🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_سی_ام
✳خيلي دوست داشت به سوريه برود و از حرم حضرت زينب دفاع کند.
💟 يک طرف ديوار خانه را از بنري پوشانده بود که رويش اسم حضرت زينب نوشته شده بود. مي گفت نبايد بگذاريم حرم عمه ي سادات، دست تروريست ها بيفتد.
♦وقتي مي خواست براي نبرد با داعش برود، پرسيديم درس و بحث را ميخواهي چه کني؟ گفت: اگر شهيد نشدم، درسم را ادامه مي دهم.
✴ اگر شهيد شوم، که چه بهتر خدا مي خواهد اين گونه باشد.
⭕در ميان فيلم ها به خداحافظ رفيق خيلي علاقه داشت. سي دي فيلم را تهيه کرد و براي خانواده پخش نمود.
🔗خواهرش مي گفت: من مدتها فکر ميکردم هادي هم مثل آدم هاي درون فيلم، هر شب با موتور و با دوستانش به بهشت زهرا مي رود.
🔲صحنه هاي اين فيلم همه اش جلوي چشم هاي من است.
🔆همه اش نگران بودم مي گفتم نکند شباهت هاي هادي با محتواي فيلم اتفاقي نباشد!
🔘هادي مثل ما نبود که تا يک اتفاقي مي افتد بيايد براي همه تعريف کند.
🌟هيچ وقت از اتفاقات نگران کننده حرف نمي زد. آرامش در کلامش جاري بود.
⚫برادرش مي گفت: »نمي گذاشت کسي از دستش ناراحت شود اگر دلخوري پيش مي آمد، سريعاً از دل طرف درمي آورد.
🔷هادي به ما مي گفت يکي از خاله هايمان را در کودکي ناراحت کرده، اما نه ما چيزي به خاطر داشتيم نه خاله مان.
🔴ولي همه اش مي گفت بايد بروم حلالیت بطلبم. هيچ وقت دوست نداشت کسي با دلخوري از او جدا شود.«
📚برگرفته از کتاب شهیدهادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_سی_و_یکم
❇شهريور 1390 بود. توي مسجدنشسته بوديم و با هادي و رفقاصحبت مي كرديم.
💟صحبت سر ادامه ي زندگي و كار و تحصيل بود. رفقا مي دانستند من طلبه ي حوزه ي علميه هستم و از من سؤال مي كردند.
🔗آخر بحث گفتم: آقا هادي شما توي همان بازار آهن مشغول هستي❓
🔳نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: مي خوام بيام بيرون‼
⭕گفتم: چرا؟ شما تازه توي بازار آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار ميكني و همه قبولت دارن.
🔲گفت: ميدونم. الان صاحبكار من اينقدر به من اعتماد داره كه بيشتر كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
🔵سرش رو بالا آورد و ادامه داد: احساس مي كنم عمر من داره اينطوري تلف ميشه.
🔶من از بچگي كار كردم و همه شغلي رو هم تجربه كردم. همه كاري رو بلدم و خوب مي تونم پول در بيارم. اما همه ي زندگي پول نيست.
⚫دوست دارم تحصیلات خودم رو ادامه بدم.
🔷نگاهي به صورت هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، دبيرستان شما تمام نشده و ديپلم نگرفتي.
⬅ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ | کوچه پس کوچه های مشهد
♥️♥️♥️
🔹با نوای حاج علی ملائکه
✨ کاری از مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
34.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 ضد خط دشمن
➖چرا رهبری در نماز بر پیکر شهدای خدمت گریه نکردند؟
➖ رهبر انقلاب چطور خط رسانهای دشمن را خنثی کردند
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از شدّت فقر، به امام رضا (ع) متوسل شدم
🔹بخشی از مصاحبه منتشرنشده حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی (ره) در سال ۱۳۷۱
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
26.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 اگر رسانه نداشته باشیم، هر نقطهی قوتمان را ، تبدیل به نقطهی ضعف میکنند
➖ چطور در رسانه نقاط قوت را تبدیل به نقطهی ضعف میکنند؟
➖ راه حل غلبه بر خط تحریف دشمن چیست؟
✅ شیخ قمی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوسی_وپنج با تمام قامتم روی سنگ راه پله زمین خوردم... احساس
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوسی_وشش
قلبم از وحشت به خودش می پیچید..
و آنها از پشت هلم میدادند تا زودتر حرکت کنم..
که شلیک گلوله😭😣😖😭😭😰 پرده گوشم را پاره کرد..
و پیشانی ابوجعده را از هم شکافت...🔥
از شدت وحشت..
رمقی به قدم هایم نمانده.. و با همان ضربی که به کتفم خورده بود،..
از پله آخر روی زمین افتادم...😣😭😣
حس میکردم زمین زیر تنم میلرزد..و انگار عده ای میدویدند..
که کسی روی کمرم #خیمه زد..و زیر پیکرش #پنهانم کرد...
رگبار گلوله خانه را پُر کرده..
و دست و بازویی تلاش میکرد سر و صورتم را #بپوشاند،..😭🕊
تکان های قفسه سینه اش را روی شانه ام حس میکردم..
و میشنیدم با هر تکان زیر لب ناله میزند
_یا حسین!🕊✨
که دلم از سوز #صدای_مظلومش😭😭 آتش گرفت.
گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر میشد.. پیراهنم از پشت خیس و داغ شده.. و دیگر ناله ای هم نمیزد که فقط خس خس نفس هایش را پشت گوشم میشنیدم...
بین برزخی از مرگ و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بی وقفه، چیزی نمیفهمیدم...
که گلوله باران تمام شد...😣😭😭😭😣
صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود،..
چیزی نمیدیدم..
و تنها بوی خون و باروت مشامم را میسوزاند..
که زمزمه مصطفی🌸 در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد...
گردنم از شدت درد..
به سختی تکان میخورد، به زحمت سرم را چرخاندم..
و #پیکرپاره_پاره اش دلم را زیر و رو کرد.😭😭😭
🕊ابوالفضل✨🕊 روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود،..
از تمام بدنش خون میچکید..
و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان میداد...
تازه میفهمیدم #پیکربرادرم😱😭🕊 #سپر من بوده...
که پیراهن سپیدم...
ادامه دارد....
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
یاد خدا ۷۷.mp3
7.68M
مجموعه #یاد_خدا ۷۷
#آیتالله_بهجت | #استاد_شجاعی
✘ علّت بسیاری از بلاها، مصیبتها، گرههای کور و مشکلات سنگینِ در زندگی ما به «نحوهی ذکر» ما برمیگردد!
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
اشداء علی المومنین
رحماء مع الکفار
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
تو اهل نمایش نبودی.... 😭
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا آیت الله بهجت نماز شب را ترک کرد؟!
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr