eitaa logo
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر
592 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
6.4هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼خدا چه صبری داده به حضرت مهدی که هزار سال است می‌بیند بر سر مسلمانها چه می آید و چه بلاهایی خود مسلمانان بر سر هم می آورند و همه را تحمل می‌کند ⤴️آیت الله بهجت قدس سره
•🗞‌‌📓• ★ثواب‌فعالیت‌امروز‌ڪانال از طرف جمیع شهدا به خصوص سردار شهید حسین تختی بهراد نصر و فرمانده تیپ حیدریون شهید مرتضی حسین پور و شهید امنیت حسن عشوری پیشگاه حضرت‌ امام حسن عسکری می‌باشد به امید خداوند رب العالمین 🙂 •همگےبا‌هم‌بہ‌حضرت‌متوسل‌میشیم😍🤲🏻 •••﴿يَا أَبا مُحَمَّدٍ ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا . . .﴾•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استوری پدر شهید محمد حسن منصور، یکی از شهدای امروز حزب الله لبنان: شهادت مبارکت باشه پسرم. پیش حضرت زهرا سلام الله علیها سرافرازم کردی
📌 لبخند دلنشین شهید زیبا روی مقاومت در قبر 🔷️ همیـشه بشــاش و خنــده‌رو بـود. انرژی خاصی در صورتش موج می‌زد و لبخندی که همیشه همراهش بود، حتی در قبر هم از او جدا نشد. ◇ مجموعه‌ای از خصلت‌های اخلاقی و ایمانی، که از مکتب سـیدالشـهدا (ع) تغذیه می‌شد. ◇ اهتمام زیادی به نماز و مخصوصاً نماز شب داشت. همیشه سوره واقعه را تلاوت می‌کرد. از صله رحم بسیار سخن می‌گفت و به آن عمل می‌کرد. ◇ همیشه فانی بودن دنیا را به خود و اطرافیان تذکر می‌داد و می‌گفت که: «باید از لذت‌های این دنیــای فــانی هم فاصله بگیریم.» ◇ شخصیتی دوست‌داشتنی که نزد همگان مجبوب بود و هرکس چهره زیبای این شهید را می‌دید، به عشق و محبت در ایشان نسبت به خدا و مسیر شهادت پی می‌برد. ◇ شهـید وسـام، علاقه خاصی به امام خامنه‌ای داشت؛ علاقه‌اش به ایشان طعم دیگری داشت. ◽راوی: همسر شهـید مقاومت لبنان
شهدا واسطه ی رسیدن دل های دنیایی به حب الله هستند... 🌷🌱
📌 🔹هیچگاه ازفرستادن او به جبهه پشیمان نشدم و نخواهم شد. علی از وطن خود و از اسلام دفاع کرد. او یک مرد تمام عیار بود.خیلی خوش اخلاق بود هیچ وقت صدایش را بلند نکرد.همیشه با تواضع و مهربانی با ما صحبت می کرد. وقتی از سر کار بر می گشت به کمک پدرش می رفت و درکارهای خانه به من کمک می کرد و همیشه از ما میپرسید از من راضی هستید؟ 🔹 او معتقدبود کمک کردن به پدر و مادر بزرگترین عبادت است.هم درس میخواند و هم در یک قنادی کار میکرد.اهل بهانه گیری و یا دستور دادن نبود به صله ی رحم اعتقاد داشت.از مشکلاتش با من صحبت نمی کرد تا مبادا من ناراحت شوم. 🔹او از مدت ها پیش میدانست شهید می شود بعد از شهادتش پدرش خیلی غصه میخورد،و از غم دوری علی نتوانست زیاد در این دنیا بماند و خیلی زود پیش او رفت.علی مکانیک بود،در سوسنگرد بیشتر به تعمیر ماشینهای نظامی مشغول بود و در همانجا به شهادت رسید. به نقل از مادر شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کودک لجباز پــدر، مـــادر لـجـبـاز! اگر جزء اون دسته از والدینی هستین که همیشه بچه هارو مقصر لجبازی میدونین لطفاً چند لحظه دست نگه دارید 🚦⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پاسخ محکم و حکیمانه رهبری به کسانی که شعار “ نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران “ رو فریاد کشیدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 حتما حتما گوش بدهیم بعد قضاوت کنیم. 