندهی لشکر قدس گیلان تا لبنان و توشه ای همچون د
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر پست ها آمدند و رفتند و هربار، سرنوشت قهرمان علی زاهدی به سوی لبنان، میدان، و آغوش سید حسن باز می‌گشت. 🔸 در مرحله جدید، دوران پرفراز و نشیب و مهمی در زندگی حاج علی روی داد که خود کتاب مستقلی است؛ جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه (۱۳۸۱/۰۶/۱۲-۱۳۸۴/۶/۲)، فرمانده نیروی هوافضای سپاه ( ۱۳۸۴/۰۶/۰۳ - ۱۳۸۴/۱۰/۳۰) و با شهادت احمد کاظمی فرمانده نیروی زمینی سپاه (۱۳۸۴/۱۱/۰۱ - ۱۳۸۷/۴/۳۱). این‌ها، مسئولیت‌های مهمی بود که قهرمان ما با نگاهی مبتنی بر پاسداری، آن گونه که امام (ره) فرموده بود: «از پاسداری خوب پاسداری کنید.» این دوران را سپری کرد. 🔰 نگاه او به مسائل این گونه بود که رهبر معظم انقلاب از او و دیگران خواسته بودند: «کار را برای خدا بکنید، نه این که چون مردم دوست دارند، این کار را بکنید، نه. اگر هدف این شد که دل مردم را به دست بیاوریم، ناکام خواهیم ماند. از قول خدای متعال نقل شده که فرموده من قطعاً امید آن کسی را که به غیر من امید ببندد، قطع خواهم کرد. ما باید امیدمان به خدا باشد، برای خدا کار کنیم. منتها می‌دانیم که کار برای خدا جاذبه دارد. این شعارها، شعارهای الهی است. اگر چنان چه این پایبندی‌ها سست شود، اگر نسبت به این شعارها تقیّد و پای‌بندی کم شود، توفیقات الهی هم سلب خواهد شد.» 💐 کار برای خدا هدف اصلی مردی بود که مقاومت، در انتظار دیدار او لحظه شماری می‌کرد؛ مردانی چون . 💠بار دیگر حاج علی بار سفر جهاد بر بست تا قوت قلبی برای بچه های مقاومت باشد و باری از شانه های سید حسن بردارد. دورانی که ۱۳۸۷/۵/۱ شروع شد و تا ۱۳۹۳/۱۱/۲۶ نزدیک هفت سال طول کشید. دورانی پرشکوه و عمری پربرکت که اخلاص در عمل، به آن نورانیت داده بود. 🔖 علی زاهدی پس از بازگشت از دومین مرحله حضور در جنوب لبنان، سمت مشاور فرمانده کل سپاه (۱۳۹۳/۱۱/۲۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۸) را پذیرفت و پس از آن به فرماندهی عملیات کل سپاه پاسداران انتخاب گردید (۱۳۹۵/۱۰/۱۹ - ۱۳۹۸/۳/۲۹). ♦️ دورانی که برای او خوشایند نبود، مردی که به دنبال پرواز بود حالا خود را در قفس احساس می‌کرد. با ورود تحولات جدید در جبهه مقاومت و لزوم تقویت فرماندهی سپاه در آن منطقه، بار دیگر دریچه‌ای از نور به سوی پاسدار جبهه عشق باز شد تا بتواند در آغوش گرم دوست دیرینه‌اش، آرام گیرد. ⏪ ادامه دارد... 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_هفدهم پست ها آمدند و رفتند و هربار، سرنوشت قهرمان علی زاهدی ب
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر قهرمان حاج علی زاهدی: «بر این باورم که پایم صفر تا هزار باید جای پای آقا باشد.» ❤️‍🔥 برای حاج علی جنوب لبنان و در کنار مجاهدان خط مقدم مبارزه با صهیونیسم، بوی خط شیر و جبهه دارخوین را می‌داد؛ بوی شهیدان چزابه، بوی خوش وصل با نماز شب‌های در هوای شرجی بالای پنجاه درجه در سنگرهای حفره روباهی خط شیر. آن جا برای علی زاهدی بیش از هر جای دیگری آرام بخش بود. ☑️ او آمد و اینگونه تعریف کرد: «نظر این است که بار دیگر من به لبنان بروم، گفتم من که دوبار رفته ام؟! باز هم بروم؟ اسم چند نفر را برده اند خدمت حضرت آقا ایشان اسامی را دیده اند و گفته‌اند زاهدی برود.» 🔸 بعد اضافه کرد: «تلاش صددرصد عمر من مخصوصاً در مقاومت این بود که ببینم ولایت و حضرت آقا چه می‌گویند. اگر ناراحتی دارم و حرفی می‌زنم، هدفم این است که سعی میکنم حرف آقا زمین نماند.» 🌷 اکنون (۱۳۹۸/۳/۳۰) یادگار همه شهیدان لشکر امام حسین (ع)، سیمای دوست داشتنی و نورانی مردی که مسئولیت بیش از ۱۳۰۰۰ شهید لشکر خود را بر شانه ها احساس می‌کرد، برای سومین بار راهی جنوب لبنان می‌شد؛ مردی که یک عمر دنبال شهادت دوید. 🌹 اکنون در معبر عبور از نفس خویش بر سیم‌های خارداری که سال‌ها قبل بریده بود، بار دیگر پیروز شد و کاری کرد کارستان. باید از پرسید که از عملکرد او، مخصوصاً در دور سوم، تا چه اندازه راضی است. 💐 سید حسن بهترین تعاریف را از شهید زاهدی برای جهانیان بازگو کرد. شاید اگر او می توانست و صلاح می دانست، در وصف آن یار مخلص، حرف‌های بسیار شنیدنی دیگری را بیان می‌کرد. 🔰 در جبهه مقاومت، حاج علی، سید حسن را فرمانده خود می‌دانست. در آخرین دیدار، دو روز قبل از شهادت به من گفت: «ارتباط تشکیلاتی ما باید بر اساس ساختار باشد. در منطقه که هستم آقا نظرشان این است که حرف آخر را سید حسن بزند. من تلاشم این بود که رضایت او را در انجام کارها داشته باشم. این را آقا به من گفته بودند.» 🔹 او گفت: « در بعد سیاسی و راهبردی باید ببینیم آقا چه می‌گویند؛ او حکیمی است که وصلِ وصل است، وصل به خداست؛ چه از این بهتر؟! من بر این باورم که پایم صفر تا هزار باید جای پای آقا باشد.» ⏪ ادامه دارد... 🌷@shahedan_aref