فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"قدرت کلمات قرآن 😎"
💠 قسمت دوم 2⃣
عتبة بن ربیع که هنگام تلاوت آیات بر دستهای خود تکیه زده و سراپا گوش شده بود بدون اینکه سخنی بگوید بلند شد و به طرف قریش رفت.
برخی قریشیان گفتند: به خدا قسم، این حالت و قیافه ابا ولید، همان حالتی نیست که به سوی محمد رفت.😳
عتبه با آن حالت خود در میان مجلس قریش نشست.😟
به او گفتند: ابا ولید چه دیدی؟ (که چنین مبهوت و در فکر هستی☹️)
گفت: به خدا قسم، کلامی از محمد (صلی الله علیه وآله) شنیدم که تاکنون از کسی نشنیده بودم، «وَ اللهُ ما هُوَ الشَّعْرُ وَ لا بالسِّحْرِ و لا بِالکهانةِ» «به خدا سوگند، سخن او نه شعر است نه سحر و نه کهانت»🥇
ای جمعیّت قریش! صلاح می بینم که او را رها کنید تا در میان قبایل تبلیغ کند. اگر پیروز گردید و سلطنت به دست آورد از افتخارات شما محسوب می شود و شما نیز از آن بهره می برید، و اگر در میان آنها مغلوب گردید و دیگران او را کشتند، شما راحت شده اید.😈
قریش گفتند: ای ابا ولید، زبان و کلام پیامبر (صلی الله علیه وآله) تو را سحر کرده است.😵💫
ابا ولید گفت: این رأی من است، حال اختیار با خودتان است😇
پایان ✔️
🎙 | قاری: استاد کامل یوسف
📖 | سوره مبارکه فصلت
🎶 | #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"قدرت کلمات قرآن 😎"
💠 قسمت دوم 2⃣
عتبة بن ربیع که هنگام تلاوت آیات بر دستهای خود تکیه زده و سراپا گوش شده بود بدون اینکه سخنی بگوید بلند شد و به طرف قریش رفت.
برخی قریشیان گفتند: به خدا قسم، این حالت و قیافه ابا ولید، همان حالتی نیست که به سوی محمد رفت.😳
عتبه با آن حالت خود در میان مجلس قریش نشست.😟
به او گفتند: ابا ولید چه دیدی؟ (که چنین مبهوت و در فکر هستی☹️)
گفت: به خدا قسم، کلامی از محمد (صلی الله علیه وآله) شنیدم که تاکنون از کسی نشنیده بودم، «وَ اللهُ ما هُوَ الشَّعْرُ وَ لا بالسِّحْرِ و لا بِالکهانةِ» «به خدا سوگند، سخن او نه شعر است نه سحر و نه کهانت»🥇
ای جمعیّت قریش! صلاح می بینم که او را رها کنید تا در میان قبایل تبلیغ کند. اگر پیروز گردید و سلطنت به دست آورد از افتخارات شما محسوب می شود و شما نیز از آن بهره می برید، و اگر در میان آنها مغلوب گردید و دیگران او را کشتند، شما راحت شده اید.😈
قریش گفتند: ای ابا ولید، زبان و کلام پیامبر (صلی الله علیه وآله) تو را سحر کرده است.😵💫
ابا ولید گفت: این رأی من است، حال اختیار با خودتان است😇
پایان ✔️
🎙 | قاری: استاد کامل یوسف
📖 | سوره مبارکه فصلت
🎶 | #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"غش کردن وسط بازار با شنیدن قرآن😵💫"
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور می کرد، دید جوانی فریاد می کشد و جمعیّت بسیاری دور او را گرفته اند و آن جوان به روی زمین افتاده و بیهوش شده است.
مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمده، و گفتند: گویا به این جوان، بیهوشی یا دیوانگی روی داده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید تا وی نجات یابد.