👈 اگر این سخنان دکتر کوشکی و وقایع روزمره فلسطین را بشنوید، قطعا دیگر نخواهید پرسید چرا حماس دست به زد. ✅ واقعاً ملت دربند و مظلوم چه باید بکند و آیا این مردم راه حلی غیر از و مُردن عزتمندانه دارد؟! ⬅️ اگر مجتهد بودم گوش دادن وانتشار این صحبت و کلیپ را واجب شرعی می دانستم ✍ ارجمندی (دانشگاه علم وصنعت ایران )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«زیارتـــــ نامـــــہ ے شہــ🌷ـــدا» بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَولِـــــیاءَاللهِ و اَحِبّائَـــــہُ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَصـــــفِیَآءَاللهِ وَ اَوِدّآئَـــــہُ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ دیـــــنِ اللهِ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ رَسُـــــولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَمیرِالمُـــــؤمنینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ فـــــاطِمةَ سَیَّدةَ نِســـــآءِالعالَمینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ اَبے مَحَمَّدٍ الحَـــــسَنِ بنِ عَلِیًَ الوَلِیَّ النّـــــاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَبے عَبدِاللهِ، بِـــــاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِـــــبتُم، وَ طابَتِـــــ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِـــــنتُم، وَ فُـــــزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنے ڪُنتُــــــ مَعَڪُـــــم فَاَفُـــــوزَ مَعَڪُـــــم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇷🇺 فرمانده میدانی ارتش روسیه : 💥 در عالم چه خبر است همه مهدی عجل الله را صدا میزنند و ارزو دارند در سپاهش باشند 🔺ما و شما سربازان مسیحی روسیه، سربازِ حضرت عیسی علیه السلام هستیم که همراه امام مهدی (عج) خواهند آمد. برای اون روز آماده ایم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 برای کمربند چرم دو رو هم حرفی نزد . آخر سر خندید که «بهتر نبود خشکه حساب میکردی می دادم هیئت ؟»🙃 سرجلسه امتحان ، بچه ها با چشم و ابرو به من تبریک می گفتند . صبرشان نبود بیاییم بیرون تا ببینند با چه کسی ازدواج کرده ام ‌‌....‌ جیغی کشیدند ، شبیه همان جیغ خودم وقتی که خانم ابویی گفت :« محمد خانی آمده خواستگاری ات!» گفتند :«مارو دست انداختی ؟» هرچه قسم و آیه خوردم ، باورشان نشد . 😁 به من زنگ زد آمده نزدیک دانشگاه . پشت سرم آمدند که ببینند راست می گویم یا شوخی میکنم 😂 نزدیک در دانشگاه گفتم :« ایناها! باور کردین؟اون جا منتظرمه!» گفتند :« نه !تا سوار موتورش نشی ، باور نمی‌کنیم!» وقتی نشستم پشت موتورش پرسید : « این همه لشکر کشی برای چیه؟»🤔 همین طوری که به چشم های بابا قوری بچه ها می خندیدم ، گفتم :«اومدن ببینن واقعا تو شوهرمی یا نه!»😂 البته آن موتور تریل معروفش را نداشت . کلا آن موتور وقف هیئت بود . عاشق موتور سواری بودم ، ولی بلد نبودم چطور باید با حجاب کامل بشینم روی موتور خانم های هیئت یادم دادند😅 راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم . فقط چند بار با اصرار ، دایی ام مجبور شدم بشینم ترک موتور ، همین ... باهم رفتیم خانه دانشجویی اش در یک زیر زمینی که باور نمی کردی خانه دانشجویی باشد ، بیشتر به حسینه ای نقلی شبیه بود .. ولی از حق نگذریم ، خیلی کثیف بود آنقدر آنجا هیئت گرفته بودند و غذا پخته بودند که از درو دیوارش لکه و چرک می بارید.. تازه می گفت :«به خاطر تو اینجا رو تمیز کرده م!»😐 گوشه یکی از اتاق ها ، یک عالمه جوراب تلنبار شده بود... معلوم نبود کدام لنگه برای کدام است ، فکر کنم اشتراکی میپوشیدند اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس شهدا . از این کارش خوشم می آمد ‌☺️ بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی ، خیلی پایین کرد . خیلی از کارت ها را دیدیم . پسندش نمی شد .. نهایتا رسید به یک جمله از حضرت آقا با دستخط خودشان...🍃