✅ویژگی های شخصیتی و معنوی شهید تورجی زاده از زبان مادر گرامی شان
[☀️🌹🕊]
🌷ارتباط محمدرضا از همان اول با خدا خاص بود
هیچ اذیت و آزاری نداشت، و گرنه تربیت او هم مانند سایر فرزندانم بود.
از کودکی و قبل از بلوغ نماز می خواند و روزه می گرفت و احترام زیادی برای پدر و مادر قائل بود و درسش را خوب می خواند و در سال 56 فعالیت های انقلابی خود را آغاز کرد و با شروع جنگ تحمیلی در سن 16 سالگی می خواست به جبهه برود که مخالفت کردم و گفتم ابتدا باید دیپلم را بگیری و بعد روانه جبهه ها بشوی و توانستم دو سال او را نگه دارم.
💐نماز شب شهید در مجروحیت
در حالی که امتحانات نهایی دیپلم در حال برگزاری بود و محمدرضا هم چند امتحان خود را داده بود، امام خمینی(ره) اعلام جهاد کرد و در شرایطی که تعداد رزمندگان در جبهه ها کم بود، دیگر به حرف من گوش نداد و امتحانات را رها کرد و در مدت 5 سالی که در جبهه بود، بیشتر اوقات وقتی به اصفهان می آمد مجروح بود.
شهید مراعات حال مرا می کرد و کمتر از اوضاع جبهه برایم تعریف می کرد، اما می دانم که در تابستان و در اوضاع جنگ و در اوج گرمای خوزستان تمام روزه ها را می گرفت و نماز شبش ترک نمی شد.
حتی وقتی مجروح بود و برای مرخصی می آمد هم نماز شب را ترک نمی کرد و تنها یک بار که شیمیایی شده بود و تب بسیار شدیدی داشت و بیهوش شده بود، نتوانست نماز شب را بخواند.
وقتي شهید زخمی بود و به بیمارستان منتقل می شد، به محض اینکه اندکی بهبودی در او حاصل می شد، برای اعزام مجدد به جبهه اقدام می کرد و به توصیه ها برای ماندن بیشتر تا بهبودی کامل توجهی نمی کرد و می گفت باید بروم.
💐ادب و تواضع خاص شهید
همه شهدای ما افراد خاصی بودند و واقعاً نمی توان آن ها را با دیگران مقایسه کرد، البته آن هایی که امروز در جبهه ها می جنگند هم همانطور هستند و ایثار می کنند، چرا که همه افراد می خواهند در سلامتی بالای سر خانواده خود باشند، اما عشق به اسلام و شهادت این ها را به جهاد می کشاند.
مادر شهید محمدرضا تورجی زاده درباره حساسيت بالای شهید بر ناموس و غیرت ایشان، گفت: همیشه می گفت اگر شهید شدم و خبر شهادتم را آوردند، می دانم که شما شیون نمی کنید، اما مراقب باشید که مبادا خواهرانم گریه و شیون کنند و مبادا نامحرم صدای آن ها را بشنود و ما هم به وصیت شهید در این زمینه عمل کردیم.
💐شهید زمان شهادت خود را می دانست
آخرین بار قبل از اعزام به مشهد رفت و کفن برای خودش تهیه کرد و گفته بود که این بار دیگر برنمی گردم و وصیت کرد که از حسینیه بنی فاطمه اصفهان پیکرش را بردارند و لباس سپاه بر تنش کنند و سربند «یا زهرا(سلام الله عليها)» بر پیشانی اش ببندند.
در وصیت نامه اش نوشته بود که پدر و مادرم مرا در قبر بگذارند. یکی از همرزمانش می گفت وقتی سنگر فرماندهی را زدند، خمپاره و ترکش از آسمان می بارید و موج انفجار بسیار بالا بود و شهید را موج گرفته بود و در همان حال نشسته بود و با تسبیح ذکر می گفت.
وی از ارادت بی حد و حصر شهید به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) سخن راند و اظهار داشت:
وقتی پیکرش را آوردند از بازویش خون جاری بود و مانند حضرت زهرا(سلام الله عليها) بازویش مجروح بود.
او را به حضرت زهرا(سلام الله عليها) قسم دادم که از خدا بخواهد تا جنگ تمام شود
و خودم صورتش را با گلاب شستم و بند کفنش را بستم.