وقتی جوان احساس کرد که سلمان در کنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض کرد: من نه دیوانه ام و نه حالت بیهوشی به من رخ داده است، بلکه در این بازار عبور می کردم وقتی دیدم آهنها را روی سندانها گذاشته و می کوبند به یاد آین آیه قرآن افتادم:
«فَالَّذینَ کَفَروا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نّار ...»
«برای کافران لباسهائی از آتش بریده شود و آب سوزان بر سرهای آنها ریخته گردد که شدّت گرمی آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و برای آنها گرزهایی از آتش قرار داده شود»
یاد این آیه مرا به این وضع در آورده است.
محبّت آن جوان با ایمان در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب کرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت تا وقتی که به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است.
سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشته مرگ (عزرائیل) با برادر من مهربانی کن. صدایی شنیده شده که گفت: «یا اَبا عَبْدِ الله اَنَا لِکُلَّ مُؤْمِن رَفیق» «ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان رفیق و مهربانم».
پایان ✔️
🎙 | قاری: استاد مصطفی اسماعیل
📖 | سوره مبارکه حج
🎶 | #مقام_حجاز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«همسران حضرت ابراهیم»
قسمت2⃣
شاه پیک مخصوص خودش را دنبال ساره فرستاد.🏇
وقتی خواستند صندوق را به دربار ببرند، حضرت به آنها گفت من از صندوق جدا نمیشوم، مگر اینکه روح از بدنم جدا شود.⛔️
مامورین جریان را به دربار خبر دادند.
شاه هم اجازه داد او همراهِ صندوق بیاید.🆗 و بطرف دربار راه افتادند.🏰
وقتی رسیدند، شاه به حضرت گفت قفل صندوق را باز کن!
حضرت گفت: ناموسم در اين صندوقه و غيرتم نمیگذارد که همسرم را در مجلس نامحرمان ببينم. حاضرم همه اموالم را بدهم و اينكارو نكنم .
شاه عصبانی شد.😠 و او را مجبور به باز کردن قفل کرد.
وقتی شاه، چهره ساره را دید، بی اختیار به طرفش دست درازی كرد. حضرت كه نمي توانست اين صحنه را ببيند بدرگاه خدا دعا كرد:
پروردگارا؛ دست اين نامحرم را از ناموس من كوتاه كن 🤲
هنوز دست شاه به ساره نرسيده بود كه دعایش اجابت شد. با همه حرصى كه شاه برای نزديک شدن به صندوق داشت، یکدفعه دستش تو هوا بیحرکت ماند.😳
شاه گفت: خداى تو باعث شد که دستم خشک شود؟!😮☹️
حضرت گفت بله!
خدای من غیور است و حرام را دوست ندارد، اوست كه مانع اجرای عمل تو شد.📛
شاه گفت: پس، الان از خدايت بخواه تا دستم خوب شود كه اگر خوب شود به ناموس تو طمع نمیکنم.
حضرت ابراهیم(ع)...
🔜 ادامه دارد..
📚| منبع:تفسیر المیزان
🎙 | قاری: استاد متولی عبدالعال
📖 | سوره مبارکه بقره
🎶 | #مقام_بیات و #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم🍃
خدایا بهشتتو عشقه❤️
✅ در روایت آمده، هر کس سوره زمر را قرائت کند خداوند امید او را در روز قیامت قطع نمیکند و به او پاداش خائفان از خود(بیمناک از خدا) را عطا میکند.😍
📜 نکات:
آیه ۷۳ می فرماید
« سیق الذین..»
سیق یعنی: به حرکت وا مى دارند. اما در باره بهشتیان که مشتاقانه به سوى بهشت مى روند چرا بکار رفته است؟
تعابیر مختلفی است:
_ بسیارى از بهشتیان در انتظار دوستان خود هستند.
_ شوق لقاى پروردگار آن چنان پرهیزگاران را مجذوب خود ساخته که به غیر او(حتى به بهشت) به چیزی نمی اندیشند.
_ مَرکبهایی آنها را به سرعت به سوى بهشت مى رانند.
