🍃🍃《مسافرکربلا》کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، زندگینامه و خاطرات شهید علیرضا کریمی است. شهید کریمی در ۲۳ شهریور سال ۱۳۴۵ در اصفهان متولد شد. پزشکان گفته بودند که به خاطر بیماری شدید این مادر، بعید است بچه زنده بماند. اما خدا خواست که او بماند. بعدها مثل خیلی از نوجوانان آن دوران تاریخ تولد شناسنامهاش را تغییر داد تا توانست به جبهه اعزام شود. همرزمانش حماسه او را در تپههای صلواتآباد کردستان به یاد دارند. در عملیات محرم در حالی که شجاعانه در مقابل پاتک دشمن مقاومت میکرد از ناحیه سر و دست و پا مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت. در فروردین ماه سال شصت و دو برای شرکت در عملیات والفجر یک، راهی فکه شد. علی، آنقدر شجاعت و مدیریت داشت که مسئول یکی از دسته های گروهان اباالفضل (ع) بود. او در جریان حملهی نیروهای اسلام به دشمن، مورد اصابت گلوله تیربار دشمن قرار گرفت و هر دو پایش را تقدیم نمود، اما شجاعانه مقاومت کرد و سرانجام مظلومانه به شهادت رسید.
شهید #علیرضا_کریمی
🌷@shahedan_aref
118.9K
پیامبر اکرم فرمودند:
✨🌱خدای شما میگوید: این نمازهای پنجگانه فریضه است؛ پس کسی که این نمازها را در زمان خود به جا آورد و محافظت بر آنها نماید، روز قیامت مرا ملاقات خواهد کرد. و وارد کردن او به بهشت بر عهده من است؛ اما کسی که در زمان خود نمازها را به جا نیاورد و از آنها محافظت نکند، در این حالت بر عهده من است که اگر بخواهم او را عذاب کرده و اگر بخواهم او را ببخشایم.🌱✨
⁉️"اشکال ما این است که برای همه چیز وقت میگذرایم به جز خدا. غافل از اینکه ان که به وقت ما برکت میدهد خداست."❔
🌷قسمتی شنیدینی از خاطرات شهید#علیرضا_کریمی
🌷@shahedan_aref
🔻این قصه یک نوجوان است 👇👇
✅علیرضا از نماز خواندن خیلی لذت می برد و برای آن وقت می گذاشت.
ظهر یکی از روزها که علیرضا می خواست نمازش را در خانه بخواند، مهمان داشتیم و خانه خیلی شلوغ بود. علیرضا به یکی از اتاق ها رفت و در خلوت مشغول نماز شد.
طوری نماز می خواند که انگار خدا را می بیند و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید.
بعدها وقتی صحبت نماز پیش می آمد، می گفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست».
شهید#علیرضا_کریمی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
💠 زرنگی در وقت نماز !!
✍️آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم. حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل اين که خدا را میبيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا میکرد. بعدها در مورد نحوه نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: «اشکال کار ما اينه که برای همه وقت میذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو سريع میخونيم و فکر میکنيم زرنگی کرديم؛ اما يادمون ميره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خود خداست».
📚مسافر کربلا، ص ٣٢، شهيد#علیرضا_کريمی
🌷@shahedan_aref