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🕊❣{پرستوهای عاشق}
🌻کرامات شهید والامقام محمدرضا تورجی زاده👇👇👇👇👇
♡♡فاطمه♡♡
🌙تا ابد این نکته را انشا کنید
پای این طومار را امضا کنید
هر کجا ماندید در کل امور
رو به سوی حضرت زهرا(س)💚کنید.
✅از پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود.
می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم.
دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم.
البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی زاده را دوست داشته و دارم.
من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی زاده بود با او آشنا شدم.
نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم.
بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم.
هر هفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند.
من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم.
شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد.
من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح و خوابیدم.
در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود.
بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف!
شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام شهید تورجی چیزی نگفت.
از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش!
وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟!
وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید!
این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف ایستاده بود.
فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟!
کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟
من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟!
مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم!
خیلی تعجب کرد.
ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی.
عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمدرضا گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده.
شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم.
علیرغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم:
سرمایه محبت زهراست(س) دین من / من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک / یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم.
آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم.
فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتاب ها اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت دیانا.
خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد.
گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن.
دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم!
وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم:
محمدرضا جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی!
صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام!
رنگم پریده بود. گفتم: چی شده؟ خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟!
همسرم گفت: چی می گی؟! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا!
گفت خواب خانم فاطمه(س)را دیدم ایشان فرمودند: شما ما را دوست دارید؟
گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده.
بعد گفتند: این دختر شماست؟
برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی زاده در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند.
آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟
من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه
بعد هم از خواب پریدم!
حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن.
✨به نقل از: حمید مراد زاده
❇از کتاب یا زهرا(س)
(خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده)
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 طریق نجف - کربلا مسیر بازگشت به فطرت است
بازگشت به آغوش امن امام!
آغوشی که تنها پناه خستگان است!
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥برای پیادهروی اربعین باید گذرنامه اسرائیلی بگیرید!!!
❗️برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
انتشار حداکثری با شما ✅
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🔴️تراژدی دوقلوهای اهل غزه و پدری که دنبال شناسنامه دخترانش بود
🔹پدر فلسطینی محمد ابوالقمسان که اهل شمال غزه است و در حال حاضر در منطقه مرکزی آواره است، صبح امروز برای صدور شناسنامه برای دوقلوهای تازه متولد شده خود رفت.
🔹وقتی به خانه برگشت متوجه شد همسرش و دخترانش طی بمباران صهیونیستها به شهادت رسیدهاند.
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر
💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_بیستم💗 (یک ماه بعد-بیمارستان فوق تخصصی مغز و اعصاب) محمد سرش را
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_بیست_یکم💗
پایین آمد. صورتش را به صورت پسرش نزدیک کرد. نفس به نفسش، خیره در چشم هایی که او را نمی دید، گفت: هیچ وقت بهت نگفتم چشمات چقدر شبیه چشمای مامانته و من چقدر این پاکی که تو نگاهتونه رو دوست دارم!💕
به همسرش نگاه کرد که تند تند قرآن میخواند و تمام تلاشش را میکرد جام لبریز اطلسی چشم هایش، اضطراب وجودش را برملا نکند. حسین لبخندی زد و همینکه اراده کرد، اوج گرفت. از بیمارستان گذشت. از شهر گذشت. بالا رفت بالاتر...دنیا چقدر برایش کوچک شده بود! تا اینکه ذرات نور را دید که دل ابرها را شکافتند و به یکدیگر پیوستند. در کمتر از لحظه ای راهی ابریشمی و درخشان تا انتهای افق مقابلش پدیدار شد. روی ذره های معلق و سبک نور، قدم گذاشت و پله پله بالا رفت. ❣
در همین هنگام به اسم کوچک صدایش زدند. سرش را بلند کرد. هم سنگرش بود، با همان لباس خاکی بسیج در اوج جوانی و شادابی مقابلش ایستاده بود. دوید بغلش کرد گفت:
-سید کجا بودی این همه وقت؟❤️
+منکه همش کنارت بودم مرد مومن
-دلم برات تنگ شده بود...سید نمیدونی چقدر...💔
+میدونم...آقا رو که تنها نذاشتید؟
-به مولا قسم نه
+حق هم همینه، حق با سیدعلیِ ما باخونمون گواهی دادیم
-مرتضی
+جونم حاج حسین
-منم بلاخره اومدم
سیدمرتصی خندید. صدای خنده های معصومانه اش آسمان را پرکرد. آمد جلو، دهانش را نزدیک گوش حسین آورد و گفت: هنوز نه، یه کاری هست که باید انجام بدی حاج حسین
بغض حسین در کلامش جوانه زد:
-عباس هست...من میخوام بیام
+هزاران حسین و عباس باید تو راه حق سر بدن تا حقیقت جهانی برپا بشه
-نمیتونم دیگه طاقت دوری ندارم
+مگه نمی خواین زمینه رو برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنین؟ باید این انقلاب و جمهوری اسلامی رو حفظ کنین، فقط اینجوری میتونین زمینه حکومت عدل و حقیقت جهانی امام زمان(عج) رو آماده کنین.