_ هر اندازه پرهیزگاران عاشق بهشت هستند، بهشت و فرشتگان رحمت براى آمدن آنها به بهشت مشتاق ترند و فرشتگان رحمت نیز آنها را به سوى بهشت مى برند.
در اين آيه مىفرمايد: «وَ فُتِحَتْ» يعنى بهشتيان به بهشت مىرسند در حالى كه قبلًا درها برايشان باز شده است.
در كتاب خصال از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه بهشت هشت در دارد و هر درى مخصوص گروهى است. يك در براى انبيا و صدّيقان، يكى براى شهدا و صالحان و پنج در براى شيعيان من و يك در براى مسلمانانى كه كينهى مرا ندارند.
🔊 | تلاوتی از استاد حامد شاکرنژاد در برنامه محفل
📖 | سوره مبارکه زمر
🎶 | #مقام_عجم #مقام_حجاز #مقام_زنجران
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«پشه با عظمت😵💫»
خداوند متعال در قرآن، مثال های زیادی آورده اند و حتی در مورد پشه هم مثال زده اند.
پشه در نظر ما انسان ها موجودی ضعیف است که معمولا برای نشان دادن بی ارزش بودن چیزی، آنرا مثال می زنیم.🦟
در حالی که :
پشه تمام اعضاى فيل را در اندازه كوچكتر دارد و علاوه بر آن دو شاخك نيز دارد. خرطوم تو خالىِ آن همانند ظريفترين ودقيقترين سرنگ است كه مىتواند اين پشهى كوچك، بزرگترين حيوان را عاجز كند.💪
🖌از امام صادق (ع) نقل شده است كه به كوچكى پشه نگاه نکنید، كه هرچه فيل دارد او هم دارد، به علاوه دو بال كه فيل ندارد.🦟🐘
✓ این مثال و مثالهای دیگر که در
قرآن آمده؛ برای نشان دادن عظمت
خداوندمتعال و آزمایش انسان ها
می باشد.
🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش
📖 | سوره مبارکه بقره آیه ۲۶
🎶 | #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم.
« قضاوت پدر بهتره یا پسر؟!»
یک شب در یک روستا، گوسفندان یکی از اهالی، وارد باغ انگور یکی دیگه از اهالی میشن و کلی هم خسارت به باغ می زنند.
🍇🍀🐑🐑🍀🍇
صاحب باغ که حسابی شاکی شده بوده، برای شکایت پیش حضرت داوود میره. حضرت هم حکم می کنه، که همه گوسفندان به صاحب باغ باید داده بشه، تا اینجوری خسارتش جبران بشه.
ولی ❗️
حضرت سلیمان پسر داوود نبی، پیشنهاد دیگه ای داشته،💡
اینکه:
گوسفندان را به شاکى یعنی صاحب باغ تحویل بدهند تا او از منافع آنها استفاده کند و باغ را هم به صاحب گوسفندان تحویل بدهند تا آنرا مرمت کنه و بعد از جبران خسارت، هر کسی مال اصلى خود را پس بگیره.😊
✅هر یک از دو راه پیشنهادی، عادلانه بود، ولی به فرمایش قرآن:
(بهترین راه در قضاوت) به سلیمان نبی آموخته شد.
🎙 | قاری: استاد متولی عبدالعال
📖 | سوره مبارکه انبیا آیه ۷۸ ، ۷۹
🎶 | #مقام_سه_گاه #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«فرشته سختگیر!!»
در روایت آمده، یک دانشمند یهودی بهمراه عده ای از يهودیان برای مباحثه نزد پیامبر(ص) آمدند.
❓پرسيد: اى محمد خواب تو چگونه است ؟ چون ما درباره خواب پيامبرى كه آخر الزمان مى آيد چيزهایى شنيدیم!
✓ فرمود، چشمانم بخواب مى رود، ولى قلبم بيدار است.
گفت: درست گفتى.
❓پرسید: چی ميشه كه گاهی فرزند شبيه به عموهايش ميشه ولى بدائى هاش شباهت نداره ؟ و يا برعکس
✓ فرمود: هر کدام از نطفه زن و یا مرد بر آن ديگرى غلبه كنه، فرزند به بستگان آن طرف شباهت پيدا مى كند.
گفت: درست گفتى.
❓حالا از پروردگارت بگو كه چيست ؟
✓ اينجا خداى سبحان سوره «توحید» را نازل فرمود.⚡️✨
گفت: يك سوال ديگر مانده، اگر جواب بدی بتو ايمان مى آورم، و از تو پيروي مى كنم:
❓از ميان فرشتگان خدا كداميك بتو نازل ميشود. و وحى خدا را بر تو نازل مى كند؟
✓ فرمود: جبرئيل.
گفت: جبرئيل دشمن ماست. چون همیشه براى جنگ و جهاد و خونریزی نازل مى شود. و کلاً دستورات سختی میده!! 🤨🙅♂
ميكائيل خوبه، كه همیشه براى رفع گرفتاريها و آوردن خوشيها نازل ميشود. ☺️
اگر فرشته تو ميكائيل بود، ما به تو ايمان مى آورديم .😑🙄😑
✨و در پاسخ به این مباحثه، آیه 98 سوره بقره که در فیلم بالا تلاوت شد نازل گردید.✨
🎙 | قاری: آقایان نظریان، عبدی
📖 | سوره مبارکه بقره آیات ۹۸,۹۹
🎶 | #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
15_QOES0028-2- Mostafa Esmaeil- Tahghigh Qorane Karim- QASAS 29-79_(www.Rasekhoon.net) (2) (1).mp3
560.3K
بسم الله الرحمن الرحیم
«داستان بعثت موسی ع»
...ادامه
شب سرد و سختی بود. 🥶
بیابان برهوت و تاریک 😲😦
همانطور که با سختی و ترس در جاده می رفتند، ناگهان یک نور آتش از دور معلوم شد. 🔥
موسی (ع) به همسرش گفت، اینجا بمونید تا من بطرف آتش برم، شاید خبری باشه و یا شاید بتونم شعله ای از آتش بیارم تا گرم بشیم.
بطرف نور راه افتاد، و وقتی به اونجا رسید، دید این آتش با آتش های دیگر فرق می کنه:
همش نور و صفا، بدون داغی سوزان و حس سوختن 😍
موسی (ع) مبهوت و متعجب در حال تماشا بود که ناگهان صدایی دلنشینی آمد. وقتی دقت کرد، متوجه شد صدا از میان یک درخت است😲
صدا از جانب پروردگار بود که او را خطاب می کرد.
ندا آمد ای موسی عصایت را روی زمین بنداز! 👨🦯
موسی (ع) عصایش را انداخت. عصای چوپانی اش بود که زمان خستگی به آن تکیه می کرد و در مواقع لازم برای گله اش، برگ درختان را می ریخت.
وقتی به عصا نگاه كرد ديد، مارى است كه با سرعت زیاد حركت مى كنه،🐍
ترسيد 😨
و به عقب برگشت و حتى پشت سرش را هم نگاه نكرد! 🏃♂
دوباره موسی(ع) صدای ندا را شنید.
«برگرد و نترس! تو در امان هستی»
حضرت به خود آمد و یادش آمد که در محضر خدا امنیت مطلق است و جای ترس و واهمه نیست.💪
پس از آن، دوباره ندای الهی فرمان داد...
🔜 ادامه دارد...
📚| منبع: قرآن، تفسیر نمونه
🎙 | قاری: استاد مصطفی اسماعیل
📖 | سوره مبارکه قصص آیات ۲۹تا۳۵
🎶 | #مقام_حجاز و #مقام_بیات
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
« ملاقاتی وحشتناک در کوه😰 »
...ادامه
بالاخره حضرت موسی (ع) با ۷۰ نفر از قوم بنی اسرائیل به کوه طور رسیدند.