کم کم تاریکی از اطراف به سمت حسین آمد. سیاهی نور را بلعید و همه چیز محو شد تا اینکه باز نور عمق نیستی را با تلالو هستی، شکافت و حسین چشم هایش را آهسته از هم باز کرد. اولین صدایی که شنید صدای اذان بود:
" اشهد ان علی ولی الله"
🍁نویسنده بانو سین.کاف 🍁
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
قرب به اهل بیت ۲۱.mp3
11.16M
✘ سلول تخم برای اینکه بتواند تبدیل به جنین شود ابتدا در جای مناسبی از رحم جایگزین میشود تا رشد کند.
شما با یک فرمول ساده میتوانید بفهمید در جای مناسبی از رحم دنیا جایگزین شدهاید و در حال رشد هستید یا خیر؟
مجموعه #قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام) ۲۱
#آیتالله_ناصری | #استاد_شجاعی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خاطرۀ ناب استاد پناهیان از شهدای دستۀ حبیب
🌱 کجا هستند این شهدا ...
👈🏻 از مبحث "انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه"
🕌 در هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع)
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🌷🕊 بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🕊🌷ختم قرائت قرآن الکریم_ دوره چهل و سوم 🕊🌷
به نیابت ازهمه شهدا از صدر اسلام تا به امروز نذر ظهور اقا #امام_زمان (عج)
مهلت قرائت تا یک هفته
جزء ۱ خانم مهرزاد از کلاچای
جزء ۲ خانم مهرزاد از کلاچای
جزء ۳ خانم قنبری از ساری
جزء ۴ خانواده محترم شهید تختی بهراد
جزء ۵ خانم قنبری از ساری
جزء ۶ خانم درویش زاده از کرج
جزء ۷
جزء ۸
جزء ۹
جزء ۱۰ خانم امیر پور از رحیم آباد
جزء ۱۱
جزء ۱۲ خانم سلمان نژاد از قم
جزء ۱۳
جزء ۱۴ خانم قاسمی از ساری
جزء ۱۵ خانواده محترم شهید عشوری
جزء ۱۶ خانواده محترم شهید عشوری
جزء ۱۷
جزء ۱۸
جزء ۱۹ خانم قاسمی از ساری
جزء ۲۰ خانم قاسمی از ساری
جزء ۲۱ خانم
جزء ۲۲ خانم قاسمی از ساری
جزء ۲۳ خانم قاسمی از ساری
جزء ۲۴ خانم حمیده نژاد از شلمان
جزء ۲۵ خانواده محترم شهید یونسی
جزء ۲۶ خانم صالحی از قائمشهر
جزء ۲۷ خانم صالحی از قائمشهر
جزء ۲۸ خانم مهرزاد از کلاچای
جزء ۲۹ خانم مهرزاد از کلاچای
جزء۳۰ خانم مهرزاد از کلاچای
جزء مورد نظر خودتون رو به ایدی زیر اعلام کنید
👇👇
@Al_yasin14
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
کانال_شهید_حسن_عشوری 🌷
https://eitaa.com/joinchat/904593603C6c3f0ad237
کانال شهید احمد صالحی 🌷
https://eitaa.com/joinchat/3951690008Cfaaf904e86
کانال شهید مهران شوری زاده 🌷
https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh
•به کانال مـا بپیوندید👆🏻
🌷السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
🌷جوانمردان هرگز نمی ميرند...