🗻⛰🌥⛰🗻
👬👬👬👬👬
آنجا حضرت موسی(ع) بدنبال درخواست قوم خود، با پروردگار صحبت کرد. 🗣
آنها ندای الهی را شنیدند، ولی باز هم
گفتند باید صحبت کردنِ خداوند را با چشم ببینیم تا ایمان بیاوریم!😑😬
ناگهان صاعقه ای از آسمان نازل شد⚡️⚡️
و همه ۷۰ نفر مُردند. 😵💫😵
حضرت ترسید 😰
به پروردگار عرض کرد اگر من به میان مردم بروم، به من می گویند تو در ادعایت راستگو نیستی و فکر می کنند من این ۷۰ نفر را کُشتم.
و به اذن پروردگار دوباره همه زنده شدند.
باز هم ایمان نیاوردند...🤬🤯
ایندفعه به حضرت گفتند، اگر خودت هم تنهایی خدا را ببینی اشکالی نداره، ما دیگه ایمان می آوریم. 😩
حضرت گفت: پروردگار که قابل دیدن نیست باید از طریق نشانه ها خدا را درک کرد. ولی...
لجاجت آنها تمامی نداشت🤨🧐
اینجا پروردگار به کمک موسی آمد و فرمود:
✨ای موسی ! بپرس هرچه که قومت می خواهند. من جهالت آنها را به پای تو نمی گذارم.✨
اینجا بود که موسی(ع) خطاب به خداوند گفت: ....
🔜 ادامه دارد...
📚| منبع: تفسیر نمونه، نور
🎙 | قاری: استاد حامد شاکرنژاد
📖 | سوره مبارکه اعراف آیه ۱۴۳
🎶 | #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«همسران حضرت ابراهیم»
قسمت2⃣
شاه پیک مخصوص خودش را دنبال ساره فرستاد.🏇
وقتی خواستند صندوق را به دربار ببرند، حضرت به آنها گفت من از صندوق جدا نمیشوم، مگر اینکه روح از بدنم جدا شود.⛔️
مامورین جریان را به دربار خبر دادند.
شاه هم اجازه داد او همراهِ صندوق بیاید.🆗 و بطرف دربار راه افتادند.🏰
وقتی رسیدند، شاه به حضرت گفت قفل صندوق را باز کن!
حضرت گفت: ناموسم در اين صندوقه و غيرتم نمیگذارد که همسرم را در مجلس نامحرمان ببينم. حاضرم همه اموالم را بدهم و اينكارو نكنم .
شاه عصبانی شد.😠 و او را مجبور به باز کردن قفل کرد.
وقتی شاه، چهره ساره را دید، بی اختیار به طرفش دست درازی كرد. حضرت كه نمي توانست اين صحنه را ببيند بدرگاه خدا دعا كرد:
پروردگارا؛ دست اين نامحرم را از ناموس من كوتاه كن 🤲
هنوز دست شاه به ساره نرسيده بود كه دعایش اجابت شد. با همه حرصى كه شاه برای نزديک شدن به صندوق داشت، یکدفعه دستش تو هوا بیحرکت ماند.😳
شاه گفت: خداى تو باعث شد که دستم خشک شود؟!😮☹️
حضرت گفت بله!
خدای من غیور است و حرام را دوست ندارد، اوست كه مانع اجرای عمل تو شد.📛
شاه گفت: پس، الان از خدايت بخواه تا دستم خوب شود كه اگر خوب شود به ناموس تو طمع نمیکنم.
حضرت ابراهیم(ع)...
🔜 ادامه دارد..
📚| منبع:تفسیر المیزان
🎙 | قاری: استاد متولی عبدالعال
📖 | سوره مبارکه بقره
🎶 | #مقام_بیات و #مقام_حجاز
کانال سردار شهید حسین تختی بهراد نصر 🌷
@shahedbhradnasr