﷽با ولایت تا شهاבت ٖؒ﷽
✅کانال سردار شهید تختی بهراد نصر ⬇️
🌹https://eitaa.com/shahedbhradnasr
-----------------------
🌷-------------------------
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
هدیه به همه شهدا
شهید محمود رضا بیضایی
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
4_5836838492017003577.mp3
21.59M
🤝صوت قرائت #دعای_عهد
🕗قرار صبحگاهی منتظران ظهور
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسخه تصویری در مسیر بندگی 1416
چرا امام حسین علیه السلام وارث پیامبران پیشین هستند؟
تو را بر دوش خاتم دیده بودند آن حسودانی
که خاتم از تو بردند و مقامت را نفهمیدند
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
25_Goriz_Az_Rajim_1401_06_10_Moharram_1444_aminikhaah.ir.mp3
31.74M
⭕️سلسله مباحث «گریز از رجیم»
✅جلسه بیست و پنجم
🛑توصیف ملکوت شیاطین
🛑 شیطان عاشق چیست ؟
🛑 شیاطین در کجا زندگی میکنند؟
🛑 آیا در میان جهنمیان محبت وجود دارد؟
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🔰 بیستم) فواید پاداش اخروی
🔶 مجموعه لوح #نکات_ناب_قرآنی برشی از تفسیر #حجت_الاسلام_راجی در مسجد امام رضا علیه السلام دانشگاه فردوسی مشهد
🔷 هر روز یک موضوع
__________________
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ جهاد اکبر
🔶 یک نکته از یک جزء
🔸 #جزء_بیستم
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در حرم مطهر رضوی در ماه رمضان ۱۴۴۴
____________________________
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 شبیه امام حسین زندگی کنید. 🍂
🔸إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ.....
⚡️ ترجمه :
قطعا سزاوارترين افراد به ابراهيم، كسانى هستند كه از او پيروى كنند.....
🔴 ملاك قُرب به اولیای خدا، اطاعت از آنان است.
🍃اگر می خواهیم به امام حسین علیه السلام نزدیک شویم، باید از سیره زندگی ایشان تبعیت کنیم، وگرنه فقط اظهار علاقه کردن بدون تبعیت، چندان فایده ای ندارد!
#سبک_زندگی_قرآنی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 شبیه امام حسین زندگی کنید. 🍂
🔸إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ.....
⚡️ ترجمه :
قطعا سزاوارترين افراد به ابراهيم، كسانى هستند كه از او پيروى كنند.....
🔴 ملاك قُرب به اولیای خدا، اطاعت از آنان است.
🍃اگر می خواهیم به امام حسین علیه السلام نزدیک شویم، باید از سیره زندگی ایشان تبعیت کنیم، وگرنه فقط اظهار علاقه کردن بدون تبعیت، چندان فایده ای ندارد!
#سبک_زندگی_قرآنی
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«ازدواج حضرت موسی(ع) با صفورا»
حضرت موسی بدون توشه راه، با پای پیاده به طرف شهر مَدْین راه افتاد، از مصر تا مدین هشت روز در راه بود. در این مدّت غذاش سبزیهای بیابان بود و براثر پیادهروی پاهاش تاول زده بود.
وقتی به نزدیک مَدْین رسید، گروهی از مردم را دید که از یک چاه با دلو، آب میکشیدند و دام و گوسفندان خود را سیراب میکردند. 🐑💦
در بین آنها دو دختر را دید که مراقب گوسفندهای خود هستند و به چاه نزدیک نمیشوند،👭🐑
پیش آنها رفت و پرسید: چرا کنار ایستادهاید؟ چرا گوسفندهای خود را آب نمیدهید؟
دختران گفتند: پدر ما خیلی سالخورده و ناتوان است، و به جای او ما گوسفندان را میچرانیم، منتظریم مردها که از سر چاه رفتند، ما آب بکشیم.
در کنار آن چاه، یک چاه دیگر بود که سنگی بزرگ رویش گذاشته بودند که سی، چهل نفر آدم لازم بود تا بتونند سنگ را بردارند.
ولی حضرت موسی (ع) به تنهایی کنار آن چاه آمد، آن سنگ را تنها از سر چاه برداشت و با دلو سنگینی که چند نفر آن را میکشیدند، به تنهایی از آن چاه آب کشید و گوسفندهای دختران را آب داد.💪💪
بعد حضرت موسی، از آنجا فاصله گرفت و به زیر سایهای رفت و به درگاه خدا دعا کرد: 🤲
«رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقِیرٌ؛ پروردگارا! هر خیر و نیکی به من برسانی، به آن نیازمندم.»
دختران هم با سرعت به خانه، پیش پدر پیر خود که حضرت شعیب نبی (ع) بود، برگشتند و ...
ادامه دارد...
🎙 | قاری: استاد حامد شاکرنژاد
📖 | سوره مبارکه قصص آیه ۲۵
🎶 | #مقام_بیات
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr